فَکَیْفَ إِذَا تَوَفَّتْهُمْ الْمَلَائِکَةُ یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ
پس [حالشان] چگونه خواهد بود وقتی که فرشتگان جانشان را می گیرند در حالی که به روها و پشت هایشان می زنند.
1- سست ایمان های همدل با کافران، دارای وضعیتی بس دشوار به هنگام جان کندن
فکیف إذا توفّتهم الملـئکة
2- مرگ، خط پایانی بر توطئه ها و هواپرستی عناصر سست ایمان منافق
قالوا للذین کرهوا ... فکیف إذا توفّتهم الملـئکة
از ارتباط دو آیه، مطلب بالا قابل برداشت است; یعنی، سست ایمان های منافق، گرچه در دنیا به هر کاری دست می زنند; اما با مرگ ـ که به تمامی توطئه هاشان پایان خواهد داد ـ چه خواهند کرد.
3- کیفر سخت منافقان به هنگام مرگ، براساس علم الهی به نهان کاری های خائنانه آنان
و اللّه یعلم إسرارهم . فکیف إذا توفّتهم الملـئکة
از ارتباط عبارت «فکیف إذا...» ـ که بیانگر کیفر سخت منافقان است ـ با ذیل آیه قبل (واللّه یعلم إسرارهم) استفاده می شود که علم و آگاهی خداوند، پشتوانه کیفر منافقان به هنگام مرگ شان، خواهد بود.
4- توجه به عمر محدود دنیا و گرفتاری های لحظه مرگ، بازدارنده انسان از گناه و انحراف
فکیف إذا توفّتهم الملـئکة
تعبیر «فکیف...» در مقام بازداشتن منافقان و منحرفان از بی ایمانی و نفاق است بدین منظور اولاً مرگ را به رخ آنان کشیده تا بدانند زندگی دنیا دیری نمی پاید. ثانیاً کیفر و عقاب را به یاد آنان آورده تا بدانند حق ستیزی، فرجامی سخت و دشوار دارد.
5- ملاحظه فرجام امور، دارای نقشی مؤثر در بررسی و ارزش گذاری آن
فکیف إذا توفّتهم الملـئکة
یادآوری فرجام سخت نفاق و همدلی با دشمن، در حقیقت هشداری است به منافقان که در ارزش گذاری زندگی کفرآلود خویش، فرجام امر را از یاد نبرند; زیرا که با آن فرجام، این گونه زندگی جز خسارت حاصلی ندارد.
6- مرگ، دریافت کامل روح انسان بهوسیله فرشتگان است; نه فنا و نابودی آن.
فکیف إذا توفّتهم الملـئکة
واژه «توفّتهم»، به معنای دریافت کامل است و این نشان می دهد که روح، مانند جسم، متلاشی و مضمحل نخواهد شد.
7- بقای روح انسان، پس از مرگ وی
فکیف إذا توفّتهم الملـئکة
واژه «توفّی»، می رساند که روح همچنان باقی است.
8- ملائکه متعدد، دست اندرکار قبض روح انسان ها
إذا توفّتهم الملـئکة
9- روح انسان ها، تمام حقیقت انسانیت آنان
فکیف إذا توفّتهم الملـئکة
تعبیر «توفّتهم» و مفعول واقع شدن «هم»، می رساند که شخصیت و هویت واقعی هر انسان، به روح او است; زیرا به هنگام مرگ جسم، فرومانده و در خاک مضمحل می شود و تنها روح است که از بدن جدا می گردد. در این جا ضمیر «هم» در حقیقت به ارواح بازگشته است.
10- صورت و پشت منافقان همدل با کافران، آماج ضربات ملائکه به هنگام مرگ
فکیف إذا توفّتهم الملـئکة یضربون وجوههم و أدبـرهم
11- لحظه مرگ، لحظه آغاز عذاب منافقان و خیانتکاران به اسلام
فکیف إذا توفّتهم الملـئکة یضربون وجوههم و أدبـرهم
12- ضربات شکنجه بر صورت و پشت منافقان، به هنگام مرگ، نتیجه دورویی آنان با دین و مؤمنان *
إذا توفّتهم الملـئکة یضربون وجوههم و أدبـرهم
برداشت بالا بدان احتمال است که تصریح به «وجوههم» و «أدبارهم»، اشاره به این باشد که، چون منافق دو چهره دارد و در هر دو چهره نیز خائن است; لذا از دو سو عذاب می شود.
13- ضربات شکنجه بر صورت و پشت منافقان، بازتاب روی آوری به کافران و اعراض از اهل ایمان *
قالوا ... سنطیعکم ... یضربون وجوههم و أدبـرهم
ضمیر «هم» احتمالاً به منافقانی بازمی گردد که در آیه قبل، روی آوری پنهانی آنان به کافران مطرح شده است. با توجه به این نکته، احتمال می رود که وجود شکنجه برای آنان از دو سو، از آن جهت باشد که اولاً رو به کفر کرده و ثانیاً پشت به ایمان و مؤمنان کرده اند.
14- همکاری و همدلی با دشمنان اسلام، حتی در برخی زمینه ها، موجب عذاب فراگیر به هنگام مرگ
قالوا ... سنطیعکم فی بعض الأمر ... فکیف إذا توفّتهم الملـئکة یضربون وجوههم و أدبـرهم
ارزشگذاری
عوامل مؤثر در ارزشگذاری 5
انسان
حقیقت انسان 9
خائنان
عذاب خائنان 11; مرگ خائنان 11
خدا
علم غیب خدا 3
دشمنان
آثار همکاری با دشمنان 14
ذکر
آثار ذکر فرجام امور 5; آثار ذکر فناپذیری دنیا 4; آثار ذکر مرگ 4
روح
بقای روح 7; قبض روح 6; نقش روح 9
سست ایمانان
سختی مرگ سست ایمانان 1
عذاب
موجبات عذاب 14
کافران
آثار همکاری با کافران 13
کیفر
کیفر سخت 3; مراتب کیفر 3
گمراهی
موانع گمراهی 4
گناه
موانع گناه 4
مؤمنان
آثار اعراض از مؤمنان 13
مرگ
حقیقت مرگ 6; نقش مرگ 2
ملائکه
تعدد ملائکه قبض روح 8
منافقان
خیانت منافقان 3، 3; سختی مرگ منافقان 1; شکنجه منافقان 12، 13; ضربه بر پشت منافقان 10، 12، 13; ضربه بر صورت منافقان 10، 12، 13; عذاب منافقان 11; فرجام توطئه منافقان 2; فرجام هواپرستی منافقان 2; قانونمندی کیفر منافقان 3; کیفر توطئه منافقان 3; مرگ منافقان2، 3، 10، 11، 12
نفاق
آثار نفاق 12