در بخشی از این گزارش آمده است: «در سال ۶۲ عملیات خیبر نتوانست به هدف اصلی خود که بستن جاده بصره ـ عماره بود، دست یابد و به دنبال ناکامی این عملیات بار دیگر اختلاف نظرهای جدی بین فرماندهان ارتش و سپاه آشکار شد. در این شرایط سرهنگ صیاد شیرازی معتقد بود فرماندهی عملیات بعدی به ارتش واگذار شود. از اینرو در بهار ۱۳۶۳ طرح عملیات در منطقه پاسگاه زید و در جنوب منطقه جزیره مینو از سوی ارتش پیشنهاد گردید و صیاد شیرازی فرمانده نیروی زمینی ارتش بر اجرای آن اصرار داشت، و این درحالی بود که اکثر فرماندهان سپاه و برخی از فرماندهان ارتش این طرح را غیر قابل اجرا و پرتلفات ارزیابی میکردند. فرمانده کل سپاه [محسن رضایی] نیز از ابتدا با این طرح مخالف بود، ولی مخالفت خود را آشکار نمیکرد تا در طرح ارتش اختلالی به وجود نیاید.»
آ
قای هاشمی به عنوان فرمانده جنگ سخنان خود را با شرایط جنگ آغاز میکند و میگوید فشار بینالمللی روی ایران به جهت اینکه صلح را نمیپذیرد زیاد است: «من که در کوران مسائل برخورد سیاسی هستم خوب میفهمم که هرروزی که میگذرد، هر هفتهای که میگذرد هر ماهی که میگذرد، شرایط سیاسی ما دشوارتر میشود، شرایط اقتصادی ما دشوارتر، و آدم این وحشت را دارد یک نقطهای برسد که نتواند کار مفید نظامی هم بکند. از آنطرف هم دارید میبینید. دست عراق را باز میگذارند. وقتیکه همه دنیا به آدم گفت: صلح کنید صلح نکرد اگر طرف آمد … هم به سر ما زد آنها هم میگویند چشمشان کور شود باید قبول میکردند. همه دنیا را با تبلیغات، با این مسائل یکجوری درست کردند که الآن عراق هر کاری به سر ما بیاورد اینجور میگویند: خب، تقصیر خودشان است، اینقدر لجبازی نکنند. داخل کشور ما هم ممکن است کمکم رادیوهای بیگانه این حرف را تزریق کنند که عدهای این حرف را بزنند.»
فرمانده وقت جنگ ایران و عراق در ادامه سخنان خود به عملیات ارتش و سپاه میپردازد و میگوید اگر ما بتوانیم پیروزی مهمی بدست بیاوریم میتوانیم در جریان پذیرش قطعنامه شورای امنیت برای صلح ایران و عراق امتیاز فراوانی بگیریم. با این حال وی میافزاید: «هیچوقت شما یک عملیات موفق را در آینده نخواهید داشت. عملیات سرنوشتساز نخواهید داشت، البته چرا؛ شاید عملیات محدودی بکنید، چند کیلومتر بگیریم، یک تپه یا جاده را بگیریم. از این کارها میتوانیم بکنیم، ولی اینجور عملیات به نفع ما نیست. ما الآن واقعاً جرئت نمیکنیم یک عملیات محدودی که مثلاً صد نفر شهید بدهد را انجام بدهیم و دلیلی نمیبینیم که با چنین عملیاتی موافقت کنیم.»
وی در نهایت برای حل اختلاف بین ارتش و سپاه میگوید: «ما الآن اگر بخواهیم صلح بکنیم ممکن است مثلا ۲۰ درصد خواستههایمان را بتوانیم بگیریم، ولی اگر عملیات ناموفق انجام دادیم ۵ درصد را هم نمیتوانیم بگیریم. اگر بنا است عملیات ناموفق انجام بدهیم حتما ندهیم و برویم سراغ یک راه دیگری، اینها را که گفتم مقدمه بود برای اینکه آقایان فرماندهان لشکرها و تیپها اگر بناست [عملیاتی] انجام بشود باید همه توانشان را بکار بگیرند و فکر کنند این عملیات آخر است.»
