خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی – انقلاب در بحران گفتگوی آیت الله هاشمی با روزنامه جمهوری اسلامی در ارتباط با راه های مقابله با محاصره اقتصادی

خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی – انقلاب در بحران گفتگوی آیت الله هاشمی با روزنامه جمهوری اسلامی در ارتباط با راه های مقابله با محاصره اقتصادی

  • سه شنبه ۲۶ فروردین ۱۳۵۹

 

گفتگوی آیت الله هاشمی با روزنامه جمهوری اسلامی در ارتباط با راه های مقابله با محاصره اقتصادی

تاریخ : 26/1/1359

 

شدت گرفتن تهدیدهای آمریکا و جدی  شدن بحث تحریم اقتصادی، طرح سوالاتی را نظیر اینکه «راههای مقابله با محاصره اقتصادی و رسیدن به خودکفایی چیست؟» و یا اینکه «چگونه می‌توان وحدت ملی را حفظ کرد؟» در مطبوعات به همراه داشت.

از نظر من ]که آن را در گفتگو با روزنامه جمهوری اسلامی ـ 26 فروردین  1359 مطرح کردم[ اصل مسأله تهدید به محاصره اقتصادی چندان مهم نبود، زیرا در دنیای امروز، آن قدر رقابت بین تولید کنندگانی که به دنبال بازار مصرف می‌گردند، زیاد است که مسأله محاصره اقتصادی را یک موضوع غیرعملی کرده است. حتّی در خود آمریکا که مدعی اصلی تحریم اقتصادی ایران است، شرکتهای آمریکایی متعددی وجود دارند که به طور غیر رسمی یعنی با واسطه، حاضرند مواد و کالاهایی را که ما نیاز داریم به ما تحویل بدهند، ضمن آنکه کشورهای بلوک شرق و یا کشورهای بی‌طرفی مثل هند هم هستند که حاضرند مقدار زیادی از نیازهای ما را تأمین کنند.

در این مسأله آنچه مهم است، این است که ما اصولا باید به این فکر باشیم که وابستگی‌هایمان را قطع بکنیم و پیشنهاد ما نیز استفاده از همین موقعیت برای قطع همه وابستگی‌ها است. باید از نیازهای غیر ضروری صرف‌نظر کنیم و برای تأمین نیازهای واقعی هم فکری داشته باشیم. ما نباید هراسی از محاصره اقتصادی داشته باشیم و باید از این حالت برای رسیدن به خودکفایی استفاده کنیم.

در این ارتباط تمرین جلوگیری از اسراف، خودداری از احتکار و کارهای لوکس و به طور کلی دوری از خودخواهی‌هایی که منافع شخصی را تأمین و بازار سیاه ایجاد می‌کند، باید شروع شود.

در زمینه کشاورزی و مواد غذایی و مخصوصآ قطعات یدکی صنعتی که یکی از عوامل وابستگی ما به صنایع غرب است، ما باید با استفاده از نیروهای انسانی متخصص و توانای خودمان که درداخل و یا در خارج ایران هستند و نیز با استفاده از امکانات دولت، تلاش کنیم که این کارها را خودمان انجام دهیم. البته از نظر اخلاقی، فرهنگ حاکم بر زندگی ما، در مواردی همان فرهنگ غرب بود. یعنی رفتارها، روابط و ارزشهای ما، هنوز کاملاً انقلابی و اسلامی نبود.

ما اگر برگردیم به اسلام اصیل و راستین و ارزشها را همان ارزشهای واقعی انسانی و کمال انسانی قرار بدهیم، خود به خود جامعه ما می‌تواند آن ملتی باشد که به سرعت اسراف، احتکار، خودخواهی و تجمل‌طلبی و اینطور چیزها را از خود دور بکند و در مسیر خودکفایی و استقلال پیش برود و در این راه اگر بتوانیم یک زیربنای فکری اسلامی برای مردم بسازیم، خواهیم توانست علاوه بر آن روحیه شرقی، اسلام را هم در کنارمان داشته باشیم که از این جهت بسیار غنی است و ما را غنی‌تر خواهد کرد.

در کنار این تلاش و کوشش همگانی برای قطع وابستگیها و رسیدن به خودکفایی و استقلال اقتصادی، باید برای دفاع از حقوق حقه ملتمان، در میدان سیاست دنیا نیز فعال باشیم و به عنوان یک کشور مستقل رابطه‌مان را با ملتها تقویت کنیم و در محافل و مجامع بین‌المللی حضوری موثر داشته باشیم.»

در ارتباط با بحث وحدت ملی نیز نظر من ]که روزنامه اطلاعات آن را در  7 اردیبهشت 1359 منتشر کرد[ این بود که «گروه‌ها قبول کنند که در ایران انقلاب اسلامی رخ داده و اکثریت مردم و متن توده کشور خواهان انقلاب اسلامی هستند. البته در انقلاب اسلامی اظهارنظر و تبلیغ و تلاش برای افکار دیگران، باید میدانش باز باشد و می‌باید به طور کلی، هم اکثریت و هم رهبران انقلاب بپذیرند که دیگران میدان عمل داشته باشند و آنها نیز باید بدانند در کشوری زندگی می‌کنند که مردمش و نظامش براساس انقلاب اسلامی حرکت می‌کنند.

اگر اصولی با مسائل برخورد کنیم، مشکلی نخواهیم داشت، ضمن اینکه اصل انقلاب را باید حفظ بکنیم، میدان فعالیت دیگران را هم نبندیم و بگذاریم دیگران هم کار کنند تا اگر روزی آنان به اکثریت رسیدند، نوبت آنها باشد که به همین شیوه عمل کنند.»

منبع: کتاب هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات 1359، انقلاب در بحران، زیر نظر عباس بشیری، دفتر نشر معارف انقلاب