تحلیل آیت الله هاشمی از سوء استفاده گروه های سیاسی مخالف از رحلت آیت الله طالقانیتاریخ 19/6/1358 آیتالله طالقانی در هنگام فوت حدود هفتاد سال داشت؛ هر چند که سالها مبارزه در راه آرمانهای اسلامی و انقلابی و سالها زندان، شکنجه و تبعید، چهره وی را رنجورتر و پیرتر نشان میداد. در عزای آقای طالقانی تقریبآ تمام گروههای سیاسی، اعلامیههای همدردی صادر کردند و مجالس عزاداری بر پا داشتند. من در یکی از این مجالس سخنرانی کردم و با ذکر خاطراتی از ایشان گفتم: حرفهای ایشان و موضع گیریهایشان به مبارزه جهت میداد و در مردم نقش تعیین کننده داشت. او به مبارزه اعتبار داد و به این مبارزه ایمان داشت و سست نمیشد". اما در این میان سوء استفاده گروههای سیاسی مخالف، به ویژه منافقین ]مجاهدین خلق[، و گروههای چپ از چگونگی فوت آقای طالقانی، تاسف ما را برانگیخت. آنها کوشیدند در سکته قلبی وی به این بهانه که ایشان بدون اظهار ناراحتی، ساعتی پیش از سکته با سفیر شوروی ملاقاتی طولانی داشته است، شک و شبهه ایجاد کنند و با متهم کردن نیروهای انقلابی به کوتاهی در حفظ سلامت آیتالله و با اظهار اینکه در هنگام سکته، وی در خانه تنها بود و حتی تلفن خانهاش قطع شده و وسیلهای برای بردن ایشان به بیمارستان هم وجود نداشته است، بر جو شایعات افزودند. هدف آنها از ایجاد چنین جّو ناسالمی، بهرهبرداری سیاسی برای ایجاد و گسترش مخالفت و ضدیت با شورای انقلاب و خصوصآ با مجلس خبرگان بود و حتیاگر میتوانستند، میخواستند برعلیه امام نیز موضعگیری کنند. خوشبختانه حضور به موقع دولت و اعلام مرحوم دکتر ]کاظم[ سامی در صحت تشخیص سکته قلبی آیتالله طالقانی و نیز اعلام پزشکی قانونی مبنی بر اینکه هیچ نشانه غیر معمولی در جنازه ایشان دیده نشده، این جو را فرونشاند. سخنان قاطع امام در محکومیت این سوء استفادهها، و تاکید ایشان بر علاقهمندی مردم به وجهه روحانی و شخصیت دینی آیتالله طالقانی، نیز بر آن همه هیاهوی بیهوده، خط بطلان کشید.
چندی بعد، مراسم چهلمین روز درگذشت ایشان نیز با حضور پرشکوه مردم برگزار شد. در یکی از این برنامهها که در دانشگاه تهران ]در 27 مهر 1358[، شکل گرفته بود، من با گرامیداشت نام و خاطره ایشان، در پاسخ به منافقین و برخی از سیاسیون که با فوت آقای طالقانی، برای انقلاب آیه یاس میخواندند، تاکید کردم: ملتی که داعیه بقا و دوام انقلاب خود را دارد و میخواهد برای نسلهای آینده بماند، نباید اساس نهضت خود را متکی به یک شخص نماید" و افزودم:این کاری است که اکنون در جامعه انقلابی ما (از طرف دشمنان) دیده میشود. برای جلوگیری از این موضوع راهی نداریم به جز اینکه خود را از اتکا به فرد جدا کرده و به یک وحدت تشکیلاتی، متکی شویم.
منبع: کتاب هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات 58-1357 ، انقلاب و پیروزی، زیر نظر عباس بشیری