خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1369/ کتاب «اعتدال و پیروزی»
چهارشنبه 15 فروردین 1369 | 8 رمضان 1410 4 آوریل 1990
ساعت هشت و نیم به دفترم رسیدم. ساعت نُه و نیم، آقای[حسین] مظفر، مدیرکل آموزش و پرورش معزول تهران آمد؛ از خودش دفاع کرد و اتهامات گروهگرایی، باندبازی و مخالفت با رهبری را بیاساس خواند و از عزل و نصبهای زیاد آموزش و پرورش شکایت کرد.
آقای[عباس]امام جمعه، قاری ایرانی که در مسابقات بین المللی قرآن کریم کشور مالزی، مقام اول را به دست آورده است، همراه با[آقای علی اکبر حنیفی]، داور ایرانی آمدند و گزارش کار دادند. آنها از پیشرفت فنون قرائت قرآن در ایران، پس از انقلاب، ستایش کردند؛ تشویقشان کردم. به قاری ده سکه بهار آزادی و به داور یک سکه همراه با کتاب «امیرکبیر، یا قهرمان مبارزه با استعمار» هدیه دادم.
اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت آمدند. از خودشان درخصوص اتهامات مخالفت با رهبری و دولت و مواضع افراطی و تندروی، دفاع کردند و برای مشکل بروز جریان اسلامی مخالفشان، تحت عنوان «جامعه اسلامی دانشجویان» و زیاد شدن اختیارات نمایندگان رهبری در دانشگاه ها و طبعاً پیشامد محدودیت برای خودشان استمداد نمودند.
دکتر ولایتی[وزیرامور خارجه] آمد. درباره مسالة گروگانها در لبنان و روابط با عربستان سعودی و پاسخ به اتهامات وارده توسط رسانههای غربی علیه ایران، مذاکره و تصمیمگیری شد.
عصر هیأت دولت جلسه داشت. در خصوص نحوة تهیه و تصویب آییننامههای برنامه و بودجه تصمیمگیری کردیم و درباره مناطق آزاد مذاکره شد. اعضای هیأت دولت، افطار میهمان من بودند. در راه خانه، به منزل بچهها رفتم. در منزل فاطی پذیرایی شد. منازل نوساز محسن و فائزه را هم دیدم؛ بد نیست. بهتر از این هم میشد ساخت؛ تاکنون منازلشان را ندیده بودم.