چگونگی انتخاب مهندس بازرگان به عنوان نخست وزیر دولت موقتتاریخ : 14/11/1357 مهندس مهدی بازرگان، در خصوص چگونگی انتخابش به عنوان نخست وزیر دولت موقت،مینویسد: "مطلب را باید از عصر چهاردهم بهمن ماه در دبیرستان رفاه، سه روز بعد از ورود امام به تهران شروع کنیم.... عصر شنبه که رفتیم ما را مخاطب قرار داده پرسیدند، برای نخستوزیری چه کسی را تعیین کنیم؟ حاضرین ساکت مانده به یکدیگر نگاه میکردند، اسامی اشخاص از جمله آقای صدر حاج سیدجوادی در صحبتهای بینالاثنین به میان میآمد. نمیدانم مرحوم مطهری بود یا یکی دیگر از روحانیون شورای انقلاب که مرا پیشنهاد کرد. اعضای غیر روحانی هم شخص دیگری را در نظر نداشتند، ولی نظر عموم روی من رفت و اگر کسی موافقت نداشت، حرفی نزد. آیتالله خمینی تبسم و اظهار خوشنودی کرده گفتند به این ترتیب خیالم از دو طرف راحت شد. ظاهراً منظور ایشان از دو طرف، یکی ملیون و روشنفکرها بود و یکی علما و روحانیون. شورای انقلاب اصرار داشت فوراً از من بله بگیرد و اعلامیه صادر گردد... من نخواستم فوراً قبول کنم و گفتم اجازه دهید، مطالعه مشورتی بنمایم.... آیتالله خمینی با تبسم گفتند، بگذارید فردا صبح.... صبح یک شنبه 15 بهمن ماه 1357، حوالی ساعت 10 جلسه کردیم. مقدمتاً از حسن ظن آقایان و شخص امام تشکر کردم، بعد با اشاره به متن حاضر شده اساسنامه (مصوب شورای انقلاب)، متذکر شدم که شورای انقلاب مقام مجلس ملی را داشته، میتواند از دولت سؤال و استیضاح کنند و هروقت اعتماد ندارند عزل نمایند و .... پس از تذکر و تصریح مطالب فوق، گفتم خواهشم میکنم آقایان نسبت به رأی و پیشنهادی که دیشب دادید، تجدید نظر فرمایید و اگر بنده را نامزد نخست وزیر مینمایید با علم و اطلاع از افکار واخلاق و سوابقم خواهد بود. همه آقایان مرا خوب میشناسند و از طرز فکر و کار و سوابق خدماتم اطلاع دارید، میدانید که معتقد به دموکراسی و اهل همکاری و مشورت و اعتقاد به دیگران هستم و خیلی مقید به نظم بوده از تندی و تعجیل احتراز میکنم و علاقه به مطالعه و عمل تدریجی میباشم. در گذشته این طوربودهام. برای آینده هم همین رویهام را عوض نخواهم کرد حال اگر با این سوابق و شرایط قبولم دارید،پیشنهاد فرمایید.... عکسالعمل مثبت یا منفی در مجلس ندیدم. من تکرار کردم که غیر از آنچه بودهام و گفتم، نخواهم بود ولی برطبق اساسنامه شورای انقلاب حاضر به قبول خدمت و تشکیل دولت به خواست خدا هستم. سکوت و قبولی و اصرار مجدد آقایان روحانی شورای انقلاب و امام در برابر شرایط و اتمام صحبت من باعث تعجبم شد و انتظار آن را نداشتم..... بعد از این صحبتها و یا قبل از آن، آیتالله خمینی راجع به عدم وابستگی حزبی و این که نخست وزیر و وزرا و شاید اعضای شورای انقلاب ـ نباید عضو هیچ حزب باشند و تصور تمایل و تبعیت ایشان از هیچ گروه و حزب پیش نیاید، بیاناتی کردند.... بالاخره قرار شد، کسانی که حزبی هستند از مسئولیت و اشتغال، فعالیت و مشارکت در حزب خود، خودداری نمایند". منبع: کتاب هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات 58-1357 ، انقلاب و پیروزی، زیر نظر عباس بشیری