قَالَ لَنْ أُرْسلَهُ مَعَکُمْ حَتَّی تُؤْتُونِ مَوْثِقًا مِّنَ اللّهِ لَتَأْتُنَّنِی بهِ إِلاَّ أَن یُحَاطَ بکُمْ فَلَمَّا آتَوْهُ مَوْثِقَهُمْ قَالَ اللّهُ عَلَی مَا نَقُولُ وَکِیلٌ
گفت: «هرگز او را همراه شما نمی فرستم تا اینکه پیمانی از خدا به من بسپارید. سوگند یاد کنید که او را نزد من می آورید ، مگر آنکه از هر سو محاصره شوید». پس آن گاه که پیمان خویش به وی سپردند ، گفت: «خداوند بر آنچه می گوییم وکیل باشد».
1ـ یعقوب(ع) سرانجام با مسافرت بنیامین به مصر همراه دیگر فرزندانش ، موافقت نمود.
قال لن أُرسله معکم حتی تؤتون موثقًا
2ـ یعقوب(ع) روانه ساختن بنیامین به سفر مصر را ، منوط به آن دانست که فرزندانش وثیقه ای الهی بسپارند (با خدا پیمان ببندند و به نام او سوگند یاد کنند).
لن أُرسله معکم حتی تؤتون موثقًا من الله
«موثق» به معنای عهد و پیمان است که به دلیل «لام» قسم در «لتأتنّنی» عهد و پیمانی است همراه با سوگند. «من الله» بیانگر این است که باید سوگند به نام خدا و پیمان و عهد با او باشد. آوردن سوگند و پیمان (حتی تؤتون موثقًا) ; یعنی، سوگند یاد کردن و پیمان بستن.
3ـ یعقوب در توصیه بر حفاظت از بنیامین به فرزندانش تأکید کرد که هیچ عذری جز مغلوب شدن و ناتوان گشتن را از آنان نخواهد پذیرفت.
حتی تؤتون موثقًا من الله لتأتنّنی به إلاّ أن یحاط بکم
4ـ یعقوب(ع) ، علاقه ای وافر به بنیامین و سلامتی او داشت و جدایی و فراق او برایش رنج آور بود.
لتأتنّنی به
جمله های «إنا له لحافظون» و «فالله خیر حافظاً» در آیات پیشین دلالت بر آن داشت که یعقوب(ع) خواهان نرسیدن گزند و آسیب به بنیامین بود و جمله «لتأتنّنی به» (او را نزد من آورید) حاکی است که دوری او نیز بر آن حضرت مشکل بود و خواهان حضور وی نزد خویش بود.
5ـ یعقوب(ع) از فرزندانش انتظار نداشت با به خطر انداختن خویش در حفظ بنیامین و باز گرداندن او تلاش کنند.
إلاّ أن یحاط بکم
احاطة که ظاهراً مصدر «یحاط» است به معنای گرفتن پیرامون چیزی از همه جوانب آن است و در آیه شریفه کنایه از مغلوب شدن و بسته شدن همه راهها و چاره هاست.
6ـ یعقوب(ع) از فرزندانش خواست صورت ناتوانی و عذر را ، در سوگندشان بر محافظت از بنیامین و باز گرداندن او استثنا کنند.
لتأتنّنی به إلاّ أن یحاط بکم
ظاهر این است که عبارت «إلاّ أن یحاط بکم» استثنا از قسم ـ که مفاد «لتأتنّنی به» است ـ می باشد. بر این اساس یعقوب(ع) به فرزندانش توصیه کرد که در اجرای صیغه سوگند مورد عذر و ناتوانی را استثنا کنند و چنین بگویند: «والله لنأتینک به إلاّ أن یحاط بنا» (به خدا سوگند بنیامین را به تو باز می گردانیم مگر مغلوب شویم و همه راهها و چاره ها بر ما بسته شود).
7ـ هنگام سوگند یاد کردن و پیمان بستن با خدا، شایسته است صورت ناتوانی از پایبند بودن به پیمان و سوگند استثنا شود.
لتأتنّنی به إلاّ أن یحاط بکم
8ـ وفا نکردن به عهد و قسم در صورت استثنای موارد عذر و ناتوانی ، پیامدی (عقوبت ، کفاره و ...) نخواهد داشت.
لتأتنّنی به إلاّ أن یحاط بکم ... قال الله علی ما نقول وکیل
9ـ استطاعت شرط لزوم وفا به عهد ، قسم و تکالیف الهی است.
