خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی سال / سال 1362 / کتاب «آرامش وچالش»

    تا ساعت هشت صبح، در دفترم کار کردم. متن فارسی خطبه عربی نمازجمعه را نوشتم و برای ترجمه فرستادم. تا ظهر، جلسه رسمی [مجلس] خبرگان [رهبری] داشتیم. ظهر ناهار را با رئیس جمهور و آقایان مشکینی و [سیداسدالله]لاجوردی [دادستان انقلاب تهران] مهمان آقای [موسوی]اردبیلی [رئیس دیوان عالی کشور] بودیم. فرصتی شد که درباره امور قضایی در تهران بحث کردیم. به مجلس رفتم. ساعت چهار بعدازظهر، مجدداً جلسه [مجلس] خبرگان [رهبری] داشتیم؛ چون بحث در محدوده وظایف گروه تحقیق بود، کمی داغ و همراه با موضع‏گیریهای سیاسی بود. در دفتر رئیس جمهور، با شورای عالی اقتصاد، درباره کنترل قیمتها و توزیع عادلانه کالا جلسه داشتیم. برای لیست کالاهایی که لازم است، کنترل قیمت شود، تصمیم‏گیری شد و کانال توزیع، معین گردید و مسئولیتهایی به چند نفر، برای تعیین قیمتها و کیفیت کنترل و مجازاتها داده شد. شام را همان جا خوردیم؛ از کافه بیرون آورده بودند. پاسدارها اعلام کردند که کباب مانده است، ولی مهمانها خوردند. آخر شب، آقای خامنه‏ای اطلاع داد که آقای عسکراولادی [وزیربازرگانی] استعفاء کرده است.

    به مجلس آمدم. اخبار ساعت دوازده شب را گرفتم و خوابیدم. در جبهه تحرکهایی داشته‏ایم. فیلمی از غنایم جنگ در عملیات والفجر2 را دیدم که جالب بود. مرکز نظامی جدید را امروز گرفته‏اند. رسانه‏های غربی، هیاهوی زیادی راجع به اظهارات من و آقای ولایتی [وزیرامور خارجه] در مورد ناامن کردن خلیج فارس، در صورت زده شدن [سکوهای نفتی در جزیره] خارک

 و قطع صدور نفت ایران، به راه انداخته بودند.