حدیث دیگران
  • صفحه اصلی
  • حدیث دیگران
  • حب و بغض‌های شخصی و جناحی «آفت انقلاب» است

حب و بغض‌های شخصی و جناحی «آفت انقلاب» است

روزنامه جمهوری اسلامی

  • تهران
  • چهارشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۵
جای تعجب نیست کسانی که بیش از دیگران برای به انزوا کشاندن هاشمی عزیز تلاش و میدان‌داری کردند، خود بیش از همه در انزوا قرار گرفتند و حتی انواع «دوپینگ تبلیغاتی» هم نتوانست کمکی به آنها بکند. اکنون همان‌ها زبان به تمجید هاشمی گشوده‌اند و او را استوانه انقلاب و چهره مبارز روزهای تنهایی امام و انقلاب و ملت معرفی می‌کنند که البته صحت دارد، ولی واقعیتی نیست که فقط امروز محرز شده باشد یا اینکه آقایان قبلاً نسبت به آن بی‌اطلاع بوده باشند.

وداع جانسوز ملت با یار مظلوم امام، صحنه‌هایی به یادماندنی را در سینه تاریخ به ثبت رسانید. میلیون‌ها تن از مردم در طول مسیر حرکت پیکر مطهر آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، همچون نگینی موکب آن عزیز را در بر گرفتند و با یار صادق و دلسوز امام(ره) وداع کردند.

این حضور حماسی، در واقع بیعتی با انقلاب و نظام نیز محسوب می‌شود که آحاد ملت، ضمن اظهار قدردانی و قدرشناسی از یک خدمتگزار راستین اسلام و انقلاب و کشور، با تمامی وجودشان مراتب وفاداری نسبت به انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی را به نمایش گذاشتند. این پدیده به خودی خود، تجربه گرانسنگی برای انقلاب نیز بود. کم نبودند عناصر کوته‌نظر و سیاست‌بازی که به‌خاطر خوشایند این و آن، با هاشمی عزیز به ناسازگاری و دشمنی پرداختند و در خباثت و کینه‌توزی هم سنگ‌تمام گذاشتند ولی هرچه بیشتر تلاش کردند، با نتایج معکوسی مواجه شدند و اقبال عمومی جامعه به هاشمی بیشتر شد.

حتی ردصلاحیت حیرت‌انگیز ایشان در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ هم نتوانست ذره‌ای از محبوبیتش نزد آحاد مردم بکاهد و مقبولیت عام وی را تحت‌الشعاع قرار دهد. این پدیده در همان انتخابات به خوبی آشکار شد که با یک دعوت مسئولانه از مردم برای حضور در پای صندوق‌های رأی و حمایت از منادی اعتدال، تدبیر و امید، مردم چگونه دعوت وی را اجابت کردند. البته همین امر باعث تشدید دشمنی خناسان شد که حتی از رسانه ملی نیز در یک برنامه زنده تلویزیونی برای مدتی شعار نفرت‌انگیز «مرگ بر هاشمی» را پخش کردند درحالی که می‌توانستند از پخش آن جلوگیری کنند.

حضور هوشمندانه آحاد مردم در مقیاس میلیونی در مراسم تشییع پرشکوه پیکر مطهر آیت‌الله هاشمی رفسنجانی پیام‌های روشنی دارد که ای‌کاش کسانی که تاکنون سهواً یا عمداً نخواسته‌اند یا نتوانسته‌اند از میان تحولات جاری، دیدگاه غالب در جامعه را درک نمایند و بپذیرند، حداقل این‌بار و از این پس تلاش کنند با جامعه هماهنگ شوند تا بیش از این شاهد ناکامی و شکست و انزوای دیدگاه خود نباشند.

جای تعجب نیست کسانی که بیش از دیگران برای به انزوا کشاندن هاشمی عزیز تلاش و میدان‌داری کردند، خود بیش از همه در انزوا قرار گرفتند و حتی انواع «دوپینگ تبلیغاتی» هم نتوانست کمکی به آنها بکند. اکنون همان‌ها زبان به تمجید هاشمی گشوده‌اند و او را استوانه انقلاب و چهره مبارز روزهای تنهایی امام و انقلاب و ملت معرفی می‌کنند که البته صحت دارد ولی واقعیتی نیست که فقط امروز محرز شده باشد یا اینکه آقایان قبلاً نسبت به آن بی‌اطلاع بوده باشند.

همین حب و بغض‌های شخصی و جناحی و باندی است که «آفت انقلاب» است و دل‌ها را از یکدیگر دور و نسبت به هم بدبین و مکدر می‌کند. سؤال این است که چرا باید در زیر خیمه انقلاب که قرار بود همگان در فکر اعتلای اسلام و نظام و کشور باشند، هر کس و ناکسی فرصت یابد از بلندگوهای نظام و از رسانه‌هایی که به برکت خون به ناحق ریخته شهدا و با خون دل ملت آزاد شده‌اند یا بعداً پا به عرصه گذاشته‌اند، علیه پرچمداران انقلاب سم‌پاشی کند؟

هر چند کسانی که باید با این ظلم‌های فاحش برخورد کنند، به موقع اقدام نکردند، ولی اکنون که حجت بر همه تمام است و هاشمی دیگر در میان ما نیست این انتظار وجود دارد که این روش تصحیح شود و با افرادی که به ادامه این مسیر انحرافی در مورد دیگران اصرار دارند برخورد هدایتگرانه شود تا فضای کشور از سم‌پاشی‌ها و تفرقه‌افکنی‌ها پالایش شود.

منبع: روزنامه جمهوری اسلامی