شما در سالهای بعد مشاور ایشان بودید. در جلسات مشاوره چقدر ایشان را نقد میکردید؟ نقدپذیری ایشان چطور بود؟
من هم مثل خود آقای هاشمی صریح بودم و هستم. یکی دو مورد از مصادیق این را برای شما میگویم که کلی گویی نکره باشیم. یک مورد به انتخابات دوم ریاست جمهوری ایشان مربوط است که آقای احمد توکلی رقیب اصلی بود و حدود پنج میلیون رأی آورد و رآی آقای هاشمی پایین آمد. من تحلیلی نوشتم و به ایشان دادم که علت اینکه رأی شما پایین آمد این است. من یک اقتصاددان نبودم ولی به دلیل آنچه که در جامعه میدیدم، تقریبا محور اصلی تحلیل من این بود که آقای هاشمی، شما به دلیل شتاب در برنامه اقتصادی به مردم سخت گرفتید که بیش از تحمل مردم بود و به همین دلیل شعار طرف مقابل برای مردم مقبول بود و لذا توانست انقدر رأی بیاورد و رأی شما پایین بیاید. خیلی صریح اینها را برای ایشان نوشتم. روز چهارشنبهای بود که بعد از انتخابات این را به آقای هاشمی دادم. آقای هاشمی فردای آن روز که پنجشنبه بود از منزلشان به من تلفن کردند و گفتند تحلیل شما را خواندم و قبول ندارم. من هم گفتم من حرف خودم را قبول دارم؛ چرا شما قبول ندارید؟ ایشان دو سه نکته گفتند. من گفتم این نکات شما را قبول ندارم؛ حرف های خودم را قبول دارم و دوباره برای شما مینویسم و جواب این حرفهایتان را میدهم و همین کار را هم کردم. همان پنجشنبه و جمعه نوشتم و اول هفته به ایشان دادم که حرف شما به این دلایل اشتباه و حرفهایی که من زدم است.
یک مورد دیگر هم، ایشان به بوشهر رفته بودند و آنجا عدهای شعار داده بودند و عدهای هم صلوات فرستاده بودند و سوت و کف هم بود. ایشان گفتند که سوت و کف هم اشکال ندارد. یعنی سوت کف را تأیید کردند؛ صلوات را رد نکردند ولی نوع صحبت طوری بود که سوت و کف بیشتر تأیید شده بود. وقتی به تهران آمدند من پیش ایشان رفتم و گفتم به این کار شما ایراد دارم؛ کار خوبی نبود. گفتند چرا؟ من هم خیلی راحت حرفم را زدم. گفتم دلیل من هم خیلی روشن است. دلیل من این است که خدا در قرآن فرموده «اِنَّالله و مَلائِکتَهُ یصَلُّونَ عَلَی النَّبی یا اَیها الّذینَ امَنُوا صَلّوا عَلیهِ و سَلِّمُوا تَسلیما» من نمیخواهم بگویم سوت و کف بد است ولی شما طوری حرف زدید که سوت و کف را تأیید کردید و تأیید شما ممکن است به معنای این باشد که همین خوب است و من میخواهم بگویم که این ترجیح ایراد دارد. ما در قرآن جایی نداریم که سوت و کف بزنید و منع هم نشده و ایرادی ندارد. ولی این تأیید، تهییج و تشویق شده است. ایشان خیلی راحت قبول کرد و گفت درست است و من سعی میکنم از این به بعد این طوری نگویم. این برای من خیلی جالب بود. یک وقت طلبهای به یک غیر طلبه به این شکل ایراد میگیرد و او هم میگوید چون این آقا روحانی است و دارد من را ارشاد میکند من هم میپذیرم. این چیز مهمی نیست و طبیعی است. اما یک روحانی بلند پایه در آن مقام و با آن خصوصیات و سوابق، وقتی این موضوع را به او میگویی فوری بپذیرد برای من خیلی جالب بود و از این قبیل موارد دیگری هم بود.
منبع: پایگاه جماران