قُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بمَا لَبثُوا لَهُ غَیْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَبْصِرْ بهِ وَأَسْمِعْ مَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِیٍّ وَلَا یُشْرِکُ فِی حُکْمِهِ أَحَدًا
بگو: خدا به مقدار درنگ آنان آگاه تر است زیرا غیب آسمان ها و زمین مخصوص او است; چه این که بینا و شنوا است، برای آنان یاوری جز او نیست و کسی را در حکم خود شریک نمی گیرد.
1- مدّت درنگ اصحاب کهف در غار، میان مردم عصر پیامبر(ص) مورد اختلاف بود.
قل اللّه أعلم
جمله «قل اللّه...» نشانه آن است که برخی از مردم، در باره مدّت بیان شده در آیه قبل، تشکیک کرده و نظری غیر آن را مطرح ساخته بودند. پیامبر(ص) در پاسخ آنان، با بیان علم برتر الهی به زمان بندی یاد شده، تأکید کرده و تردید در آن را مردود دانسته است.
2- اِخبار خداوند از مدّت خواب اصحاب کهف، متکی بر علم برترش است و قابل قیاس با دیگر نظریه ها نیست.
قل اللّه أعلم بما لبثوا
3- خداوند، راهنمای پیامبر(ص) در پاسخ گویی به اظهارنظرهای ناصحیح مردم است.
قل اللّه أعلم
4- آسمان ها و زمین، حاوی حقایقی نهفته و اسراری نهان از غیر خدا
له غیب السمـوت و الأرض
5- حقایق نهانی آسمان ها و زمین، در انحصار مالکیت خداوند است.
له غیب السمـوت و الأرض
تقدیم «له» دلالت بر حصر می کند و حرف «لام» در آن، برای تملیک است.
6- تنها خداوند بر تمام اسرار هستی آگاه است.
قل اللّه أعلم بما لبثوا له غیب السمـوت و الأرض
جمله «له غیب...» ـ به قرینه «اللّه أعلم» ـ علاوه بر بیان مالکیت خداوند بر اسرار هستی، بر آگاهی فراگیر او نیز دلالت دارد.
7- مالکیت یگانه خداوند بر هستی، دلیل قابل قیاس نبودن علم او با علوم ادعایی بشر است.
قل اللّه أعلم بما لبثوا له غیب السمـوت و الأرض
جمله «له غیب...» برهانی است که «اللّه أعلم» را تثبیت می کند.
8- محدودیت شناخت انسان به ظواهر امور، دلیل قابل اعتماد نبودن آرای وی در قبال رأی خداوند است.
اللّه أعلم ... له غیب السمـوت و الأرض
خداوند، برای پایان بخشیدن به بحث ها و رد و ایرادهای بشری در زمینه مسائلی که خود، به صراحت، نظر خویش را بیان داشته، به این نکته اشاره کرده است که علم اش، قابل مقایسه با علم بشر نیست; زیرا، او مالک غیب است و بشر گرفتار ظاهر.
9- جهان هستی حاوی آسمان هایی متعدد است.
غیب السمـوت
10- ماجرای اصحاب کهف، رازی است که دست یافتن بشر به زوایای آن، جز با وحی، ممکن نیست.
قل اللّه أعلم بما لبثوا له غیب السمـوت و الأرض
11- خداوند نسبت به حقایق پنهان هستی، تیزبین و بسیار شنوا است.
له غیب ... أبصر به و أسمع
به قرینه «أبصربه»، پس از «أسمع» نیز «به» در تقدیر است و هر دو، صیغه تعجب اند; یعنی، خداوند، چه بسیار بینا و شنوا است!
12- مالکیت یگانه خداوند بر هستی، دلیل آگاهی ژرف او بر تمامی دیدنی ها و شنیدنی ها است.
له غیب السمـوت و الأرض أبصر به و أسمع
13- خداوند ـ به دلیل مالکیت انحصاری و بینایی و شنوایی ژرف ـ تنها مرجع شایسته، برای دریافت اطلاعات صحیح در باره حیات انسان های پیشین است.
