وَأَمَّا الْجِدَارُ فَکَانَ لِغُلَامَیْنِ یَتِیمَیْنِ فِی الْمَدینَةِ وَکَانَ تَحْتَهُ کَنزٌ لَّهُمَا وَکَانَ أَبُوهُمَا صَالِحًا فَأَرَادَ رَبُّکَ أَنْ یَبْلُغَا أَشُدَّهُمَا وَیَسْتَخْرِجَا کَنزَهُمَا رَحْمَةً مِّن رَّبِّکَ وَمَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِی ذَلِکَ تَأْوِیلُ مَا لَمْ تَسْطِع عَّلَیْهِ صَبْرًا
و اما آن دیوار مال دو پسر یتیم در این شهر بود و زیر آن گنجی متعلّق به آن دو وجود داشت و پدرشان مردی صالح بود; پس پروردگار تو اراده کرد که آن دو به قوّت فکری خود برسند و گنجشان را بیرون آورند و این به خاطر رحمتی بود از پروردگار تو و من این را از پیش خود نکردم. این بود حکمت آنچه نتوانستی بر آن صبر کنی.
1- خضر(ع) علّت اقدام به بازسازی دیوار فرسوده را برای موسی(ع) تشریح کرد.
و أمّا الجدار ... ما فعلته عن أمری
2- دیوار ترمیم شده به دست خضر(ع) در مالکیّت دو پسر بچه یتیم بود.
و أمّا الجدار فکان لغلـمین یتیمین
3- خضر(ع) با وجود حضور نداشتن مالکان دیوار در آبادی، به ترمیم آن پرداخته بود.*
فکان لغلـمین یتیمین فی المدینة
احتمال می رود که به کار رفتن واژه «المدینة» در این آیه، به جای واژه «القریة» که در آیات قبل آمده بود، اشاره به این جهت باشد که آن دو یتیم در آن آبادی حضور نداشته، بلکه در شهری دیگر اقامت داشته اند و آن شهر ـ چنان چه از حرف «ال» در «المدینة» استفاده می شود ـ برای خضر و موسی(ع) شناخته شده بود.
4- هدف خضر(ع) از ترمیم دیوار فرسوده، محفوظ داشتن گنج نهاده شده در زیر آن برای دو یتیم ساکن در شهر بود.
و أمّا الجدار فکان لغلـمین یتیمین فی المدینة و کان تحته کنز لهما
5- خضر(ع) پدر مالکان دیوار را می شناخت و از نیکی و صلاح او در دوران زندگی اش با خبر بود.
و کان أبوهما صـلحًا
6- صالح بودن پدر، عامل حمایت خضر(ع) از منافع فرزندان یتیم او بود.
و أمّا الجدار فکان لغلـمین یتیمین ... و کان أبوهما صـلحًا
جمله «و کان أبوهما صالحاً» نشانِ علّت تعمیر دیوار است.
7- صلاح و نیکی پدر یتیمان، مایه اراده خداوند بر دستیابی آنان به گنج نهفته خویش، هنگام توان مندی بر بهره گیری از آن شد.
و کان أبوهما صـلحًا فأراد ربّک أن یبلغا أشدّهما و یستخرجا کنزهما
اهل لغت، در این که کلمه «أشدّ» مفردی است که وزنی مانند وزن جمع دارد، یا جمعی است که از لفظ خود مفردی ندارد، اختلاف نظر دارند. برخی، آن را جمع «شدة» دانسته اند (لسان العرب). در هر صورت، مراد، حدّ توان مندی جسمی و عقلی است.
8- برخورد شایسته با فرزندانِ افراد صالح، به پاس نیکی پدران آنان، لازم است.
و کان أبوهما صـلحًا فأراد ربّک
9- صلاح و شایستگی پدر، دارای نقش مؤثِّر در سعادت و نیک بختی فرزندان است.
کان أبوهما صـلحًا فأراد ربّک أن یبلغا أشدّهما و یستخرجا کنزهما
10- عوامل غیبی الهی، در حفظ منافع صالحان و فرزندان آنان، دخالت دارد.
فأراد ربّک أن یبلغا أشدّهما و یستخرجا کنزهما رحمة من ربّک
داستان تعمیر دیوار و حفظ منافع یتیمان، گرچه در موردی خاص بوده، ولی پیام آیه، کلّی است و آن این که به مناسبت عمل صالح پدران، منافع فرزندان نیز محفوظ می ماند.
11- باقی گذاردن اندوخته ای برای تأمین آتیه فرزندان نیازمند، کاری شایسته است.
و کان تحته کنز لهما و کان أبوهما صـلحًا
در این برداشت، مفروض این است که پدر یتیمان، اموالی را برای آتیه فرزندان خویش، زیر دیوار نهاده است. توصیف او به صلاح، این نکته را به ذهن می آورد که دوراندیشی او نیز کاری شایسته بوده است و نیز حفاظت خضر(ع) از گنج نهفته و بیان خصوصیات آن ماجرا در قرآن، حاکی از پسندیده بودن تدبیر او است.
