وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِید
و همانا ما انسان را آفریدیم و آنچه را که نفسش او را به آن وسوسه می کند، می دانیم و ما از رگ وریدش به او نزدیک تریم.
1ـ خداوند، خالق انسان و آگاه به وسوسه های نفسانی وی
و لقد خلقنا الإنسـن و نعلم ما توسوس به نفسه
2ـ لازمه خالقیت، آگاهی به اسرار و نهفته های وجود مخلوق
و لقد خلقنا ... و نعلم ما توسوس به نفسه
از این که خداوند، نخست مسأله خلقت را مطرح کرده و سپس علم خویش به اسرار آدمیان را بیان داشته، تلازم یاد شده استفاده می شود.
3ـ نفس آدمی، دارای انگیزش های منفی و مرموز
و نعلم ما توسوس به نفسه
«وسوسه» (مصدر «توسوس» ) در اصل به معنای صدای آهسته است و در این جا کنایه از خواطر مذموم و ناپسند می باشد.
4ـ انکار معاد، ناشی از وسوسه های مرموز نفس و نه نارسایی برهان آن *
بل هم فی لبس من خلق جدید ... و نعلم ما توسوس به نفسه
5ـ خداوند، نزدیک تر از رگ های قلب، به انسان
و نحن أقرب إلیه من حبل الورید
«ورید» ممکن است به معنای رگ هایی باشد که خون را به قلب می رساند.
6ـ خداوند، نزدیک تر از رگ گردن، به آدمی
و نحن أقرب إلیه من حبل الورید
«ورید» می تواند به معنای رگ گردن باشد.
7ـ سراسر وجود آدمی و زوایای قلب انسان، آشکار برای خداوند
و نحن أقرب إلیه من حبل الورید
8ـ علم الهی به اعماق وجود آدمی، هشداری به وی در تأثیرپذیری از وسوسه های نفس
و نعلم ما توسوس به نفسه و نحن أقرب إلیه من حبل الورید
تعبیر و «نحن أقرب...» ـ در پی «نعلم ما توسوس...» ـ می تواند از آن جهت باشد که آدمی با ناظر دیدن خدا، خود را از بند وسوسه های نفس رها می سازد.
9ـ علم الهی، به زوایای وجود آدمی، پشتوانه برپایی قیامت و حساب رسی و مؤاخذه انسان *
و نحن أقرب إلیه من حبل الورید
در آیات پیشین برای اقامه برهان معاد به دو نکته اشاره شده است: نخست قدرت خداوند و سپس علم او. اکنون دراین آیات، تعبیر «أفعیینا...» به قدرت و «نعلم ما توسوس...» به علم الهی نظر دارد.
10ـ اصلاح اندیشه و اعتقاد، نیازمند اصلاح نفس*
بل هم فی لبس من خلق جدید ... و نعلم ما توسوس به نفسه
این آیات، در مقام اصلاح اندیشه منکران معاد است. خداوند، در پایان ادله عقلی بر امکان معاد مسأله وسوسه های نفسانی را مطرح کرده است. این می تواند از آن جهت باشد که منکران معاد، برای اصلاح عقیده، همواره گمان نکنند که مشکلشان عقلی و برهانی است; زیرا چه بسا عقیده نادرست، تکیه بر وسوسه های نفس داشته باشد که در این صورت، اصلاح عقیده نیازمند اصلاح نفس خواهد بود.
انسان
خالق انسان 1
تزکیه
آثار تزکیه 10
حسابرسی
حتمیت حسابرسی 9
خالق
شرایط خالق 2; علم غیب خالق 2
خدا
آثار علم خدا 9; خالقیت خدا 1; علم غیب خدا 1; قرب خدا 5، 6; وسعت علم خدا 7، 8; هشدارهای خدا 8
عقیده
زمینه تصحیح عقیده 10
قلب
رگهای قلب 5
قیامت
حتمیت قیامت 9
گردن
رگهای گردن 6
معاد
منشأ تکذیب معاد 4
وسوسه
آثار وسوسه 4; خطر وسوسه 8
هوای نفس
آثار هوای نفس 3، 4; خطر هوای نفس 8