اگر کسی نظرش این است نمیشود بجنگیم همین حالا باید تصمیم گرفت
آقای رفسنجانی در بخش دیگری از سخنان خود به پایان دادن به جنگ ایران و عراق اشاره میکند و میگوید: «ما یا اصلاً نباید بجنگیم، راهش این است که زمینههایش را درست کنیم کمکم جامعهمان بفهمد که نمیشود جنگید. سطح توقعات مردم را پایین بیاوریم و الآن که از حیث نظامی آبرو داریم و دنیا در باطن، شماها را پیروز میبیند» صلح را بپذیریم.
هاشمی با اشاره به مزایای پایان دادن به جنگ میگوید: «اگر جنگ نباشد و بخواهیم ارتشمان را بسازیم، هرکسی حاضر است بهترین نوع اسلحه را به ما بدهد و قسطی هم بدهد تا پنج سال ده سال قرارداد طویلالمدت ببندد؛ هر چیز هم بخواهیم به ما بدهند، نهتنها مایل هستند بلکه مشتاق هستند و مسابقه میگذارند. ولی امروز برای فروختن یک قطعه هم دریغ میکنند نگه میدارند میگویند که صلح بکنید. حتی خریدهای تجاری.»
وی در ادامه با مخاطب قرار دادن فرماندهان ارشد جنگ میگوید: «اگر کسی نظرش این است نمیشود بجنگیم همین حالا باید تصمیم گرفت، در همین موقعی که آبرو داریم شرایط صلح را فراهم کنیم و نجنگیم. این یک راه است؛ من نمیدانم کسی از شما [فرماندهان] هست که بخواهد این راه را پیشنهاد کند یا نه؟ اگر هست باید بگوید، بعداً [نگویند]. یا نجنگیم؛ یا باید یک طرح بهتماممعنا کامل پیدا کنیم که در آن طرح پیروز بشویم و [آن طرح] همه شماها را اعم از سپاهی و ارتشی و استاد دانشگاه نظام همه را بتواند قانع بکند که این طرح صد درصد موفق است. میتوانیم چنین طرح کامل سرنوشتسازی پیدا کنیم یا نه؟ خوب فکر بکنید در چه مکانی؟ حالا بصره؟ بغداد؟ عماره؟ و اینکه در چه زمانی هم عملیات انجام شود بسیار مهم است، میتوانیم بهصورت موفق عمل کنیم [چون] اگر امروز ما مثلاً ۲۰ درجه قدرت لازم داشته باشیم برای شش ماه دیگر نیاز ما به این قدرت ۷ درجه هم بیشتر میشود.»
اکبر هاشمی رفسنجانی در پایان سخنان خود با بیان اینکه رهبر سابق ایران مخالف صلح است میگوید: «امام هم تا آنجایی که من میدانم قاطع هستند که ما با غیر جنگ نمیتوانیم کار را ختم بکنیم و آنچه من از امام میفهمم آن است ایشان صلح را نخواهند پذیرفت و تنها مقام صالح برای اعلام صلح، ایشان هستند، فرض راهحل صلح بسیار بعید است. ولی کسانی که فکر میکنند، لااقل حرفشان را باید بزنند. یعنی اینجور نباشد که هم بگویند جنگ، جنگ، و همه هم آماده جنگ [باشند] ولی تلاش لازم را برای جنگ نکنند، این نمیشود! باید یک کار خیلی قاطعی بکنیم و حرف اولم را باز تکرار میکنم. این حرکت امروز شما تاریخ آینده منطقه را مشخص میکند.»
جنگ عراق با ایران که صدها هزار کشته و مجروح برجای گذاشت به صورت رسمی در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ آغاز شد و نزدیک به هشت سال به طول انجامید. در ۲۷ تیرماه سال ۱۳۶۷، آیت الله خمینی رهبر سابق جمهوری اسلامی با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد با پایان گرفتن جنگ ایران و عراق موافقت کرد.