پرونده آیت الله هاشمی رفسنجانی در ساواکتاریخ 1337 هجری شمسی پرونده من در این سازمان از سال 1337 و در حالی که به قول آنها، "تا اندازهای خُردسال" بودم، گُشوده شد و بعدها با شروع نهضت اسلامی روحانیت و سپس در حادثه قیام 15 خرداد 42 و سخنان صریح و روشن من در دفاع از امام خمینی، تلاش پیگیرم در ترجمه و چاپ کتابهای سرگذشت فلسطین و امیرکبیر (قهرمان مبارزه با استعمار)، که انتشار آنها مورد استقبال عموم مبارزین قرار گرفته بود و نیز حضور مداوم و مستمرم در مجالس و محافل مختلف، در تهران و شهرستانها، از جمله در مسجد هدایت، مسجد همت تجریش، مسجد الجواد، حسینیه ارشاد، دانشگاهها و هیأتهائی مانند انصارالحسین و جاهای دیگر و انجام سخنرانیها و ارائه تحلیلهایی پیرامون احکام مترقی اسلام، آزادی و استقلال کشور، ضرورت رعایت قانون، جلوگیری از اختلاف بین شیعه و سنی، نیاز مملکت به عدالت اجتماعی، ضرورت مبارزه با اسرائیل، مخالفت با دول استعمارگر و نظامهای استبدای و ...، همچنین ارتباطهایم با هیاتهای مؤتلفه اسلامی و سایر گروههای مخالف رژیم، تلاش برای ایجاد سازمانی مخفی با هدف مبارزه با رژیم، شرکت در جلسههای هفتگی روحانیون، حضور در مجالس دانشجویان و جوانان و دهها مورد دیگر که همه آنها از نظر رژیم و ساواک، "اقدام برضد امنیت داخلی مملکت"، تلقی میشد، موجب گردید که علاوه بر ممنوع المنبر بودن، بارها و بارها ازطرف ساواک، احضار یا دستگیر شوم و بعد از بازجوییها و شکنجهها به زندان بیفتم و این راهی بود که بسیاری از دوستان ما در دوران مبارزه طی کردند.بعد از پیروزی انقلاب که اسناد ساواک در اختیار نظام قرار گرفت، پرونده ساواکم را که در چندین جلد جمعآوری شده بود، دریافت کردیم و موارد مهمی را که جزئیات کامل مبارزات و حرکتهای ساواک از جمله دستگیریها و شکنجهها را تشریح میکرد، استخراج نمودیم و در کتاب "دوران مبارزه" که خاطرات سالهای پیش از انقلاب است، آوردیم. منبع: کتاب هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات 58-1357 ، انقلاب و پیروزی، زیر نظر عباس بشیری