پس از انتصاب مهندس بازرگان به نخستوزیری و آغاز به کار دولت موقت که با خروج وی و آقایان دکتر سنجابی، کتیرایی، حاج سید جوادی و قرهنی از شورای انقلاب همراه بود، آقایان حبیبی، مهندس سحابی، شیبانی، بنیصدر و قطبزاده به عضویت شورای انقلاب درآمدند و این ترکیب تا زمان شهادت آقای مطهری ثابت ماند.
اما پس از شهادت ایشان، ایجاد تغییراتی در شورای انقلاب، از طرف جمع ما ـ یعنی آیتالله بهشتی، آیتالله خامنهای، دکتر باهنر و من ـ مطرح و پیگیری شد. هدف ما این بود که با آوردن یکی دو چهره وابسته به تیپهای اجتماعی مختلف، هم تعداد اعضای شورا را به نصابی مناسب برسانیم و هم به بحثهای شورا، غنای بیشتری ببخشیم.
با طرح این موضوع در چندین جلسه پیدرپی شورای انقلاب، (جلسههای ۲۷ و ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۸)، افراد مختلفی مانند میرحسین موسوی، حبیبالله پیمان، جلالالدین فارسی، زهرا رهنورد، مسعود رجوی، حاج صادق امانی، [احمد] جلالی و چند نفر دیگر مطرح شدند که پس از بحث و گفتوگوی زیاد، سرانجام فقط با عضویت مهندس موسوی، دکتر پیمان و مهندس جلالی موافقت شد و مابقی رد شدند.
در همین جلسه برخی از اعضای شورای انقلاب، ازجمله آیتالله طالقانی و مهندس سحابی، حضور مجاهدین خلق را در جمع اعضای شورا، پیشنهاد و مطرح کردند. نظر آنها این بود که به این وسیله شاید بتوان آنها را در مسیر انقلاب آورد و از مخالفتهایشان کاست. اکثریت با این پیشنهاد مخالف بودند، زیرا تجربه نشان داده بود که مجاهدین خلق نه ازنظر ایدئولوژی و نه ازنظر سیاسی، قابلاطمینان نیستند؛ بهویژه مسئله [محمدرضا] سعادتی[1] که از اعضای کادر مرکزی سازمان بود و در هنگام جاسوسی برای روسها و رد کردن پرونده مقربی، دستگیر و جرمش هم ثابت شده بود، خیلی روی اعضای شورا، تأثیر گذارده بود، همچنین مسلح بودن سازمان و نفوذی داشتن در مراکز مختلف برای کسب و انتقال اطلاعات، بر روابط اعضای شورای انقلاب با منافقین سایه افکنده بود.
به همین دلیل اکثریت اعضا، عضویت آنها را در شورا به مصلحت نمیدیدند. در پایان این بحث همه قانع شدند که آنها نباید وارد شورا شوند.
منبع: کتاب هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات ۵۸-۱۳۵۷، انقلاب و پیروزی، زیر نظر عباس بشیری
[1] - محمد رضا سعادتی که از اعضای سازمان مجاهدین خلق بود پیش از انقلاب هزار و سیصد و پنجاه و هفت در جریان مبارزه مسلحانه علیه حکومت پهلوی به زندان افتاد. وی بعد از پیروزی انقلاب به عضویت شورای مرکزی سازمان مجاهدین خلق انتخاب شد و از نزدیکان مسعود رجوی رهبر این سازمان بود. محمد رضا سعادتی پنجم اردیبهشت ۱۳۵۸ و سه ماه بعد از پیروزی انقلاب به اتهام جاسوسی برای اتحاد شوروی بازداشت شد. (روزنامه اطلاعات پنجم اردیبهشت هزار و سیصد و پنجاه و هشت) یکی از اتهامات وی تماس و رابطه سیاسی اطلاعاتی غیر قانونی با ولادیمیر فنیسینکو دبیر اول سیاسی سفارت شوروی در تهران بود. قاضی دادگاه سعادتی، حجت الاسلام سید حسین موسوی تبریزی (عضو کنونی مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم) و دادستان پرونده وی اسد الله لاجوردی (عضو حزب موتلفه) بود. دادگاه در سیزده آبان هزار و سیصد و پنجاه و هشت شروع شد و هشت جلسه ادامه یافت. (روزنامه اطلاعات بیست و چهار آبان هزار و سیصد و پنجاه و هشت) در پایان محاکمات، محمد رضا سعادتی به ده سال زندان محکوم شد، اما در ششم مرداد هزار و سیصد و شصت با اتهاماتی جدید مانند تشویق کاظم افجه ای از اعضای مجاهدین به ترور محمد کچویی، رییس زندان اوین، ارتباط مداوم با مرکزیت مجاهدین از درون زندان و استمرار جاسوسی از درون زندان در زندان اوین اعدام شد.