خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی – انقلاب و پیروزی سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در گرامیداشت حادثه خونین 17 شهریور

خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی – انقلاب و پیروزی سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در گرامیداشت حادثه خونین 17 شهریور

  • شنبه ۱۷ شهریور ۱۳۵۸

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در گرامیداشت حادثه خونین 17 شهریورتاریخ : 17/6/1358 ما در حزب ]جمهوری اسلامی[ ضمن اینکه تعطیلی‌های زیاد را به مصلحت نمی‌دانستیم و معتقد بودیم، امروز روز کار و تلاش بیشتر است تا روز تعطیلی، صلاح دیدیم برای گرامیداشت این روز فراخوان راهپیمایی و گردهمایی بدهیم. این کار ما از سوی سازمانها و احزاب و گروههای سیاسی اسلامی مورد حمایت و پشتیبانی قرار گرفت و البته همزمان با ما، تقریبآ اکثر احزاب و جمعیتهای سیاسی به دنبال اجرای برنامه‌ای مشابه رفتند. اما حضور پرشکوه مردم در برنامه حزب که در میدان 17 شهریور ]ژاله [تهران برگزار شد، برنامه سایر گروههای سیاسی را تقریبآ تحت شعاع خود قرار داد. راهپیمایی و سپس تجمع صدها هزار نفر از مردم انقلابی که با شور و هیجانی وصف‌ناپذیر در این مراسم شرکت داشتند، صحنه‌هایی به یاد ماندنی و تاریخی به وجود آورد.خود من در این مراسم حضور داشتم و در اوج شعارهای انقلابی مردم، ناخودآگاه این روز را در سال گذشته به یاد آوردم. روزی که در زندان اوین بودم و از طریق رسانه‌های جمعی به طور محدود و ناقص در جریان حوادث خونین این میدان قرار گرفتم و به یادم آمد که افرادی در آنجا با دید مادی و با ادعای علمی بودن مبارزه براساس همان تئوری‌های ناقص ماتریالیسم تاریخی از درک واقعی این انقلاب و این نهضت دینی عاجز بودند و حاضر نمی‌شدند، حتی پیروزی ملت را در فکرشان هم تصور کنند.با خودم فکر می‌کردم و می‌گفتم: خدایا، آنها کجا هستند که امروز عظمت پیروزی انقلاب اسلامی را ببینند؟ و در این حال و هوا بودم که سخنرانی مراسم را بر عهده گرفتم.

در این سخنرانی ضمن تجلیل از شهدای گرانقدر این روز تاریخی به توطئه‌های عناصر ضد انقلابی اشاره کردم و گفتم: عُمال صهیونیسم و امپریالیسم غرب و کلیه کسانی که در این انقلاب اصیل و شکوهمند اسلامی، منافع خود را از دست داده‌اند با توطئه در کارخانه‌ها و با تشویق کارگران به اعتصاب و کم‌کاری برآنند تا مسیر این نهضت را منحرف کنند. اینها همان کسانی بودند که تا دیروز شعار انحلال ارتش را می‌دادند و ارتش و پاسداران را مرتجع و زورگو می‌خواندند. آنها می‌خواستند شهربانی، ارتش و ژاندارمری ما را متشنج کنند، اما نتوانستند، زیرا ارتش انقلابی و اسلامی ما نشان داد که مسلمان است و آماده فرمانبرداری از رهبر است" و افزودم:من به تمام مخالفان اعلام می‌کنم که با این روحیه‌ای که مردم ما دارند، هر توطئه‌ای را که طرح کنند جز اینکه خود را به مرگ نزدیکتر کنند، کار دیگری صورت نمی‌دهند" و تأکید کردم: برادران ما در گنبد، کردستان و خوزستان، دیگر فریب نخواهند خورد" و هشدار دادم "دشمنان ما و آنهایی که در این مرز و بوم برای خود آینده‌ای نمی‌بینند، اینک مقدمات حمله به مراکز تحصیلی و فلج کردن دانشگاهها و آموزشگاهها را دارند؛ اما اگر در گنبد و نقده و کردستان پیروز شدند، اینجا هم پیروز می‌شوند.

در آخر هم گروههای سیاسی چیگرا را مورد خطاب قرار دادم و گفتم: خلاصه کلام اینکه در کشور امام صادق (ع)، مکتب‌های مادی و الحادی و ضد خدایی نمی‌توانند پیروز شوند و به نتیجه برسند. به شما آزادی داده می‌شود، امکان انتخاب کردن، انتخاب شدن، روزنامه داشتن و همه نوع امکانات دیگر، مشروط به اینکه نسبت به اکثریت مردم بدخواهی نداشته باشید.

 منبع: کتاب هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات 58-1357 ، انقلاب و پیروزی، زیر نظر عباس بشیری