تفسیر آیات قرآن کریم – سوره لقمان – آیه 12 – کتاب تفسیر راهنما – تألیف آیت الله هاشمی رفسنجانی
وَلَقَدْ آتَیْنَا لُقْمَانَ الْحِکْمَةَ أَنِ اشْکُرْ لِلَّهِ وَمَن یَشْکُرْ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسهِ وَمَن کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ
و همانا به لقمان [این] حکمت آموختیم که برای خدا شکر کن و هر که شکر کند تنها به سود خود شکر می کند و هر که کفران کند [به خدا زیان نمی رساند چرا که] قطعاً خدا بی نیاز و ستوده است.
1 - خداوند، عطاکننده حکمت (علم هستی شناسی و انجام دادن خیرات) به لقمان است.
و لقد ءاتینا لقمـن الحکمة
2 - لقمان، دارای مقامی والا نزد خداوند است.
و لقد ءاتینا لقمـن الحکمة
3 - قصه لقمان حکیم، قصه ای بس مهم است.
و لقد ءاتینا لقمـن الحکمة
شروع قصه لقمان با لام قسم و حرف تأکید (قد)، حکایت از اهمیت آن می کند.
4 - شناختن هستی، آن گونه که هست و تشخیص کار خیر و انجام دادن آن (حکمت)، امری بس مهم و ارزش مند است.
و لقد ءاتینا لقمـن الحکمة
حکمت در لغت، به معنای «معرفت پیدا کردن به موجودات» و نیز «انجام دادن کارهای خیر» است. (مفردات راغب)
5 - برخورداری فردی غیر نبی، از عطایای ویژه الهی، امری ممکن است.
و لقد ءاتینا لقمـن الحکمة
برداشت بالا، براساس این دیدگاه مشهور است که لقمان، پیامبر نبوده است.
6 - رهنمود الهی به لقمان، برای شکرگزاری به درگاه خداوند
و لقد ءاتینا لقمـن الحکمة أن اشکر للّه
7 - شکرگزاری به درگاه خداوند، اصلی از اصول حکمت است.
ءاتینا لقمـن الحکمة أن اشکر للّه
«أن» در «أن اشکر» تفسیری بوده و حکمت را تفسیر کرده است.
8 - فلسفه اعطای حکمت به لقمان، شکرگزاری به درگاه خداوند بوده است.
و لقد ءاتینا لقمـن الحکمة أن اشکر للّه
احتمال دارد که «أن»، مصدری و به تقدیر «لام» تعلیل باشد. در این صورت، عبارت چنین می شود: «و لقد آتینا لقمان الحکمة للشکر للّه»; ما به لقمان حکمت دادیم تا خدا را شکر کند».
9 - خداوند، منشأ نعمت ها است و شکر وی، لازم است.
أن اشکر للّه
«شکر» در لغت، «تصور نعمت و اظهار آن» است (مفردات راغب). این که در آیه، فرمان می دهد «که تنها برای خداوند شکر کنید!»، نشان می دهد که او منشأ نعمت ها است.
10 - شکرگزاری، به درگاه خداوند، امری بایسته و بس مهم است.
أن اشکر للّه
تفسیر «حکمت» به «شکر» و نیز تعلیل آوردن برای فرمان شکر، به جهت تشویق مخاطب به انجام دادن آن، حاکی از اهمیت آن است.
11 - شکرگزاری به درگاه خدا، دارای منافعی حتمی است که عاید خود شکرگزار می شود.
و من یشکر فإنّما یشکر لنفسه
12 - خداوند، از شکر بندگان بی نیاز است.
و من یشکر فإنّما یشکر لنفسه و من کفر فإنّ اللّه غنیّ حمید
13 - کفران نعمت های الهی، هیچ تأثیری بر خداوند ندارد.
و من کفر فإنّ اللّه غنیّ حمید
14 - خسارت کفران نعمت الهی، به خود کفران کننده بازمی گردد.
و من کفر فإنّ اللّه غنیّ
به قرینه مقابله، «و من یشکر...» جواب شرط «من کفر» حذف شده است و «إنّ اللّه...» تعلیل برای جواب مقدر است; یعنی، هرکس کفران نعمت کند ضررش به خودش برمی گردد; چون خداوند نیازی ندارد.
