خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی/ سا ل ۱۳۶۰ / کتاب «عبور از بحران»

خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی/ سا ل ۱۳۶۰ / کتاب «عبور از بحران»

اوج اختلافات داخلی بین مجلس و رئیس و جمهور

  • تهران
  • پنجشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۰

جلسه علنی مجلس داشتیم. نطق‌های پیش از دستور خوب بود و اکثراً علیه فتنه مجاهدین خلق و من هم مشروحاً درباره شهادت خلبان شیرودی، روز کارگر، فتنه مجاهدین  و تعویق انتخابات میان‌دوره‌ای صحبت کردم.

 از آقای وزیر کشور خواستم که بیاید توضیح دهد. آقای مهدوی [کنی] آخر وقت آمدند و توضیح دادند و درمجموع  روشن شد که آقای بنی‌صدر مخالف انجام انتخابات است، ولی بهانه همه‌جا در یک روز را مطرح کرده که به هدف خودش برسد. تذکر گروه لیبرال‌های مجلس به وزیر کشور در همین خصوص که تابع سیاست بنی‌صدر است، نیز خنثی شد.

 آقای بنی‌صدر، برخلاف دستور قانون اساسی، هنوز مصوبه مجلس  را بعد از بیست روز امضاء و ابلاغ نکرده است.

 آقایان مهندس بازرگان، یزدی  و صباغیان از اهانتی که به آن‌ها شده بود، طبق ماده شصت‌وشش آئین‌نامه هر یک به مدت یک ربع ساعت  دفاع کردند، ولی مطلب مهمی نداشتند. بعدازظهر فرماندار خرم‌آباد آمد. شکایت از فشار حزب‌اللهی‌های استان داشت. استعفا داده و معتقد بود، آن‌ها بدعمل می‌کنند. مدعی بود عده زیادی از مسئولان استعفا داده‌اند.

 آقای صاحب‌الزمانی، خبر تصادف شدید آقای حسین نوری امام‌جمعه همدان را داد  و برای انتقال ایشان به تهران هلیکوپتر خواست.

 مصاحبه‌ای با رادیو و تلویزیون به مناسبت سالگرد شهادت استاد مطهری داشتم. آقایان سید صادق موسوی  و بادامچی آمدند. آقای موسوی امتیاز و تأیید بیشتر در لبنان خواست و من مشروط به‌اتفاق همه جناح‌های موجود کردم.

 شب در مدرسه سپه‌سالار، جلسه‌ای برای تبیین و تدریس معارف اسلامی داشتیم. آقایان [موسوی] اردبیلی، امامی، حقانی،  خامنه‌ای  و [عبدالمجید] معادیخواه بودند. آقای موسوی [اردبیلی] وضع کلی پرونده چهارده اسفند دانشگاه را توضیح داد. ادله برای محکومیت سیاسی  و جنائی آقای بنی‌صدر در مورد گارد و فساد دفتر رئیس‌جمهور و کتک زدن مردم در دانشگاه کافی است. ولی هنوز ملاحظات سیاسی مانع اقدام است  و پرونده نواقصی دارد و قضات لیبرالی در جریان کارند که سنگ‌اندازی می‌کنند.

 معلوم شد که آقای بنی‌صدر هم اعلام‌جرمی علیه آقای رضا صدر در زمان وزارت دارد. عفت و خانواده شهید مطهری، امروز به قم برای مراسم سالگرد شهادت  رفته بودند. آخر شب برگشت. خیلی خسته و عصبی بود.