قِیلَ لَهَا ادْخُلِی الصَّرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسبَتْهُ لُجَّةً وَکَشَفَتْ عَن سَاقَیْهَا قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُّمَرَّدٌ مِّن قَوَارِیرَ قَالَتْ رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسی وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَیْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
به او گفته شد: به عرصه [کاخ] درآی پس چون آن را دید پنداشت آبی فراوان است و [دامن] از دو ساقش برچید [که وارد آب شود، سلیمان] گفت: همانا این عرصه ای است صاف از شیشه، گفت: پروردگارا! همانا من بر خود ستم کردم و اینک با سلیمان تسلیم خدا صاحب اختیار جهانیان شدم.
1 - اذن یافتن ملکه سبا برای ورود به صحن و سرای قصر سلیمان
قیل لها ادخلی الصرح
«صرح» به معنای قصر و نیز به معنای صحن و ساحت می آید. در آیه یاد شده به قرینه جمله بعد (حسبته لجّة) معنای دوم (صحن) مراد است; زیرا اطلاق «لجّة» بر قصر درست نمی نماید.
2 - جلوه نمودن صحن بلورین قصر سلیمان به شکل آبگیری ژرف در نظر بلقیس
فلمّا رأته حسبته لجّة
«لجّة» معادل برکه، آبگیر و استخری است که آب زیادی در آن ایستاده باشد. بر این اساس معنای آیه چنین می شود: چون نگاه بلقیس به صحن افتاد، گمان کرد که آبگیری است پر از آب.
3 - قصر سلیمان، قصری مجلل و با شکوه، با صحنی مفروش از آبگینه های آب نما
قال إنّه صرح ممرّد من قواریر
«ممرّد» معادل صاف و «قارورة» (مفرد «قواریر») مرادف شیشه و آبگینه است; یعنی، این صحن از آبگینه صاف، مفروش شده است.
4 - بلقیس، برای عبور از آبگینه های آب نما، دامن برکشید و ساق های پایش نمایان شد.
فلمّا رأته حسبته لجّة و کشفت عن ساقیها
5 - سلیمان(ع)، ناظر عکس العمل بلقیس، در مواجهه با آبگینه های آب نما
و کشفت عن ساقیها قال إنّه صرح
مراد از ضمیر فاعل در «قال» سلیمان(ع) می باشد.
6 - اقدام سلیمان(ع) به تصحیح خطای دید بلقیس در آب پنداشتن شیشه های مفروش
حسبته لجّة ... قال إنّه صرح ممرّد من قواریر
7 - وجود تمدن، هنر و صنعت پیشرفته در عهد سلیمان(ع)
حسبته لجّة ... قال إنّه صرح ممرّد من قواریر
ساختن صحنی از آبگینه ها به گونه ای طبیعی که آب جلوه کند و بیننده آن را آب بپندارد، نشانگر صنعت و هنر پیشرفته دستگاه سلیمانی است.
8 - صحن شیشه ای آب نما، یکی دیگر از نشانه های شگفت سلیمان(ع) برای بلقیس
قیل لها ادخلی الصرح ... و کشفت عن ساقیها قال إنّه صرح ممرّد من قواریر
9 - پی بردن و اعتراف بلقیس به گذشته نادرست و کفرآمیز خویش پس از مشاهده یکی دیگر از جلوه های قدرت خارق العاده سلیمان(ع)
فلمّا رأته ... قالت ربّ إنّی ظلمت نفسی
مطلب یاد شده از آن جا است که ملکه سبا بی آنکه توضیحی اضافی برای او داده شود صرفاً با مشاهده امور شگفتی چون تخت و صحن شیشه ای، بی تأمل اظهار ایمان کرد.
10 - توجه بلقیس به هدف الهی و توحیدی سلیمان(ع)، از نمایاندن امور شگفت به وی
قیل لها ادخلی الصرح ... قال إنّه صرح... قالت ربّ إنّی ظلمت نفسی
11 - شرک و پیمودن راه باطل، ستم بر خویش است.
وجدتها و قومها یسجدون للشمس ... قالت ربّ إنّی ظلمت نفسی
12 - التجای بلقیس به ربوبیت خدا برای جبران گذشته شرک آلود خویش
قالت ربّ إنّی ظلمت نفسی
13 - راه یافتن بلقیس به توحید و تسلیم در برابر خدای یگانه با راهنمایی و مدد سلیمان(ع)
و أسلمت مع سلیمـن للّه ربّ العـلمین
تصریح بلقیس به «مع سلیمان» از یک سو به توحید خالص و بی شائبه همانند توحید سلیمان اشاره دارد و از سوی دیگر افاده می کند که سلیمان(ع) در راهیابی او به حق نقش داشته است.
