به محضر مبارک حضرت ولیعصر(عج)، رهبر فرزانه انقلاب اسلامی و امت شهیدپرور، رحلت آیتالله هاشمی رفسنجانی را تسلیت میگویم. همچنین به خانواده محترم ایشان تسلیت عرض میکنم و از درگاه خداوند متعال برای ایشان که مبارزاتی خستگیناپذیر داشتند و زحماتی به یادماندنی برای انقلاب و نظام اسلامی کشیدند، اجر و ثواب وافر خواستام.
اولین ویژگی بارز و مشهود حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی پرکاری فوق العاده ایشان بود. ایشان در همین سن 82 سالگی در تشکیل جلسات مجمع و کمیسیونها، بسیار پرکار بودند و پرکاری ایشان حتی از جوانان مجمع هم بیشتر بود. البته بخشی از این روحیه بر میگشت به انگیزههای ایشان و بخشی به علاقه او به بحث سیاستگذاری و اجرا.
دومین ویژگی ایشان این بود که هم در زمان امام و هم در دوران زعامت رهبر انقلاب، اگر امام و رهبری، نظری غیر از ایشان میفرمودند، میگفت من حرف رهبری را عمل میکنم.
سومین ویژگی آیتالله هاشمی که میتوان به آن اشاره کرد این بود که دشمنان انقلاب عموماً هیچگاه از ایشان دل خوشی نداشتند. حتی امروز یکی از حامیان تحریم اقتصادی ایران، به نام مارک دوویتزو از اعضای کنگره آمریکا از اینکه آقای هاشمی رفسنجانی دار فانی را وداع گفته، اظهار خوشحالی کرده است. بنا بر این همیشه دشمنان انقلاب اغلب با جناب آقای هاشمی رفسنجانی مسئله داشتهاند. از طرف دیگر ایشان یکی از روحانیونی بود که همیشه به دنبال نوآوری و پیگیر آن بود که از روشها و راهکارهای جدید در صحنه اداره کشور استفاده کند. مجموعه ویژگیهای ایشان، از وی شخصیتی ممتاز ساخته بود.
سوال: مهمترین دلیل دشمنی دشمنان انقلاب با آیتالله هاشمی رفسنجانی چه بود؟
من اینجا خاطرهای را نقل میکنم. حدود یک هفته پیش در دهم دیماه، ایشان در جمعی گفتند که بعد از مسئله آقای منتظری و اینکه امام آقای منتظری را از قائممقامی رهبری کنار گذاشتند، من از حضرت امام پرسیدم ما مرجع دیگری نداریم. امام فرموده بودند که آقای خامنهای هستند. یعنی تا همین یک هفته پیش هم ایشان وفاداری خود را در حمایت از آیتالله خامنهای بیان میکردند. آقای هاشمی رفسنجانی جزو شخصیتهایی بود که از نظام جمهوری اسلامی قابل جداسازی نبود. به همین دلیل دشمنان زیادی داشت. از بیرون تا داخل این وضعیت وجود داشت. اولین درگیریهایی که خود من هم شاهدش بودم با آقای بنیصدر بود. آقای بنیصدر شهید مظلوم بهشتی، مقام معظم رهبری و آقای هاشمی را بهشدت تخریب و به آنها اهانت میکرد. جوسازی میکرد. گاهی بهعنوان حزب جمهوری اسلامی به ایشان حمله میکرد و گاهی به مجلس که آقای هاشمی آن را اداره میکرد. زمانی که من مسئول اطلاعات سپاه بودم، گزارشی راجع به گروهک فرقان به ایشان دادم و گفتم که در حال منهدم کردن این گروهک هستیم. ایشان به من گفتند که من از خدمت امام میآیم. در رابطه با بنیصدر، ما خیلی صحبت کردیم با امام، و امام فرمودند که شما دندان روی جگر بگذارید و صبر کنید. بعد هم خود جریان فرقان آیتالله هاشمی را هدف قرار داد و در حقیقت ترور کرد. منافقین هم با ایشان درگیر بودند. تقریباً تمام جریاناتی که در زمان امام مخالف شهید بزرگوار بهشتی و مقام معظم رهبری بودند، با ایشان زاویه و برخورد داشتند.
سؤال: در خصوص شخصیت فراجناحی مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی بفرمایید.
