نگرانی هاشمی از ضربه احتمالی آمریکا و شاه از طریق ارتشتاریخ 19/11/1357 نگرانی عمده ما در این روزها، مسأله ارتش بود. مجموع اطلاعات جمع آوری شده نشان میداد که آمریکاییها و همچنین خود شاه نظرشان این است که ارتش به انقلاب و رهبری آن ضربهای بزند و با کودتای نظامی، کشور را در اختیار بگیرد. نظر امام این بود که جمع کثیری از نیروهای ارتش به انقلاب وفادار و معتقدند و باید با انجام کارهایی، زمینه بروز این وفاداری را برای آنها به وجود آورد. خودشان هم در همان روز ورود به ایران پیامی برای ارتشیان صادر کردند و در آن با اشاره به اینکه از نظر ملت بزرگ ایران، شورای سلطنتی و مجلسین و دولت ناشی از آنها غیر قانونی و فاقد اعتبار ملی است تاکید نمودند: "چون ارتش از ملت و ملت از ارتش است و پشتیبانی هر یک از دیگری از وظایف ملی است، لازم است به احترام ملت و رای قاطع آن، ارتش، خود را از دولت غاصب ]بختیار[ برکنار کند و این مطلب را اعلام کند". یکی از کارهایی که با همین هدف از طرف ما برنامه ریزی و پیگیری شد، استفاده از اختلاف نظر موجود، در سطوح مختلف ارتش بود، تا به این وسیله بخشی از نیروهای مسلح جذب انقلاب شوند. در همین زمینه تلاش فشردهای شد تا اینکه گروهی از پرسنل نیروی هوایی ]در تاریخ 19 بهمن 1357[، با آرایش نظامی رسمی به مدرسه علوی، محل اقامت امام آمدند و با ادای احترام نظامی، با امام بیعت و ابراز وفاداری کردند. این اقدام بخشی از نیروی هوایی ارتش، که به خیال رژیم و آمریکا از وفادارترین و مطمئنترین نیروهای مسلح به رژیم بودند، برای آمریکا و رژیم شاه ضربه هولناکی بود.ناظران جهانی و داخلی بسیار به آن اهمیت دادند و بقایای رژیمِ در حال سقوط، تلاش کردند از تاثیرات شکننده آن بکاهند و اولین عکسالعمل آنها انکار واقعیت این حادثه، که انعکاس گستردهای در مطبوعات و در میان مردم داشت، بود به طوری که بلافاصله از سوی بختیار و سران ارتش، واقعیت این حادثه مورد تردید قرار گرفت و حتی عکس چاپ شده در روزنامه کیهان را مونتاژ و غیر واقعی اعلام کردند؛ هر چند که ادامه رفت و آمد همافران، به محل اقامت امام، آن هم با لباسهای رسمی، حقیقت را برای همگان روشن ساخت. این واقعه برای ما بسیار مهم بود. من فکر میکنم این حرکت، کمر فرماندهان بالای ارتش و آنهایی را که میخواستند کودتا کنند، شکست. چون صحبتها این بود که کودتا از نیروی هوایی شروع میشود و حالا آنها میدیدند که مهمترین تکیهگاه آنها، به امام و انقلاب پیوسته است؛ البته انجام کودتا در آن موقعیت برای دولت بختیار هم مشکلساز بود، فکر نمیکنم بختیار و دولت او هم موافق کودتا بودند، چون این احتمال وجود داشت که نتایج چنین کودتایی، به زیان خود آنها نیز باشد. الان درست یادم نیست که موضع دولت چه بود. به هر حال یکی از ثمرات آن مذاکرات و دیپلماسی پنهانی که آن روزها پیگیری میشد، همین بود که مانع ورود ارتش به میدان شدیم؛ البته قبل از آن هم خیلی کارها شده بود، به نحوی که وفاداری ارتش نسبت به رژیم به زیر سئوال رفته بود. به همین علت سران ارتش و حامیان خارجی آنها، برای صدور فرمان کودتا دستشان میلرزید.منبع: کتاب هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات 58-1357 ، انقلاب و پیروزی، زیر نظر عباس بشیری