خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1369/ کتاب «اعتدال و پیروزی»
یکشنبه 12 فروردین 1369 | 5 رمضان 1410 1 آوریل 1990
دیشب و امروز باران خوبی بارید. ساعت هشت و نیم صبح به دفترم رفتم. امروز[بهمناسبت روز جمهوری اسلامی] تعطیل رسمی است. آقای[علیمحمد] بشارتی، [قائممقام وزیر امور خارجه] از وزارت خارجه آمد و پنجاه هزار دلار برای برنامههای بازسازی هدیه آورد؛ یکی از شیوخ جنوب خلیجفارس که به دعوت او به ایران آمده، یک ماشین بنز هدیه داده که فروخته و پولش را به بازسازی داده است. او از وزارت اطلاعات به خاطرِ زیادهطلبی در سفارتخانهها و مأموریتها گله داشت. درباره سیاستِ خارجی نظرخواهی کرد.
مأموری از اطلاعات آمد؛ از مأموران ویژة وزارت اطلاعات است. از وزارت اطلاعات به خاطر منزوی کردن طرفداران آقای منتظری در اطلاعات گله داشت. آقای[غلامعلی] حداد عادل آمد. از مدیریت فعلی وزارت آموزش و پروش اظهار رضایت کرد و در امورِ فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و آموزشی پیشنهادهایی داشت و برای تهیه مرکزی برای دانشآموزان نخبهای که در مسابقات المپیاد ریاضی و فیزیک میدرخشند، به منظور تشویق دانشآموزان علوم پایه، استمداد کرد.
[آقای آلفرد اِنزو] دبیرکل کنگره ملی آفریقای جنوبی آمد. اوضاع آفریقای جنوبی و برنامه مبارزات و اهداف و شرایط را گفت و برای نیازهای مالی استمداد کرد. توضیحاتی خواستم که جواب داد. آقای نلسون ماندلا را دعوت کردم.
عصر آقای هاشمیگلپایگانی، [دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی] برای دستورِِِِِِِِِِکار شورا آمد. فاطی، افطار و بچههایش، ناهار در دفترم بودند، عفت و فرّخ[مرعشی، همسربرادرش]، برای زیارت به قم رفتند. مهدی و یاسر، افطار را با پاسداران منزل خوردند.
افطار را مهمان آیتاللهخامنهای بودم. تا ساعت نه شب مذاکره داشتیم. از برنامههای مخالفتآمیز رادیو و تلویزیون انتقاد شد؛ قرار شد برای اصلاح پیگیری کنیم. درباره قوهقضائیه و اختلاف آقای[محمد محمدی] ریشهری، [دادستان کل کشور] با آقای [محمد]یزدی، [رییس قوه قضاییه] صحبت کردیم. از سفر مشهد گفتند. درباره اقدام ضربتی برای سوادآموزی هماهنگی شد. در مورد طرح وزارت دفاع برای ساختِ هلیکوپتر با شرکت پاکستان صحبت کردیم. شب به خانه آمدم. باران شدیدی میبارید. امسال از این لحاظ تاکنون خوب بوده است.