اتفاقاً امروز (یک شنبه 19 دی 1395)در کمیسیون امور زیربنایی مجمع؛ که با ایشان جلسه داشتیم، اشاره کردند به دوران دولت خودشان و گفتند در دوران دولت من، هر هفته خدمت مقام معظم رهبری میرسیدیم و تصمیمات و کارهایی را که باید انجام میدادیم با ایشان هماهنگ میکردیم. ایشان از من کاملاً حمایت میکردند و مجلس و شورای نگهبان هم با ما همسو بود. من به ایشان گفتم: در کابینهای هم که شما تشکیل داده بودید از همه گروهها حضور داشتند. ایشان گفتند: همینطور بود و بعد از من دیگر این موضوع رعایت نشد. همین امروز این مسئله را در یک جلسه در حضور هفت هشت تن از دوستان فرمودند. ایشان همیشه سعی میکرد که به تعبیر خود مسیری اعتدالی در پیش بگیرد. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام به سابقه انقلابی یار دیرین امام و رهبری اشاره کرد و گفت: مبارزات آقای هاشمی بسیار طولانی بود. مبارزه را از همان ابتدا در کنار امام آغاز کرد. از نزدیکترین افراد به امام بود. بسیاری از مردم ما با کتاب "امیرکبیر قهرمان مبارزه با استعمار " که ایشان نوشتند آشنا هستند. تألیف این کتاب به تنهایی حکایت از روحیه مبارزاتی ایشان دارد. دوستانی از ما که با ایشان در زندان ساواک بودند نقل میکنند که بیشترین شکنجه را شهید رجایی و آقای هاشمی رفسنجانی از ساواک متحمل شدند. چون آقای هاشمی رفسنجانی به بعضی از گروههای مسلح مخالف شاه، امکانات مالی میرساند و ساواک روی او حساس شده بود، شکنجههای زیادی را متحمل شد. بعد از پیروزی انقلاب هم همیشه جزو افرادی بود که تحلیلهایی روشنگر داشت و مبارزه در مسیر انقلاب و حفظ نظام را متن و اساس زندگی خود قرار داده بود.
جناب آقای هاشمی حتی در دوران جنگ به فکر سازندگی بود. آبادانی ایران برایش بسیار مهم بود. در زمان جنگ ما با ایشان در مسائلی اختلافنظر پیدا کرده بودیم، اما بعد معلوم شد ایشان به این دلیل پیگیر صلح است که زودتر سازندگی شروع شود. گاهی ما فشار میآوریم و میخواستیم امکانات کشور را به میدان جنگ بیاوریم تا پیروزی بزرگی به دست بیاید. بحث که میکردیم، ایشان همواره جانب آبادانی و سازندگی را میگرفت. بعد از جنگ هم با تمام توان وقتش را برای احداث سد، اتوبان، دانشگاهها و از جمله همین دانشگاه آزاد گذاشت و برای اینگونه کارها همیشه روحیه داشت.
حضرت امام پس از پایان جنگ نامهای به مسئولان جنگ نوشتند و فرمودند اکنون که جنگ تمامشده باید سازندگی کشور را جدی بگیرید. مرحوم آیتالله هاشمی که از پیش از ریاست جمهوری به سازندگی فکر میکرد، بعد از اینکه رئیسجمهور شد، تمام وقتش را برای بازسازی مناطق جنگی گذاشت. ایشان در کلنگ زدن طرحها و افتتاح سدها مرتب حضور پیدا میکرد و چون انبوهی از پروژههای عمرانی را انجام داده بود، به این لقب مشهور شد. بعد از جنگ، به ایشان گفتم که الآن جنگ تمامشده و آمادهایم به شما کمک بکنیم. با مقام معظم رهبری بنده صحبت کردم که اگر اجازه بدهید ما با چهار پنج هزار دستگاههای مهندسی سپاه یک قرارگاه سازندگی بزنیم و به آقای هاشمی رفسنجانی کمک کنیم. مقام معظم رهبری قبول کردند و ما یک قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا (ص) درست کردیم. آن موقع هم پیمانکاری در کشور واقعاً کم بود و آقای هاشمی میگفت: ما هر چه به دنبال پیمانکار میگردیم نیست. چون اموال پیمانکاران بزرگ قبل از انقلاب مصادره شده بود و تازه هم جنگ تمام شده بود. آن روز وضعیت با الآن که پیمانکاران بزرگ و قدر در کشور وجود دارند، تفاوت کرده است. یکی از گرههایی که در کشور وجود داشت با کمک سپاه حل شد. همین امروز هم در کمیسیون زیربنایی ایشان اشاره کردند به این موضوع که سپاه را هم برای سازندگی به کار گرفتیم. در ساخت همین سد کرخه که بزرگترین سد ایران است اختلافی بین سپاه و آقای زنگنه که وزیر نیرو بودند پیش آمد، ایشان حکم دادند که چون ما میخواهیم از امکانات سپاه استفاده کنیم اجازه بدهید، سپاه وارد عرصه سدهای بزرگ بشود که اولین سدی هم که ساختیم، همین سد کرخه است. بنا به همین فعالیتها و علاقهای که به سازندگی داشت ایشان به نام سردار سازندگی خوانده میشوند.