12- توان مندی و رشد، شرط جواز تصرف در اموال است.*
فأراد ربّک أن یبلغا أشدّهما و یستخرجا کنزهما
13- حمایت خداوند از فرزندانِ یتیم پدری صالح و حفظ مال آن ها، جلوه ای از رحمت و ربوبیّت او بوده است.
فأراد ربّک ... رحمة من ربّک
«رحمة» مفعولٌ له برای فعل «أراد» است ; یعنی، اراده پروردگار به باقی ماندن گنج یتیمان، به خاطر رحمت او بوده است.
14- امدادرسانی به ایتام و بازماندگانِ انسان های صالح و حفاظت از اموال ایشان، کاری است مورد پسند خدا.
فأراد ربّک ... رحمة من ربّک
15- رحمت خداوند، جلوه ای از ربوبیّت او است.
رحمة من ربّک
16- خضر(ع) با توجّه دادن موسی(ع) به تدبیر فراگیر الهی، حفاظت اموال یتیمان را، برخاسته از گستردگی ربوبیّت خداوند دانست.
فأراد ربّک
خضر(ع) با اضافه «ربّ» به ضمیر خطاب (ربّک) به موسی(ع) این نکته را بیان داشته است که گرچه ترمیم دیوار، به تغذیه و تربیت جسم تو کمکی نکرد، ولی مالک و مدّبر تو، مالک و مدّبر یتیمان نیز هست.
17- همه کارهای شگفت خضر(ع)، به فرمان خداوند صورت گرفت و دیدگاه شخصی او در آن دخالتی نداشت.
رحمة من ربّک و ما فعلته عن أمری
ضمیر مفعولی در «مافعلته» به قرینه ذیل آیه، به جامعِ تمام ماجراها برمی گردد، نظیر «آنچه دیدی» یا «آنچه انجام دادم».
18- موسی(ع) در برابر فرمان خداوند، تسلیم بود.
رحمة من ربّک و ما فعلته عن أمری
خضر(ع) برای قانع ساختن موسی (ع) کارهای خود را به فرمان الهی مستند ساخت.
19- خداوند در فعلیت دادن به اراده خود و عملی ساختن آن، اسباب و علل را به کار می گیرد.
فأردنا أن یبدلهما ... فأراد ربّک ... رحمة من ربّک و ما فعلته عن أمری
خداوند، ربوبیّت خویش را نسبت به مؤمنان و فرزندان ایشان و نیز محرومان، از طریق مأمور ساختن خضر(ع) به شکافتن کشتی و... عملی ساخته است.
20- آگاهی خضر(ع) بر اسرار و حقایق امور عالم و نیز اطلاع او بر اراده خداوند در باره آن ها، نمودی از علم لدنی وی بود.
و علّمنه من لدنّا علمًا . رحمة من ربّک و ما فعلته عن أمری
21- موسی(ع)، سرانجام، به اسرار کارهای شگفت خضر آگاه شد و توجیه و تأویل برخی حوادث را از او آموخت.
ذلک تأویل ما لم تسطع علیه صبرًا
«لم تسطع» در اصل «لم تستطع» بوده و حرف «تاء» برای تخفیف حذف شده است.
22- رخدادهای داستان خضر و موسی(ع)، برخاسته از اراده خداوند و دارای تفسیری پیچیده و نیازمند آگاهی هایی ویژه است که از جانب او افاضه شود.
و ما فعلته عن أمری ذلک تأویل ما لم تسطع علیه صبرًا
23- خضر(ع) پس از آموختن اسرار کارهای خود به موسی(ع)، وی را بر بی صبری در برابر آن، نکوهش کرد.
ذلک تأویل ما لم تسطع علیه صبرًا
24- پرهیز از ناشکیبایی و قضاوت عجولانه در زمینه کارهای شگفت اولیای الهی، لازم است.
ذلک تأویل ما لم تسطع علیه صبرًا
از مجموعه داستان موسی و خضر(ع) استفاده می شود که نباید کار اولیای الهی را با کار خود قیاس کرد، بلکه باید شکیبایی ورزید و سخنی ناسنجیده بر زبان نراند; زیرا، آگاهی بر اسرار آن، مقدور همه نیست.
25- مصائب و حوادث جهان، دارای توجیه و تفسیر دقیق و ریشه دارند.
ذلک تأویل ما لم تسطع علیه صبرًا
مجموعِ داستان موسی وخضر(ع) این نکته را روشن می کند که حوادث غیر مترقبه و رخدادهای مثبت و یا منفی را نباید گتره ای پنداشت، بلکه دستی غیبی در کار است تا حوادث را به این شکل سامان بخشد.