14 - توحید ناب و بی شائبه سلیمان(ع) و تسلیم بودن او در برابر خدای یگانه، مورد اذعان و اعتراف بلقیس
و أسلمت مع سلیمـن للّه ربّ العـلمین
15 - اعتراف بلقیس به ربوبیت یگانه خدا بر جهانیان
و أسلمت مع سلیمـن للّه ربّ العـلمین
16 - عدم تنافی شکوه و قدرت و امکانات مادی با مقام نبوت و مراتب عالی معنوی
قال إنّه صرح ممرّد من قواریر
تعبیر «صرح ممرّد من قواریر» بیان گوشه ای از برخورداری ها و حشمت و شوکت سلیمان(ع) است. این در حالی است که او پیامبری بزرگ و دارای جایگاهی ارجمند در مقامات معنوی بود.
17 - امکانات مادی و قدرت خارق العاده سلیمان(ع) در خدمت تبلیغ دین و هدایت مردم
قال إنّه صرح ممرّد ... قالت ... و أسلمت مع سلیمـن للّه ربّ العـلمین
ماجرای اتفاق افتاده میان سلیمان(ع) و بلقیس، بیانگر مطلب فوق است.
18 - جهان آفرینش دارای عالم های متعدد
ربّ العـلمین
مطلب یاد شده با توجه به جمع آمدن کلمه «العالمین» به دست می آید.
19 - جهان آفرینش در حال رشد و حرکت به سوی کمال
ربّ العـلمین
«ربّ» به معنای تربیت کردن است و تربیت ایجاد حالتی در شیء پس از حالت پیش است تا آن گاه که به حد تمام و کمال برسد (مفردات راغب). این معنا حکایت از حرکت تکاملی جهان دارد. گفتنی است که کلمه «ربّ» مشترک لفظی میان وصف و مصدر است. ولی در آیه یاد شده معنای وصفی آن مراد است.
20 - ربوبیت خدا گسترده در سراسر هستی
للّه ربّ العـلمین
«العالمین» جمع با الف و لام است و افاده عموم می کند. بنابراین «ربّ العالمین»; یعنی، پروردگار همه جهانیان.
آفرینش
تعدد عوالم آفرینش 18; تکامل آفرینش 19; مربّی آفرینش 20
اقرار
اقرار به توحید ربوبی 15; اقرار به کفر 9
تمدن
تاریخ تمدن 7
خدا
التجا به خدا 12; وسعت ربوبیت خدا 20
خود
ظلم به خود 11
سلیمان(ع)
شیشه های کاخ سلیمان(ع) 3، 4، 6; آثار قدرت سلیمان(ع) 9; ابزار تبلیغ سلیمان(ع) 17; اخلاص سلیمان(ع) 14; توحید سلیمان(ع) 14; سلیمان(ع) و ملکه سبأ 5، 6; عظمت کاخ سلیمان(ع) 3; فلسفه قدرت نمایی سلیمان(ع) 10; قصه سلیمان(ع) 1، 2، 4، 5، 6، 8، 9، 10، 12، 13، 14; کاخ بلورین سلیمان(ع) 2، 8; نقش امکانات مادی سلیمان(ع) 17; نقش سلیمان(ع) 13; نقش قدرت سلیمان(ع) 17; ویژگیهای کاخ سلیمان(ع) 3; هدایتگری سلیمان(ع) 13
شرک
آثار شرک 11
صنعت
تاریخ صنعت 7; صنعت در دوران سلیمان(ع) 7
ملکه سبأ
اقرار ملکه سبأ 9، 14، 15; التجای ملکه سبأ 12; بینش ملکه سبأ 10; پشیمانی ملکه سبأ 12; خطای بینایی ملکه سبأ 2، 4، 5; رفع خطای بینایی ملکه سبأ 6; عوامل تعجب ملکه سبأ 8; عوامل مؤثر در ایمان ملکه سبأ 13; ملکه سبأ در کاخ سلیمان(ع) 1، 2، 4، 5; هدایت ملکه سبأ 13
نبوت
نبوت و امکانات مادی 16; نبوت و عزت دنیوی 16; نبوت و قدرت 16
هنر
تاریخ هنر 7; هنر در دوران سلیمان(ع) 7