ذَلِکَ بأَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا اتَّبَعُوا الْبَاطِلَ وَأَنَّ الَّذینَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِن رَّبِّهِمْ کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ لِلنَّاس أَمْثَالَهُمْ
این بدان سبب است که آنان که کفر ورزیده اند از باطل پیروی کرده اند و آنان که ایمان آورده اند از حقّ ـ که از پرودگارشان است ـ پیروی کرده اند; این گونه خدا برای مردم احوالشان را وصف می کند.
1- ناکامی و پوجی اعمال کافران بازتاب طبیعی باطل گرایی آنان
الذین کفروا ... أضلّ أعمـلهم ... ذلک بأنّ الذین کفروا اتّبعواالبـطل
«ذالک» اشاره به فرجام پوچ و اعمال بی ثمر کافران است (أضلّ أعمالهم).
2- نیک فرجامی و غفران لغزش های مؤمنان، نتیجه پیروی از حق و پیام پروردگارشان
و الذین ءامنوا ... ذلک بأنّ ... و أنّ الذین ءامنوا اتّبعوا الحقّ من ربّهم
3- گم شدن اعمال کافران در سراب «کفر» و شکوفایی اعمال مؤمنان در وادی «ایمان»، دارای فلسفه ای معقول و برهانی
الذین کفروا ... أضلّ أعمـلهم . و الذین ءامنوا... و أصلح بالهم . ذلک بأنّ الذین کفروا اتّبعوا البـطل و أنّ الذین ءامنوا اتّبعوا الحقّ من ربّهم
«ذالک» در مقام بیان علّت و فلسفه مطلبی است که در آیات پیشین بیان شده است; یعنی، پوچی اعمال کافران و ثمربخشی اعمال مؤمنان، امری برهانی است; زیرا کافر ره باطل پیموده و باطل فرجامی ندارد و مؤمن ره حق رفته و ثمربخشی عین حقانیت است.
4- ملاک اصلی ارزش اعمال، پیروی از قرآن و تعالیم الهی است.
و ءامنوا بما نزّل علی محمّد و هو الحقّ من ربّهم کفّر عنهم سیّئاتهم و أصلح بالهم ... و أنّ الذین ءامنوا اتّبعوا الحقّ من ربّهم
تعبیر «الحقّ من ربّهم» هر چند مطلق است; ولی با توجه به آیه قبل ـ که تعبیر «الحقّ» در مورد قرآن و «و ما نزّل علی محمّد» به کار رفته ـ می رساند که مصداق بارز حق «قرآن» است.
5- حقایق نازل شده از مقام ربوبیت الهی، مایه رشد و تعالی و مصونیت از پوچی است.
و أصلح بالهم . ذلک بأنّ ... اتّبعوا الحقّ من ربّهم
وصف «ربّ» در آیه شریفه، مشعر به علّیت است; یعنی، آنچه از سوی «ربّ» نازل شود، جز در جهت تکامل نخواهد بود.
6- پیام های پروردگار (آیات قرآن)، سراسر حق و به دور از بطلان و پوچی
الذین کفروا اتّبعوا البـطل و أنّ الذین ءامنوا اتّبعوا الحقّ من ربّهم
از مقابله حق و باطل و این که «حقّ» مقید به «من ربّهم» شده; استفاده می شود که «ما نزّل علی محمّد» جز حق چیزی نیست و باطل به خداوند انتساب ندارد.
7- نیاز همه انسان ها به پیام وحی و رهنمودهای پرودگار، برای رسیدن به حق و صلاح
بأنّ الذین کفروا اتّبعوا البـطل و أنّ الذین ءامنوا اتّبعوا الحقّ من ربّهم
مقید شدن «الحقّ» به «من ربّهم» و مقابله «الحقّ من ربّهم» با «الباطل»، می رساند که بشر بیش از دو راه در پیش ندارد: راه باطل و یا راه حق، راه حق تنها همان راهی است که منتسب به پروردگار و نازل شده از سوی او است از این رو انسان برای رسیدن به حق، ضرورتاً نیازمند رهنمود خداوند است.
8- ترسیم فرجام کافران و مؤمنان، از سوی خداوند با بیانی روشن و برهانی
کذلک یضرب اللّه للناس أمثـلهم
«کذلک» اشاره به فلسفه و بیانی است که خداوند در این آیه، برای پوچی اعمال کافران و ثمربخشی اعمال مؤمنان، بیان فرموده است.
9- بیان های تمثیلی و توصیفی قرآن، برای توده های بشر و در جهت منافع آنان
کذلک یضرب اللّه للناس أمثـلهم
لام در «للناس» بیانگر منفعت است.
آمرزش
عوامل آمرزش 2
اطاعت
ارزش اطاعت از قرآن 4
انسان
تأمین منافع انسان ها 9; نیازهای معنوی انسان 7
تکامل
عوامل تکامل 5
حق
آثار پیروی از حق 2; عوامل حق پذیری 7
خدا
آثار ربوبیت خدا 5; تعالیم خدا 8
صلاح
عوامل صلاح 7
عمل
ملاک ارزش عمل 4
فرجام
عوامل حسن فرجام 2
قرآن
حقانیت قرآن 6; روش بیانی قرآن 9; فواید مثالهای قرآن 9
کافران
آثار عقیده باطل کافران 1; تبیین فرجام کافران 8; زمینه حبط عمل کافران 1; عقلانیت حبط عمل کافران 3; فلسفه حبط عمل کافران 3
مؤمنان
آمرزش مؤمنان 2; تبیین فرجام مؤمنان 8; حسن فرجام مؤمنان 2; حق پذیری مؤمنان 2
نیازها
نیاز به وحی 7
وحی
نقش وحی 5