26- «فی المجمع فی قوله: «و کان تحته کنزلهما» ... و قیل: کان کنزاً من الذهب والفضة ... رواه أبوالدرداء عن النبی(ص);
در مجمع البیان درباره این سخن خدا: «و کان تحته کنز لهما» آمده است: که آن گنج، از طلا و نقره بوده است. این قول را، ابوالدرداء، از پیامبر(ص) روایت کرده است».(1)
27- «عن الرضا(ع) قال: کان فی الکنز الذی قال اللّه «و کان تحته کنز لهما» لوح من ذهب فیه: بسم اللّه الرحمن الرحیم. محمد رسول اللّه(ص). عجبت لمن أیقن بالموت کیف یفرح و عجبت لمن أیقن بالقدر، کیف یحزن و عجبت لمن رأی الدنیا و تقلّبها بأهلها کیف یرکن إلیها و ینبغی لمن عقل عن اللّه أن لایتهم اللّه، تبارک و تعالی، فی قضائه و لایستبطئه فی رزقه ;
از امام رضا(ع) روایت شده که فرمود: در میان آن گنجی که خداوند فرموده «و کان تحته کنز لهما» لوحی از طلا بود که بر آن نوشته شده بود: بسم اللّه الرحمن الرحیم. محمد(ص)، رسول اللّه است. عجب دارم از کسی که یقین به مرگ دارد، چگونه شادی می کند و عجب دارم از کسی که به تقدیر الهی یقین دارد، چه گونه اندوهگین می شود. و عجب دارم از کسی که دنیا و دگرگونی های آن در مورد اهل اش را می بیند، چگونه به دنیا اعتماد می کند. سزاوار است برای کسی که از خدا، دانش و آگاهی گرفته، به او سوء ظن نداشته باشد و خداوند تبارک و تعالی، را در روزی رساندن اش، به کندی نسبت ندهد.».(2)
آفرینش:
قانونمندی آفرینش 25
امور غیبی:
نقش امور غیبی 10
اولیاءالله:
اهمیت صبر درباره عمل اولیاءالله 24; قضاوت عجولانه درباره اولیاءالله 24
پدر:
آثار صلاحیت پدر 9; نقش پدر صالح 6، 7، 8
حمایتهای خدا:
مشمولان حمایتهای خدا 13
حوادث:
منشأ حوادث 25
خدا:
آثار اراده خدا 22; آثار ربوبیت خدا 16; اراده خدا 20; اوامر خدا 17; رحمت خدا 15; زمینه اراده خدا 7; مجاری اراده خدا 19; نشانه های ربوبیت خدا 13، 15; نشانه های رحمت خدا 13
خضر(ع):
انقیاد خضر(ع) 17; بازسازی دیوار قصه خضر(ع) 3; پدر مالک دیوار قصه خضر(ع) 5، 6; تعالیم خضر(ع) 16، 21، 23; راز عمل خضر(ع) 21، 22; سرزنشهای خضر(ع) 23; علم لدنی خضر(ع) 20، 22; علم غیب خضر(ع) 20; عمل به تکلیف خضر(ع) 17; فضایل خضر(ع) 20; فلسفه بازسازی دیوار قصه خضر(ع) 1، 4، 6; قصه خضر(ع) 1، 2، 3، 4، 5، 16، 21، 23; گنج قصه خضر(ع) 26، 27; مالک دیوار قصه خضر(ع) 3; محافظت از گنج قصه خضر(ع) 4، 7; منشأ عمل خضر(ع) 17; منشأ قصه خضر(ع) 22; نقش خضر(ع) 17; یتیمی مالک دیوار قصه خضر(ع) 2
رشد:
آثار رشد 12
روایت 26، 27:
صالحان:
احترام صالحان 8; احترام فرزندان صالحان 8; امداد به بازماندگان صالحان 14; عوامل محافظت از منافع فرزندان صالحان 10; عوامل محافظت از منافع صالحان 10; محافظت از مال بازماندگان صالحان 14
عمل:
عمل پسندیده 11، 14
عمل صالح:
آثار عمل صالح 7، 8
عوامل طبیعی:
نقش عوامل طبیعی 19
فرزند:
اهمیت تأمین آینده فرزندان 11; عوامل مؤثر در سعادت فرزند 9
مال:
احکام مال 12; شرایط تصرف در مال 12
مصایب:
منشأ مصایب 25
موسی(ع):
انقیاد موسی(ع) 18; بی صبری موسی(ع) 23; تذکر به موسی(ع) 16; تعلم موسی(ع) 21; سرزنش موسی(ع) 23; قصه موسی(ع) 1، 2، 3، 4، 16، 21، 23; معلم موسی(ع) 23; منشأ قصه موسی(ع) 22
نظام علیت 19:
یتیم:
امداد به یتیم 14; حمایت از یتیم 13; عوامل محافظت از مال یتیم 16; محافظت از مال یتیم 13، 14
پی نوشت ها :
1. مجمع البیان، ج 6، ص 753; نورالثقلین، ج 3، ص 289، ح 184.
2. قرب الاسناد، ص 375، ح 1330; نورالثقلین، ج 3، ص 288، ح 178.