خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی سال / سال 1362 / کتاب «آرامش وچالش»

    تمام روز در خانه بودم. پیش  از ظهر اخوی محمد آمد و درباره شورای سرپرستی صداوسیما و برنامه‏های آن و توسعه پوشش آن مخصوصاً در بخش برون مرزی مذاکره شد.

    احمد آقا هم آمد و درباره جنگ و مضمون پیام فهد شاه عربستان به امام صحبت شد. فهد در پیام خود، اظهار دوستی کرده و از احتمال بستن تنگه هرمز نگران است و پیشنهاد تحسین روابط داده است. من نظر دادم که درباره روابط باید بگویم که سه مسأله مهم داریم: 1- قطع کمک آنها به عراق 2- همکاری در مسائل نفت و عدم حمایت از منافع غرب. 3- همکاری در مبارزه با اسرائیل. اولی  فوری است و دوم و سوم در جریان عمل معلوم می‏شود. درباره تنگه هرمز هم، ما خواهان امنیت آن هستیم و تا مجبور نشویم آن را نمی‏بندیم. اجبار هم در صورتی است که [صدور] نفت ما قطع شود. این هم اگر بشود به خاطر حمایت از صدام است؛ بنابراین مسئول دیگران هستید، اگر حمایت نکنید، به اینجا نمی‏رسیم. درباره نمازجمعه و تعیین موضع قاطع در جنگ هم تصمیماتی اتخاذ شد که دنبال کنیم.

    قرار بود، عصر به دیدن عمل نیمچه تانک اتوماتیک تازه اختراع شده بروم؛ آماده نشده بود و به تأخیر افتاد. با آقای خامنه‏ای درباره مسائلی، تلفنی بحث شد. آقای [ابوالفضل] توکلی‏بینا رئیس سازمان حج آمد و گزارشی از عملکرد حج گذشته داد و قرار شد، تلاش کنیم تا در سال آینده یکصدو پنجاه هزار نفر به حج بروند. برای کاندیدا شدن در مجلس آینده از حوزه تهران مشورت کرد. شب بچه‏ها مهمان بودند و من تنها بودم.