15 - خداوند، «غنی» (بی نیاز) و «حمید» (ستوده) است.
فإنّ اللّه غنیّ حمید
16 - بازگشتِ شکرِ به درگاه خداوند، به خود انسان، برخاسته از بی نیازی خداوند است.
و من یشکر فإنّما یشکر لنفسه ... فإنّ اللّه غنیّ
17 - «عن إبن عمر قال: سمعت رسول اللّه(ص) یقول: حقّاً أقول: لم یکن لقمان نبیّاً و لـکن کان عبداً کثیر التفکر حسن الیقین أحبّ اللّه فأحبّه و مَنّ علیه بالحکمة. کان نائماً نصف النهار إذ جاءه نداء یا لقمان! هل لک أن یجعلک اللّه خلیفة فی الأرض تحکم بین الناس بالحقّ فأجاب الصوت إن خیّرنی ربّی قبلت العافیة و لم أقبل البلاء و إن عزم علیّ فسمعاً و طاعة ... فأعطی الحکمة;(1)
عبداللّه بن عمر می گوید: از رسول خدا(ص) شنیدم که می گفت: «به حق می گویم: لقمان، پیامبر نبود، لکن بنده ای بود اهل تفکر، دارای حسن یقین. خدا را دوست داشت و خدا نیز او را دوست داشت و با آموختن حکمت، او را مورد انعام خود قرار داد. در نیمه روز ، خوابیده بود که صدایی شنید: ای لقمان! آیا دوست داری که خداوند، تو را خلیفه خود در زمین قرار دهد تا در میان مردم، به حق قضاوت کنی؟ لقمان در جواب آن صدا گفت: اگر پروردگارم، مرا مخیّر کرده من عافیت را انتخاب می کنم و نه گرفتاری را و اگر بر من واجب می کند، پس سرا پا گوش و مطیع ام»... در این جا به او حکمت داده شد».
18 - «عن هشام بن الحکم قال: قال لی أبوالحسن موسی بن جعفر(ع): ... یا هشام! إنّ اللّه یقول فی کتابه ... «و لقد آتینا لقمان الحکمة» قال: الفهم و العقل...;(2)
هشام بن حکم گوید: امام کاظم (علیه السلام) به من گفت: ...ای هشام! خداوند که در کتاب اش می گوید:... «و لقد آتینا لقمان الحکمة» می گوید: فهم و عقل به [او دادیم]...».
19 - «عن رسول اللّه(ص) (انـّه قال:) کان (لقمان) حبشیّاً;(3)
از رسول خدا روایت شده که گفت: لقمان، اهل حبشه بود». حبشه، همان اتیوپی فعلی است.
اسماوصفات
حمید 15; غنی 15
جهان شناسی
ارزش جهان شناسی 4
حکمت
ارزش حکمت 4; اصول حکمت 7
خدا
افعال خدا 1، 9; بی نیازی خدا 12، 16; توصیه های خدا 6; عطایای خدا 1، 5
خود
زیان به خود 14
خیر
ارزش تشخیص خیر 4
روایت 17، 18، 19
شکر
آثار شکر 8، 11، 12; اهمیت شکر 6، 10; شکر خدا 7، 8; شکر نعمت 9; منافع شکر 11، 16
عطایای خدا
مشمولان عطایای خدا 5
کفران
زیان کفران نعمت 14; کفران نعمت 13
لقمان
انقیاد لقمان 17; اهمیت قصه لقمان 3; تعقل لقمان 17; توصیه به لقمان 6; حکمت لقمان 17، 18; خلافت لقمان 17; عقل لقمان 18; فلسفه اعطای حکمت به لقمان8; فهم لقمان 18; قصه لقمان 17، 19; محبت لقمان 17; محبوبیت لقمان 17; مسؤولیت لقمان 6; مقامات لقمان 2; ملیت لقمان 19; منشأ حکمت لقمان 1; یقین لقمان 17
نعمت
منشأ نعمت 9
پی نوشت ها :
1 - مجمع البیان، ج 8، ص 494; نورالثقلین، ج 4، ص 196، ح 19.
2 - کافی، ج 1، ص 16، ح 12; نورالثقلین، ج 4، ص 195، ح 17.
3 - الدرالمنثور، ج 6، ص 509.