خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1369/ کتاب «اعتدال و پیروزی»
تا ساعت ده ونیم در خانه مطالعه میکردم. در حیاط منزل فیلمبرداری و مصاحبه داشتیم. در دانشگاه تهران اقامه جمعه نمودم. ظهر هم از سفرة غذا با جمع بچهها فیلمبرداری کردند. عصر آقای علیرضا سالاری[از وزارت امورخارجه]آمد و دربارة [سازمان همکاری اقتصادی] اکو، به مناسبت آمدن آقای [تورگوت]اوزال، [رییسجمهور ترکیه] گزارش داد. بستگان آمدند. حاجیه والده از پخش شایعات تهدید خودشان توسط اشرار در نوق ناراحت است؛ خیال میکند که شیطنت مخالفان است. شام با هم خوردیم. حالشان بد نیست. اخیراً گزارشهای غیرمستندی از برنامهریزی اشرار، برای ربودن حاجیه والده جهت گرفتن باج میرسد و ایشان هم حاضر نیستند روستای زادگاه خودشان را ترک کنند.