إلاّ أن یحاط بکم
10ـ سوگند به نام خدا و پیمان بستن با او ، دارای جایگاهی ویژه در آیین یعقوب(ع) و در نزد خاندان او
حتی تؤتون موثقًا من الله ... إلاّ أن یحاط بکم
11ـ مشروعیت سوگند به خدا و پیمان بستن با او در ادیان گذشته و لزوم پایبندی به آنها
حتی تؤتون موثقًا
12ـ لزوم پایبندی به عهد و قسم و عمل به مقتضای آن
حتی تؤتون موثقًا من الله لتأتنّنی به
13ـ فرزندان یعقوب سوگند یاد کردند و با خدا پیمان بستند که در حد استطاعت، از بنیامین مراقبت کنند و او را به نزد پدر باز گردانند.
حتی تؤتون موثقًا ... فلما ءاتوه موثقهم
14ـ یعقوب(ع) خداوند را وکیل خویش بر میثاق و تعهد فرزندان قرار داد.
قال الله علی ما نقول وکیل
15ـ یعقوب(ع) فرزندانش را به مجازاتهای الهی در صورت شکستن سوگند و پیمانشان ، هشدار داد.
قال الله علی ما نقول وکیل
سیاق آیه دلالت دارد که غرض یعقوب(ع) از وکیل قرار دادن خداوند و توجه دادن فرزندانش به وکالت او ، هشدار دادن آنان به مجازات الهی است.
16ـ شکستن سوگند و وفا نکردن به پیمانهای الهی ، گناه و موجب عقوبت از ناحیه خداوند است.
الله علی ما نقول وکیل
17ـ یعقوب(ع) برای واداشتن فرزندانش به پایبندی به سوگند و پیمانشان ، آنان را متوجه نظارت و شهادت خدا کرد.
الله علی ما نقول وکیل
از جمله «الله ...» در صورتی که آن را جمله ای خبری بدانیم ، برداشت فوق استفاده می شود.
18ـ ضرورت توکل بر خداوند
الله علی ما نقول وکیل
آل یعقوب:
سوگند در آل یعقوب 10
احکام: 7، 8
ادیان:
تعالیم ادیان 11
برادران یوسف:
برادران یوسف و بنیامین 13; برادران یوسف و مسافرت بنیامین 1; سوگند برادران یوسف 2، 13; عهد برادران یوسف 2، 13; محدوده مسؤولیت برادران یوسف 3، 5، 6; وثیقه برادران یوسف 2; هشدار به برادران یوسف 15
بنیامین:
رضایت به مسافرت بنیامین 2; محافظت از بنیامین 3، 5، 6، 13
تکلیف:
قدرت در تکلیف 9
توکل:
اهمیت توکل بر خدا 18
خدا:
تهدید به کیفرهای خدا 15; عهد با خدا 7، 11، 13; وکالت خدا 14
ذکر:
ذکر گواهی خدا 17; ذکر نظارت خدا 17
سوگند:
احکام سوگند 7، 8، 9، 11، 12; استثناء در سوگند 7، 8; اهمیت سوگند به خدا 10؛ اهمیت وفای به سوگند 17،12،11؛ سوگند به خدا 11; سوگند در ادیان 11; شرایط وفای به سوگند 9; عجز در وفای به سوگند 7، 8; کیفر حنث سوگند 15; گناه حنث سوگند 16
عهد:
احکام عهد 7، 8، 9، 12; اهمیت وفای به عهد 12، 17; شرایط وفای به عهد 9; عجز در وفای به عهد 7، 8; عهد در ادیان 11
عهدشکنی:
کیفر عهدشکنی 15; گناه عهدشکنی 16
کیفر:
موجبات کیفر 16
یعقوب(ع):
انتظارات یعقوب(ع) 5; توصیه های یعقوب(ع) 3; خواسته های یعقوب(ع) 6; رضایت یعقوب(ع) 1; روش برخورد یعقوب(ع) 17; سوگند در دین یعقوب(ع) 10; شرایط رضایت یعقوب(ع) 2; عوامل رنج یعقوب(ع) 4; قصه یعقوب(ع) 1، 2، 3، 5، 6، 14; محبت یعقوب(ع) به بنیامین 4; وکیل یعقوب(ع) 14; هشدارهای یعقوب(ع) 15; یعقوب(ع) و برادران یوسف 3، 6، 17; یعقوب(ع) و خواسته های برادران یوسف 1; یعقوب(ع) و مسافرت بنیامین 1، 2; یعقوب(ع) و عهد برادران یوسف 14; یعقوب(ع) و فراق بنیامین 4
یوسف(ع):
قصه یوسف(ع) 13