وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسیَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ یُحْیِی الْعِظَامَ وَهِیَ رَمِیمٌ
و برای ما مَثَلی زد و آفرینش خود را فراموش کرد گفت: چه کسی این استخوان ها را در حالی که پوسیده اند زنده می کند؟!
1 - فراموشی و بی توجهی به مبدأ پیدایش انسان، عامل دور شمردن برپایی قیامت و حیات مجدد انسان ها
و ضرب لنا مثلاً و نسی خلقه
برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که عبارت «و نسی خلقه» حال برای فاعلِ «ضرب» است; یعنی، در حالی که آفرینش خود را فراموش کرد، مَثَلی در رد عقیده به قیامت برای ما آورد.
2 - دقت و اندیشه در چگونگی پیدایش انسان، زمینه ساز ممکن دانستن برپایی قیامت و حیات مجدد انسان ها
أوَلم یر الإنسـن ... و ضرب لنا مثلاً و نسی خلقه
3 - زنده شدن انسان ها پس از تبدیل شدن به استخوان کهنه و پوسیده، امری شگفت آور و ناممکن در دیدگاه کافران
قال من یحیِ العظـم و هی رمیم
«من» در آیه شریفه برای استفهام انکاری و تعجبی است و «رمیم» به معنای کهنه و پوسیده است.
4 - تبدیل شدن انسان ها به استخوان کهنه و پوسیده، دلیل و شاهد مثالِ کافران برای دور شمردن برپایی قیامت و زنده شدن مجدد انسان ها
و ضرب لنا مثلاً ... قال من یحیِ العظـم و هی رمیم
برداشت یاد شده با توجه به این مطلب است که جمله «قال من یحیِ...» استئناف بیانی است; یعنی، بیان برای جمله «ضرب لنا مثلاً» است.
5 - کافران، خدا را از احیای مجدد انسان ها پس از مرگ، ناتوان می دانستند.
و ضرب لنا مثلاً... قال من یحیِ العظـم و هی رمیم
مقصود از «ضرب لنا مثلاً» (برای ما مثل آورد) می تواند این معنا باشد که: کافران، قدرت خدا را با قدرت دیگران یکی می دانستند; یعنی، همان گونه که همه از احیای استخوان کهنه ناتوان اند، او نیز مانند همه ناتوان است.
6 - پیدایش انسان های نخستین، دلیل و شاهد امکانِ زنده شدن مجدد آنان پس از مرگ و خاکستر شدن بدن ها
و ضرب لنا مثلاً و نسی خلقه قال من یحیِ العظـم و هی رمیم
انسان
خلقت اولیه انسان ها 6
ایمان
عوامل ایمان به قیامت 2; عوامل ایمان به معاد 2
تعقل
تعقل در خلقت انسان 2
خدا
مکذبان قدرت خدا 5
غفلت
آثار غفلت از خلقت انسان 1
قیامت
عوامل تکذیب قیامت 1
کافران
بینش کافران 3، 4، 5
مردگان
احیای اخروی مردگان 2، 6; شگفتی احیای مردگان 3; مکذبان احیای مردگان 4، 5
معاد
استبعاد معاد جسمانی 3; دلایل معاد جسمانی 6; دلایل مکذبان معاد 4; عوامل استبعاد معاد 1