خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی سال / سال 1362 / کتاب «آرامش وچالش»

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی سال / سال 1362 / کتاب «آرامش وچالش»

درخواست فرزند شهید عراقی ازهاشمی *** یشنهاد تلفنی هاشمی به نخست وزیر چه بود؟

  • جمعه ۴ آذر ۱۳۶۲

     تا ساعت ده و نیم صبح در منزل برای خطبه‏های نماز جمعه مطالعه کردم. برای اقامه نماز به دانشگاه تهران رفتم. جمعی از شرکت کنندگان در طرح »لبیک یا خمینی« و تعدادی از پزشکان مهمان سمینار آمده بودند. عصر تا آخر شب مطالعه می‏کردم. بچه‏ها و خانواده عمویشان به رستوران رفتند و غذا خوردند، برای من هم ساندویچ آوردند. امیر عراقی [فرزند شهید مهدی عراقی] آمد و برای تأسیس شرکتی در سیستان و بلوچستان، کمک می‏خواست.

    اکبر آقا صفریان، شرح سفر به اروپا برای راه‏اندازی پالایشگاه مس سرچشمه را داد و اینکه قرار شده به جای شرکت آمریکایی، شرکت کروپ آلمان راه‏اندازی کند وپنجاه میلیون دلار بگیرد. در این خصوص با نخست وزیر تلفنی صحبت کردم، که چه مانعی دارد آمریکاییها را بخواهیم به قراردادشان عمل کنند که اگر نکردند، امتیازاتی که دارند از دستشان برود و نتوانند ادعا کنند و اگر [عمل] کردند، خرج اضافی تحمیل نشده است. قرارداد، آنها را موظف به راه‏اندازی کرده و مبلغی هم به هر حال می‏برند. خسته بودم، زودتر خوابیدم.