ذَلِکَ بأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا فَطُبعَ عَلَی قُلُوبهِمْ فَهُمْ لَا یَفْقَهُونَ
این بدان سبب است که آنان ایمان آوردند، سپس کفر ورزیدند، پس بر قلب هایشان مُهر زده شد، در نتیجه آنان نمی فهمند.
1 - عملکرد بد منافقان، ناشی از کفر و بی ایمانی آنان است.
ذلک بأنّهم ءامنوا ثمّ کفروا
«ذالک» به جمله «إنّهم ساء ما کانوا یعملون» در آیه قبل اشاره دارد.
2 - دروغ گویی، استفاده ابزاری از سوگندها، انحراف و بازداشتن مردم از راه خدا، زاییده کفر و بی ایمانی منافقان
ذلک بأنّهم ءامنوا ثمّ کفروا
«ذلک» می تواند به تمامی آنچه در دو آیه پیش در رابطه با منافقان، مطرح شده اشاره داشته باشد.
3 - منافقان صدراسلام، عناصری مرتد بودند (ابتدا ایمان آوردند و سپس کفر ورزیدند).
ذلک بأنّهم ءامنوا ثمّ کفروا
4 - افشای چهره واقعی عناصر نفاق پیشه صدراسلام از سوی خداوند
ذلک بأنّهم ءامنوا ثمّ کفروا
5 - کفر و ارتداد، زمینه ساز مُهر شدن دل است.
ذلک بأنّهم ءامنوا ثمّ کفروا فطبع علی قلوبهم
6 - دل های منافقان، بر اثر کفر و ارتداد مُهر شد.
ذلک بأنّهم ءامنوا ثمّ کفروا فطبع علی قلوبهم
7 - دروغ گویی، استفاده ابزاری از مقدسات و عملکردهای ناپسند، نشانه های مُهر شدن دل است.
ذلک بأنّهم ءامنوا ثمّ کفروا فطبع علی قلوبهم
8 - مردمی که دل هایشان مهر شده، از درک حقایق و معارف دینی و الهی محروم اند.
فطبع علی قلوبهم فهم لایفقهون
9 - منافقان، بر اثر مُهر شدن دل هایشان از درک معارف دین ناتوان اند.
فطبع علی قلوبهم فهم لایفقهون
10 - دل آدمی، مرکز درک و فهم حقایق و معارف الهی است.
فطبع علی قلوبهم فهم لایفقهون
ارتداد
آثار ارتداد 5
حقایق
جایگاه درک حقایق 10; موانع درک حقایق 8
خدا
افشاگریهای خدا 4
دروغ
آثار دروغ 7
دین
عوامل محرومیت از درک دین 8; موانع فهم دین 9
سبیل الله
زمینه ممانعت از سبیل الله 2
سوگند
سوءاستفاده از سوگند 2
قلب
آثار ختم قلب 8، 9; زمینه ختم قلب 5; نشانه های ختم قلب 7; نقش قلب 10
کفر
آثار کفر 5
مقدسات
آثار سوءاستفاده از مقدسات 7
منافقان
آثار ارتداد منافقان 6; آثار کفر منافقان 1، 2، 6; ارتداد منافقان صدر اسلام 3; افشای منافقان صدر اسلام 4; ختم قلب منافقان 9; زمینه ختم قلب منافقان 6; زمینه سوءاستفاده منافقان 2; زمینه سوگند دروغ منافقان 2; عجز منافقان 9; منشأ عمل ناپسند منافقان 1