ساعت هفت و نیم صبح به دفترم رسیدم. مطابق معمول عفت از اینکه خیلی زود از خانه بیرون می‌روم، اظهار نارضایتی می‌کند. کارها انجام شد. مدیران سازمان ثبت‌اسناد و املاک آمدند. آقای [سید رضا] زواره‌ای، گزارش کار داد و من صحبت کردم.

آقای [محی‌الدین] فاضل هرندی آمد. گزارش کار هیئت‌های هفت نفره [واگذاری زمین] را داد. در مورد اختلاف نظر با شورای نگهبان در بعضی مواد آیین‌نامه، گفت که رهبری، موضوع را به مجمع تشخیص مصلحت ارجاع داده‌اند؛ خواست که زودتر در دستور قرار دهیم. به او گفتم که در مجلس تلاش کنند که آقای دکتر فاضل رأی اعتماد بیاورد.

 آقای [غلام عباس] زائری، نماینده بندرعباس آمد. از تعویض امام‌جمعه بندرعباس اظهار خوشحالی کرد و خواستار تعویض استاندار [هرمزگان] شد؛ از خوشحالی و امید مردم بندرعباس از سیاست‌های اقتصادی و برنامه جزیره قشم گفت.

آقای [محمد] رشیدیان، نماینده آبادان آمد. مطابق معمول، مقداری از بنیاد امور مهاجرین و بازسازی انتقاد کرد و پیشنهادهایی ارائه داد. عصر شورای اقتصاد جلسه داشت. تصمیم گرفتیم که کارخانه ریخته‌گری سنگین در اِسفراین ساخته شود. تا ساعت هشت شب کار کردم و به خانه آمدم.