ساعت هفت و نیم به دفترم رسیدم. تا نُه صبح کارهای عقب مانده را انجام دادم.آقای [احمد]زمانیان، نماینده نهاوند آمد. ماجرای درگیریهای مجلس، پس از نطق پیش از دستورش را تعریف کرد و استمداد نمود.
آقای [سیدجلیل]سیدزاده، نماینده باختران[= کرمانشاه]آمد. وضع استان را گفت. از نتایج انتخابات مجلس خبرگان اظهار رضایت کرد و برای امور ورزش و فرهنگی استان کمک خواست. [آقای منوچهر کلیمی نیکروز]، نماینده کلیمیان، همراه با خاخام یهودیان آمدند. برای تسهیلات سفر خارجی یهودیها و تعطیلی روز شنبه و مدرسه کلیمیها استمداد کردند و کمکی برای زلزله آورده بودند.
آقای [بیژن نامدار]زنگنه، [وزیر نیرو]، برای مسایل آب آمد. دکتر هاشمی[گلپایگانی] برای برنامه شورایعالی انقلاب فرهنگی آمد. آقای عباسی آمد و سوغات سفر، یک رادیوی دیجیتالی کوچک آورد. ظهر و عصر کارهای عقب افتاده دو روز گذشته را بهروز رساندم.
دکتر ولایتی، [وزیر امور خارجه]، تلفنی اجازه گرفت که آقای [محمدکاظم] خوانساری به عنوان سفیر ایران در عراق باشد و نه کاردار موقت. آقای [عطاءالله]مهاجرانی، [معاون حقوقی و پارلمانی رییسجمهور]آمد. پیشنهاد کرد که برای کم شدن اختلافات، از آقای کروبی در ارتباط با انتخابات مجلس خبرگان دلجویی شود.
عصر، شورای اقتصاد جلسه داشت. قیمت مس را بالا بردیم؛ فوق العاده ارزان است که باعث رواج قاچاق آن به خارج شده است. همچنین قیمت تضمینی خرید زیتون و قیمت کامیونهای تولیدی تعیین شد. شب به خانه آمدم.