فَلَمَّا جَاء أَمْرُنَا جَعَلْنَا عَالِیَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهَا حِجَارَةً مِّن سجِّیلٍ مَّنضُودٍ
پس آن گاه که فرمان ما فرا رسید ، بالاترین آن [دیار] را زیرین ترینش گرداندیم و بر آن سنگهایی از سنگ گل لایه لایه باراندیم.
1ـ خداوند، با زیر و رو کردن دیار قوم لوط، آنان را به عذاب استیصال گرفتار ساخت.
فلما جاء أمرنا جعلنا عـلیها سافلها
مراد از ضمیر در «عـالیها»، «سافلها» و «علیها» قریه و یا قریه هایی است که قوم لوط در آنها زندگی می کردند. عالی و سافل هر چیز به معنای بالاترین و پایین ترین قسمت آن است (لسان العرب).
2ـ خداوند ، علاوه بر زیر و رو کردن دیار قوم لوط ، با فرو فرستادن سجّیل (سنگ گل) آنان را به هلاکت رساند.
فلما جاء أمرنا ... أمطرنا علیها حجارة من سجیل
«سجیل» کلمه ای است که در اصل فارسی بوده (سنگ گل) و آن گاه که در زمان عربی استعمال شده و به اصطلاح معرّب گشته ، به صورت «سجّیل» تلفّظ شده است (لسان العرب).
3ـ محل سکونت قوم لوط ، دارای دو بخش مرتفع(دامنه کوه) و پست (زمین هموار) بود.
جعلنا عـلیها سافلها
جمله «جعلنا عالیها سافلها» را می توان دو گونه معنا کرد: 1. قسمت بالای دیار قوم لوط را پایین آوردیم; یعنی زیر و رو کردیم; 2. خانه هایی که در محل مرتفع قرار داشت، بر قسمتهایی که پایین قرار داشت، فرو ریختیم. برداشت فوق، مبتنی بر احتمال دوم است.
4ـ خداوند ، به دست فرشتگان مهمان لوط ، دیار قوم لوط را تخریب کرد و آنان را هلاک ساخت.
إنا أُرسلنا إلی قوم لوط ... إنا رسل ربک ... فلما جاء أمرنا جعلنا عـلیها سافلها
از اینکه خداوند، فرشتگان را برای تخریب دیار قوم لوط می فرستد (إنا اُرسلنا إلی قوم لوط) و در عین حال تخریب آن دیار و نزول عذاب را به خودش نسبت می دهد (جعلنا عالیها سافلها) چنین استفاده می شود که: فرشتگان به منزله وسیله ای برای نزول عذاب بوده و کار آنها جلوه ای از فعل خداوند است.
5ـ دخل و تصرف فرشتگان در جهان ، به امر خدا و پرتوی از فعل اوست.
إنا أُرسلنا إلی قوم لوط ... فلما جاء أمرنا جعلنا عـلیها سافلها
6ـ زیر و زبر کردن دیار قوم لوط و بارش سنگ بر آنان ، عذابی برخاسته از امر خداوند
فلما جاء أمرنا جعلنا عـلیها سافلها و أمطرنا علیها حجارة
مراد از «أمرنا» عذاب الهی است. تعبیر کردن از «عذاب» به «أمر» برای رساندن این معناست که: عذاب نازل شده ، برخاسته از امر و فرمان خداوند بوده است.
7ـ عذاب نازل شده بر قوم لوط ، عذابی سخت و سهمگین
فلما جاء أمرنا جعلنا عـلیها سافلها
اضافه کلمه «أمر» به ضمیر متکلم «نا» برای رساندن عظمت و بزرگی عذاب است.
8ـ سنگهای فرو ریخته بر قوم تبه کار لوط ، سنگ گِلهایی لایه لایه و متراکم
و أمطرنا علیها حجارة من سجیل منضود
«منضود» به معنای روی هم قرار گرفته است و از آن جا که این کلمه صفت برای «سجیل» می باشد ، چنین برمی آید که سنگهای فرو ریخته بر قوم لوط ، دارای لایه های متعدد به هم چسبیده بوده است.
9ـ «عن أبی جعفر(ع): ... ان جبرئیل قال [لرسول الله]: إنی نودیت من تلقاء العرش ... اهبط إلی قریة قوم لوط و ما حوت فاقلعها من تحت سبع أرضین... فهبطت علی أهل القریة... فاقلعتها... ثم عرجت بها... فقلّبتها علیهم حتی صار أسفلها أعلاها ... فقال له رسول الله(ص): یا جبرئیل و أین کانت قریتهم من البلاد؟ فقال جبرئیل: کان موضع قریتهم فی موضع بحیرة طبریة الیوم و هی فی نواحی الشام قال له رسول الله(ص): أرأیتک حین قلّبتها علیهم فی أیّ موضع من الأرضین وقعت القریة و أهلها؟ فقال: یا محمد وقعت فیما بین بحر الشام إلی مصر فصارت تلولاً فی البحر ...;(1)
از امام باقر(ع) روایت شده است: ... که جبرئیل به رسول خدا(ص) گفت: از سوی عرش به من ندا رسید ... به آبادی لوط و آنچه در میان دارد فرود آی و آن جا را از زیر هفت زمین بکن ... پس من بر اهل آن قریه فرود آمدم ... و آن را از جای کندم ... و بالا بردم ... و بر روی آنان واژگون کردم تا اینکه زیرورو شد ... رسول خدا(ص) از جبرئیل پرسید: قریه قوم لوط در کجای بلاد بود؟ جبرئیل گفت: قریه آنان در محل دریاچه طبریه امروز بود که در نواحی شام واقع شده بود. رسول خدا(ص) به جبرئیل فرمود: بگو بدانم هنگامی که قریه را بر روی آنان واژگون کردی، آن قریه و اهلش در کجای زمین افتاد. جبرئیل گفت: ای محمد! در میان دریای شام تا مصر افتاد و به صورت تپه هایی در میان دریا درآمد».
خدا:
اوامرخدا 5، 6; عذاب هایخدا 1، 2، 4، 6; نشانه های افعال خدا 5
روایت: 9
سرزمینها:
جغرافیای سرزمین قوم لوط 3; واژگونی سرزمین قوم لوط 1، 6
عذاب:
ابزار عذاب 2، 8; عذاب استیصال 1; عذاب با سجّیل 2، 6، 8; مراتب عذاب 7
قوم لوط:
بارش سنگ بر قوم لوط 6; تاریخ قوم لوط 1، 2، 7; سختی عذاب قوم لوط 7; عذاب قوم لوط 1، 2، 4، 8; کیفیت عذاب قوم لوط 9; منشأعذاب قوم لوط 6; ویژگی سنگهای عذاب قوم لوط 8; هلاکت قوم لوط 2، 4
محمد(ص):
محمد(ص) و قصه لوط(ع) 9
ملائکه:
قدرت ملائکه 4; ملائکه عذاب 4; منشأ افعال ملائکه 5
پینوشت ها :
1. علل الشرایع، ص 551، ح 5، ب 340; نورالثقلین، ج 2، ص 384، ح 166.