خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی / کتاب «دوران مبارزه»

خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی / کتاب «دوران مبارزه»

روایت آیت الله هاشمی رفسنجانی از مخالفت امام با انقلاب سفید و سفر محمدرضا شاه به قم

  • پنجشنبه ۴ بهمن ۱۳۴۱

 

     از روز اول،  انگیزه امام مبارزه با شخص شاه و رژیم او بود؛  هرچند که در این جهت همه با امام هم‌سو نبودند.  شخص امام چنین هدف و انگیزه‌ای داشتند و از هر فرصتی با هوشیاری استفاده می‌کردند.

     در روزهای شروع مبارزه،  جامعه آماده نبود و خیلی‌ها از رودرروییِ مستقیم با شخص شاه می‌ترسیدند.  باید به تدریج زمینه‌سازی می‌شد و نادیده گرفتن واقعیت زمان درست نبود.  اگر در مواردی دیده می‌شود که امام عَلَم را مخاطب قرار می‌دهند و شاه را نصیحت می‌کنند،  این،  هم تاکتیکی درست است،  هم اتمام حجت و هم‌هماهنگی با جامعه‌ای که ایشان می‌بایستی عهده‌دار رهبری آن شوند.

     چیزی نگذشت که زمینه فراهم شد.  اولین بار که رودررویی تا حدودی علنی شد، موضع گیریِ امام و سایر علما در جریان سفر شاه به قم بود:  اوائل بهمن  41.  در جریان این سفر،  امام با هم‌کاری دیگران تدبیری اندیشیدند که مردم به خانه‌ها بروند،  مردم هم خوب تبعیت کردند.  اگر با شاه مخالف نبودند،  چه اشکالی داشت که مردم در مراسم آمدن شاه به قم حضور داشته باشند؟ در آن جریان،  رژیم از همه اهرم‌ها برای فشار بهره‌برداری کرد که شاید ملاقاتی انجام شود.  امام و سایر آقایان محکم ایستادند که ملاقات نمی‌کنیم.  ملاقات را مشروط کردند به در واقع توبه شاه و اصلاح و جبران خطاهای گذشته؛  شرطی که بی‌شک عملی نبود و بهانه‌ای بیش نبود؛  از قبیلِ به اصطلاح تعلیق به محال.

     این موضع‌گیری شاه را به شدت عصبانی کرد و با بی‌عقلی ـ در سخنرانیِ اهانت آمیزش در قم ـ تا مرز فحاشی پیش رفت،  با تعبیراتی از این دست:  «مغزشان تکان نخورده،  ارتجاع سیاه،  حیوانات نجس!»

     امام هم در واکنش عجله نکردند،  با متانت در انتظار فرصت ماندند و در اولین فرصتِ مناسب شاه را حسابی هتک کردند و ابهت او را شکستند و به مردم جرأت دادند.

     در جریان تهاجم رژیم به فیضیه،  امام در اعلامیه معروف خود (به بهانـه پاسخ به تسلیت علمای تهران) مبارزه را وارد مرحله جدیدی کردند و یک پله یا چند پله بالا بردند... . از آن اعلامیه تاریخی این تعبیر سرزبان‌ها افتاد:  «شاه‌دوستی یعنی غارتگری، هتک اسلام، تجاوز به حریم مسلمین،  تجاوز به مراکز علم و دانش!»

     معلوم بود که امام همیشه در انتظار فرصتی است که با بهره‌برداری از حادثه‌ای مردم را به میدان مبارزه با شاه بکشاند.  نمونه‌هایی که به عنوان شاهد این روحیـه امام قابل استفاده باشد زیاد است.

     سال‌ها پیش از شروع مبارزه،  امام در کتاب کشف الاسرار ـ که موضوع آن بیشتر فرهنگی است تا سیاسی ـ پهلوی و خاندانش را مورد پرخاش قرار دادند.  زندگیِ امام پر از نکته‌هایی است که به‌وضوح بیانگر مخالفت اصولیِ ایشان با دودمان پهلوی است.

     بالاتر از این،  می‌توان گفت:  امام خواهان یک حرکت اسلامی بودند که در نهایت بر سرنـوشت امـت اسلامی اثر گـذار باشد و به همیـن دلیـل اسلامیت نهضت برای ایشان فوق‌العاده اهمیت داشت و حاضر نبودند مبارزه در ملیت محدود بشود.  از روز اول روی این خط ایستادند و تا آخر هم ادامه دادند.  علتِ این که امام مایل نبودند مبارزه منحصرآ رنگ سیاسی پیدا کند و تـأکید خاصی  بر اسلامی بودن آن داشتند همیـن است؛  از هر فرصتی برای این هدف استفاده می‌کردند.

     فراموش نمی‌کنم که همان سال‌های اول ایشان مایل بودند قضیه فلسطین را مطرح کنند. بعضی از علما مخالفت‌هایی می‌کردند و قلمرو مسئولیت خود را محدود به ایران یا شیعه می‌دانستند.  اما ایشان در طرح آن اصرار داشتند و می‌گفتند:  «از نظر من این در درجه اول اهمیت است.  حالا اگر شما قبول ندارید،  به عنوان مسألـه درجه چندم قبول کنید، بالأخره مطرح کنید.»  چنین اصراری به خوبی روشنگر وسعت دید امام است و عنایت ایشان به منطقه‌ای کردن و سپس جهانی کردن مبارزه.  حملـه‌های تند امام به امریکا دلیل و تأکید دیگری است بر همین نکته ... .

     در عین حال،  امام می‌خواستند همه را به میدان بکشانند و از هیچ فرصت کوچکی هم نمی‌گذشتند.  هر چیزی که می‌توانست حساسیتی برانگیزد و زمینه مخالفتی باشد برای امام اهمیت داشت.  مثلا معمّرین علما در مورد مسألـه اختلاط زن و مرد حساسیت خاصی داشتند؛  امام هم از همین زمینه به خوبی استفاده می‌کرد؛  به مجرد این که در مجله خواندنی‌ها مطرح شد که دخترها هم باید سربازی بروند، بلافاصله امام آن را ـ در اعلامیه تحریم عید که واکنشی بود در برابر رفراندم شاه و ...ـ با آب و تاب مورد بهره‌برداری قراردادند؛  چنان که شاه در یکی از سفرها،  ضمن سخنرانی،  این مطلب را تکذیب کرد.

     بعضی از علمای دیگر در مورد اصلاحات ارضی و مسأله مالکیت حساس بودند. آیت‌الله خوانساری در اعلامیه‌ای،  با همین حساسیت رفراندم را محاربه با امام زمان اعلام کردند.  من جامعیت امام را در هیچ یک از علمای دیگر ندیدم؛  همان روزهایی که همه در میدان بودند.

منبع: کتاب هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، زیر نظر محسن هاشمی، دفتر نشر معارف انقلاب