چگونگی اعلام بی طرفی ارتش به روایت آیت الله اکبر هاشمی تاریخ 22/11/1357 بعد از اینکه امام اعلامیه فرمانداری نظامی تهران در مورد ممنوعیت عبور و مرور را غیر قانونی اعلام کردند و مردم نیز در تایید پیام ایشان، توجهی به مقررات منع رفت و آمد نشان ندادند، روند حوادث در جهت خلاف انتظار رژیم پیش رفت. حکومت نظامی در تهران اصلا اجرا نشد و مراکز نظامی و انتظامی نیز یکی پس از دیگری به دست مردم سقوط کرد. همزمان با تهران، در شهرستانها نیز تصرف پادگانها و مراکز نظامی با سرعت توسط مردم انجام شد. جنگ بین مردم مسلح که از سوی برخی ارتشیان مومن به انقلاب اسلامی حمایت میشدند، با آخرین بقایای رژیم شاهنشاهی در طول شب بیست و یکم تا ساعات بامداد روز بیست و دو بهمن، ادامه یافت. در این ساعات تزلزل در لشگر گارد که بیشترین امیدواری سران ارتش شاه در مقابله با مردم انقلابی به آن بود، علامتی دیگر بر پایان حیات رژیم شد. گزارشی که بعدآ دریافت کردیم نشان میداد در صبح همین روز جلسه شورای فرماندهی ارتش با حضور 27 نفر از فرماندهان عالیرتبه نیروهای مسلح شاهنشاهی ـ که اغلب آنها سپهبد و تعدادی سرلشکر و ارتشبد بودند ـ تشکیل شد تا آخرین وضعیت موجود، بررسی و درباره نحوه عمل ارتش اتخاذ تصمیم شود. در همین جلسه بود که پس از صحبت و اظهار نظر چند تن از امرای ارتش ـ که عدهای از آنها اعلام بیطرفی و تعدادی دیگر موافق اعلان همبستگی بودند ـ بیطرفی ارتش به اتفاق آرا مورد تصویب فرماندهان و روسای ادارهها و سازمانهای نظامی قرار گرفت و همگی متن اعلامیه مربوط را که در آن تاکید شده بود: "شورایعالی ارتش در ساعت ده وسی دقیقه روز 22 بهمن 1357 تشکیل و به اتفاق تصمیم گرفته شد که برای جلوگیری از هرج و مرج و خونریزی بیشتر، بی طرفی خود را در مناقشات سیاسی فعلی اعلام و به یگانهای نظامی دستور داده شد که به پادگانهای خود مراجعت نمایند،" تایید و امضاء کردند. این اعلامیه بعد از ظهر روز 22 بهمن از رادیو ایران پخش شد و بلافاصله تاثیر خود را گذاشت؛ به طوری که پس از چند ساعت درگیری بین مردم و ارتش، دیگر رمقی برای حامیان رژیم شاه نماند و شاهد پیروزی بر بام خانه امام و انقلاب نشست. "اعلام بی طرفی ارتش" از نظر سران آن، راهی برای حفظ کل نیروهای مسلح شاهنشاهی و جلوگیری از متلاشی شدن آن بود، هر چند که انقلاب بدون توجه به چنین نیت و خواستهای راه خود را طی کرد و نقشه حفظ یکپارچگی و انسجام ارتش شاه، در کوران مبارزات و درگیریهای مردمی عقیم ماند و باطل شد و به دنبال آن زمینه برای تولد و رشد نهال ارتش مردمی و به طور کلی نیروهای مسلح انقلاب، فراهم گردید.منبع: کتاب هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات 58-1357 ، انقلاب و پیروزی، زیر نظر عباس بشیری