اهمیت بیشتر به حفاظت آیت الله هاشمی رفسنجانی بعد از حادثه ترور گروه فرقانتاریخ 0/3/1358 به دنبال این ترور و در پی دستور امام، حفاظت از رهبران نهضت جدیتر شد. تا پیش از ترور شهید مطهری، ما و دوستانمان در شورای انقلاب، با همان روحیه طلبگی با مردم حشر و نشر داشتیم. من خودم، بدون محافظ بودم و حتی روزهایی که به همراه هیات منتخب امام، در کردستان بودیم و در آن حالت آشوب زده ـ که احتمال هر حادثهای میرفت ـ همه ما بدون محافظ بودیم. البته بعد از آن ترور، حفاظت مختصری برای ما در نظر گرفته شده بود و لیکن ما به آن توجه چندانی نداشتیم. بعد از حادثه ترور من، مسئولان و نیروهای حفاظت، در کارشان جدیتر و سختگیرتر شدند؛ تا جایی که علیرغم خواست ما که تلاش میکردیم این حادثه، بعد از این هم، در شیوه کار و زندگیمان اثر نگذارد، آنها و برخی از دوستان و آشنایان فشار میآوردند، که بیشتر محافظت کنیم؛ ملاقاتها را محدود کنیم و کسانی که به خانه میآیند، تفتیش بدنی شوند؛ حتی ماشینی که سوار میشویم قبلا بازرسی شود و محلهای رفت و آمد، تأمین داشته باشد. همین نیروها، موقعیت منزل ما را برای حفاظت مناسب نمیدانستند و ما را مجبور کردند از منزلی که در سالهای قبل از پیروزی انقلاب خریده بودیم و در آنجا ساکن بودیم، به منطقه و منزل دیگری ـ که از این حیث دارای موقعیتهای مناسبتری بود ـ نقل مکان کنیم و به این ترتیب از منزل شخصی خودم در منطقه "دزاشیب" به منزل اجارهای در منطقه "دروس" رفتیم و مدتی بعد بیت امام، منزلی را در جوار خانه امام در جماران که امنتر از آن منزل بود و امکان دسترسی سریعتر به امام را هم داشت برایم تهیه کردند و با اصرار برادر مرحومم حجتالاسلام والمسلمین حاج احمد آقا]خمینی[ به آنجا منتقل شدم و هنوز هم آنجا هستم. ما فکر میکردیم و از پیش در جستجوی این بودیم که دست اندرکاران این انقلاب، از خصوصیاتشان این باشد که با مردم رابطه مستقیم و نزدیک داشته باشند و مستقیمآ درد مردم را احساس کنند و گرفتاریهای مردم و خواسته هایشان را بدون واسطه، بشنوند و انجام دهند؛ اما مُسلم بود که افرادی که دست به این ترورها و حرکتهای ناجوانمردانه میزنند، چنین وضعیتی را نمیخواهند.منبع: کتاب هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات 58-1357 ، انقلاب و پیروزی، زیر نظر عباس بشیری