چگونگی پذیرش پست نخست وزیر از سوی شاپور بختیار به روایت هاشمی تاریخ 0/10/1357 در این روزها، در حالی که تسلط و نفوذ امام و انقلابیون بر اوضاع کشور، هر روز بیشتر و بیشتر میشد، یاس و ناامیدی، شاه و رژیم در حال افول او را بیش از گذشته در بر گرفته بود. دیگر نه تنها شاه، بلکه هیچ کس دیگری به دوام رژیم سلطنتی امیدی نداشت؛ به همین دلیل محمد رضا در حالی که به تدریج تمام خانواده خود را از ایران خارج میکرد، کوشید به عنوان آخرین راه حل برای آرام کردن مردم، دولتی غیر نظامی به ریاست یکی از چهرههای ملی، تشکیل دهد تا شاید به این طریق، راه امیدی برای نجات سلطنت فراهم شود. در این زمینه، با هدایت و واسطهگری علی امینی ـ سیاستمدار کهنه کار ـ پیشنهاد تشکیل دولت ملی ابتدا به مهندس ]مهدی[بازرگان داده شد و وقتی با جواب منفی او روبرو شدند، با دکتر ]کریم [سنجابی ]در تاریخ 22 آذر 1357[ و دکتر ]غلامحسین[ صدیقی ]در تاریخ 2 دی 1357[، به مذاکره نشستند و به این ترتیب راه مذاکره و مصالحه با سایر اعضای جبهه ملی و نهضت آزادی نیز هموار شد. قاطعیت امام در رد هر گونه مذاکره با شاه و غیر قانونی خواندن هر دولتی که از شاه فرمان بگیرد، اکثر قریب به اتفاق اشخاص طرف صحبت با شاه را از پذیرش مصالحه و ادامه مذاکره بازداشت؛ به نحوی که تقریبآ مشخص شده بود که دیگر راه نجاتی برای شاه و رژیم سلطنتی او نیست ، اما حضور غیر منتظره ]شاپور[ بختیار در صحنه سیاسی کشور و پذیرش پست نخست وزیری دولت شاه، در معادلات سیاسی این روزها، تحولی دیگر ایجاد کرد.منبع: کتاب هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات 58-1357 ، انقلاب و پیروزی، زیر نظر عباس بشیری