همه ما آقای هاشمی را میشناسیم. ایشان با آزادگیای که داشت نظراتی را مطرح میکرد؛ اما هیچگاه راضی نبود که انسجام و وحدت ملی ما خدشهدار شود و این روش را تا آخرین لحظه عمر ادامه دادند. همین امروز یکباره بحث را به دوران ریاست جمهوری خودشان کشیدند و مطرح کردند که روسای جمهور حتماً باید با رهبری انقلاب هماهنگ باشند. گفتند من چون هماهنگ بودم توانستم کارهای بزرگی انجام دهم. اگر ما همین دوره فعلی ریاست جمهوری را ملاحظه کنیم، میبینیم که مقام معظم رهبری، از دولت در مذاکرات برجام حمایت کردند. این همان مشی و روال رهبری در حمایت از دولتها بود. وقتی ما همراهی رهبری فرزانه را با ارکان کشور داریم نباید در کشور اختلافی وجود داشته باشد. همگی باید گرد این رکن اساسی نظام حلقه بزنیم و کشور را بسازیم و عقبماندگیهایمان را با هدایت و حمایت رهبر انقلاب جبران کنیم.
بعد از رحلت حضرت امام، دو نفر در رهبری آیتالله خامنهای نقش اساسی و تعیینکننده داشتند. یکی مرحوم حاج احمد آقا بود و دیگری مرحوم هاشمی رفسنجانی. احمد آقا صحبتهای امام در خصوص مقام معظم رهبری را نقل کردند و آقای هاشمی رفسنجانی در مجلس خبرگان با دفاع خود از حضرت آیتالله خامنهای نقش تعیینکنندهای در رای و اتفاقنظر اکثریت اعضای مجلس خبرگان در انتخاب مقام معظم رهبری داشتند.
ایشان فرد مبارز و روحانی مجاهدی بودند که سیاستمداری برجسته به شمار میآمدند. در سفرهای خارجی که من همراه ایشان بودم، وقتی با روسای جمهور سایر کشورها دور یک میز مینشستند کاملاً کوچکی آن روسای جمهور را در مقابل آقای هاشمی رفسنجانی میدیدم. همه در برابر او کم میآوردند. معمولاً هم ایشان ترفندهایی داشت، مثلاً چند اطلاع دقیق در مورد آن کشور بیان میکرد و طرف مقابل در آن موضوع درباره کشور خودش اطلاعاتی نداشت. این یکی از خصوصیتهای آقای هاشمی بود که سیاست خارجی را بهخوبی میشناخت. در مسائل امنیتی تشخیص خوبی داشت. آن زمان که من در اطلاعات سپاه بودم با ایشان و مقام معظم رهبری رفتوآمد زیادی داشتم. آقای هاشمی مسائل امنیتی و نظامی را بهخوبی درک میکرد. بههرحال ما شخصیت بزرگی را از دست دادیم و امیدوارم که ملت عزیز ما با وحدت و همدلی مسیر امام را پشت سر رهبری انقلاب ادامه بدهند. امروز یکی دیگر از یاران امام از میان ما رفت و ما ایشان را از دست دادیم.
من بارها از ایشان پرسیدم این موضوع که میگویند شما به دنبال رابطه با آمریکا هستید، درحالیکه مقام معظم رهبری نظر دیگری دارند، چیست؟ ایشان بارها به من گفتند ما نمیتوانیم استدلالهای آقا را پاسخ بدهیم. آقا نکاتی دارند و مثلاً یکبار فرمودند که اگر با آمریکا رابطه گرفتیم و این کار نتیجهای نداد و حیثیت انقلابی ما را هم زیر سؤال برد، شما چه میگویید. آقای هاشمی به من گفت: وقتی آقا این استدلال را طرح کرد من دیدم حرف ایشان قاطع است و جوابی ندارم. لذا در برداشت از مواضع آیتالله هاشمی در سیاست خارجی، افراطوتفریطهایی میشود.