قَالَ إِنِّی لَیَحْزُنُنِی أَن تَذْهَبُواْ بهِ وَأَخَافُ أَن یَأْکُلَهُ الذِّئْبُ وَأَنتُمْ عَنْهُ غَافِلُونَ
گفت: «به راستی اندوهگینم می کند اینکه او را ببرید و می ترسم آن گاه که از وی غافلید ، گرگ او را بخورد».
1ـ یعقوب(ع) با فرستادن یوسف(ع) به همراه فرزندانش ، موافق نبود و از آن اعتذار می جست.
قال إنی لیحزننی أن تذهبوا به
2ـ حزن و اندوه در فراق یوسف(ع) ، از اعتذارهای یعقوب(ع) برای امتناع از فرستادن او به همراه برادرانش
ما لک لاتأمنّا ... قال إنی لیحزننی أن تذهبوا به
3ـ یعقوب(ع) به فرزندش یوسف(ع) بسیار علاقه مند بود و از فراق او آزرده خاطر و محزون می شد.
قال إنی لیحزننی أن تذهبوا به
4ـ یعقوب(ع) علی رغم اعتماد نداشتن به فرزندانش درباره یوسف(ع) ، از ابراز آن خودداری کرد.
قال إنی لیحزننی أن تذهبوا به و أخاف أن یأکله الذئب
5ـ ترسیدن بر جان یوسف(ع) از حمله گرگها ، از دلایل مخالفت یعقوب(ع) با فرستادن یوسف به همراه فرزندانش
قال إنی ... أخاف أن یأکله الذئب
6ـ حمله گرگها به آدمیان در اطراف کنعان و مراتع آن ، خطری شایع و متوقع در عصر یعقوب(ع)
أخاف أن یأکله الذئب و أنتم عنه غـفلون
7ـ غفلت برادران از حراست یوسف(ع) در صحرا ، دور از انتظار یعقوب(ع) نبود.
أخاف أن یأکله الذئب و أنتم عنه غـفلون
8ـ «عن أبی عبدالله(ع) قال: إن بنی یعقوب لما سألوا أباهم یعقوب أن یأذن لیوسف فی الخروج معهم قال لهم «إنی أخاف أن یأکله الذئب و أنتم عنه غافلون»... قرّب یعقوب لهم العلّة اعتلّوا بها فی یوسف(ع) ;(1)
از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: فرزندان یعقوب هنگامی که از پدر خواستند تا اذن دهد که یوسف با آنان بیرون رود، پدرشان گفت: من می ترسم که او را گرگ بخورد و شما از او غافل باشید ... پس یعقوب عذری را که آنان برای نیاوردن یوسف اظهار کردند به [ذهن آنان]نزدیک کرد».
9ـ «عن علی بن الحسین(ع): ... قال یعقوب(ع) «إنی لیحزننی أن تذهبوا به و أخاف أن یأکله الذئب» فانتزعه حذراً علیه من أن تکون البلوی من الله عزوجل علی یعقوب فی یوسف خاصّة... ;(2)
از امام سجاد(ع) روایت شده است: ... یعقوب [به فرزندان] گفت: «بردن شما یوسف را مرا غمگین می کند و می ترسم که او را گرگ بخورد» ; پس یوسف را از دست آنان گرفت، چون می ترسید آن بلایی که قرار بود از طرف خدا بر او وارد شود، در مورد یوسف بالخصوص باشد».
برادران یوسف:
برادران یوسف و یوسف(ع) 7; عذر برادران یوسف 8; غفلت برادران یوسف 7
روایت: 9،8
سرزمینها:
خطر گرگ در سرزمین کنعان 6
عواطف:
عواطف پدری 3
یعقوب(ع):
اندوه یعقوب(ع) 2، 3; بی اعتمادی یعقوب(ع) به برادران یوسف 4; ترس یعقوب(ع) 5; خطر گرگها در دوران یعقوب(ع) 6; دلایل مخالفت یعقوب(ع) 5; عذرآوری یعقوب(ع) 1، 2، 5; فلسفه اندوه یعقوب(ع)9; قصه یعقوب(ع) 1، 2، 3، 4، 5; محبت یعقوب(ع)به یوسف(ع) 3;یعقوب(ع) در فراق یوسف(ع) 2; یعقوب(ع) و برادران یوسف 4، 9; یعقوب(ع) و خواسته های برادران یوسف 1، 5; یعقوب(ع) و فراق یوسف(ع) 3; یعقوب(ع) و یوسف(ع) 5
یوسف(ع):
ترس از طعمه گرگ شدن یوسف(ع) 9; قصه یوسف(ع) 1، 2، 3، 4، 7، 8، 9; محافظت از یوسف(ع) 5، 7
پی نوشت ها :
1. علل الشرایع، ص 358، ح 56، ب 370 ; نورالثقلین، ج 2، ص 415، ح 20.
2. علل الشرایع، ص 47، ح 1، ب 41 ; نورالثقلین، ج 2، ص 412، ح 17.