قل اللّه أعلم بما لبثوا له غیب ... أبصر به و أسمع
14- اصحاب کهف، تدبیر کننده و سرپرستی جز خداوند نداشتند.
ما لهم من دونه من ولیّ
مراد از ضمیر در «لهم» اصحاب کهف است.
15- ولایت و نظارت یگانه خدا بر اصحاب کهف، دلیل علم برتر الهی و عدم آگاهی دیگران به زوایای سرگذشت آنان است.
قل اللّه أعلم بما لبثوا ... ما لهم من دونه من ولیّ
16- موجودات آسمان ها و زمین، فاقد ولیّ و سرپرستی جز خدا
له غیب السمـوت و الأرض ... ما لهم من دونه من ولیّ
محتمل است که ضمیر «لهم» ـ به قرینه «السمـوات و الأرض» ـ به موجوداتی که در آن ها است، بازگردد. در چنین مواردی، اهمیت عقلا، دیگران را تحت الشعاع قرار می دهد و ضمیر، مناسب آنان آورده می شود.
17- شایستگی برای ولایت و سرپرستی موجودات، در انحصار مالک آگاه و هوشمند جهان هستی است.
له غیب السمـوت و الأرض أبصر به و أسمع ما لهم من دونه من ولیّ
18- حاکمیت و فرمان روایی بر آسمان ها و زمین، در انحصار خداوند است.
و لایشرک فی حکمه أحدًا
19- خداوند در فرماندهی بر هستی، احدی را شریک خود نمی سازد.
و لایشرک فی حکمه أحدًا
20- قضاوت ها و فرامین الهی، منزه از دخالت غیر او و مصون از تأثیر اظهارنظرهای دیگران است.
و لایشرک فی حکمه أحدًا
«حکم»،این است که در باره اثبات و نفی خصوصیات چیزی، نظر دهی، چه با الزام کردن دیگران بر پذیرش آن همراه باشد و چه همراه نباشد (مفردات راغب).
آسمان:
تعدد آسمان ها 9; حاکم آسمان ها 18; غیب آسمان ها 4; مالک غیب آسمان ها 5; ولایت بر موجودات آسمان ها 16
آفرینش:
رازهای آفرینش 6; مالک آفرینش 7
اصحاب کهف:
آگاهی از قصه اصحاب کهف 10، 15; اختلاف در مدت خواب اصحاب کهف 1; مدبر اصحاب کهف 14; مدت خواب اصحاب کهف 2; ولایت بر اصحاب کهف 14، 15
انسان:
محدودیت علم انسان 8
تاریخ:
منابع تاریخ 13
توحید:
توحید افعالی 19، 20
خدا:
آثار بصیرت خدا 13; آثار شنوایی خدا 13; آثار مالکیت خدا 7، 12 ، 13; آثار ولایت خدا 15; اختصاصات خدا 2، 6، 7، 13، 16، 17، 18; بصیرت خدا 11; تعالیم خدا 3; تنزیه اوامر خدا 20; تنزیه قضاوتهای خدا 20; حاکمیت خدا 18، 19; دلایل برتری علم خدا 7، 15; دلایل بصیرت خدا 12; دلایل شنوایی خدا 12; دلایل علم غیب خدا 12; شنوایی خدا 11; علم خدا 2; علم غیب خدا 6، 11; مالکیت خدا 5; مصونیت اوامر خدا 20; مصونیت قضاوتهای خدا 20; منشأ اخبار خدا 2; هدایتهای خدا 3
زمین:
حاکم زمین 18; غیب زمین 4; مالک غیب زمین 5
سطحی نگری:
آثار سطحی نگری 8
علم:
محدوده اعتبار علم 8
محمد(ص):
معلم محمد(ص) 3; هدایت محمد(ص) 3
مردم:
مردم مقارن بعثت و اصحاب کهف 1
موجودات:
ولایت بر موجودات 16، 17
وحی:
نقش وحی 10
ولایت:
ملاک ولایت 17
ولایت خدا:
مشمولان ولایت خدا 14، 6
ولیّ:
آگاهی ولیّ 17