وَقَالُوا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ اکْتَتَبَهَا فَهِیَ تُمْلَی عَلَیْهِ بُکْرَةً وَأَصِیلًا
و گفتند: افسانه های پیشینیان است که نوشتن آنها را درخواست کرده است، آن گاه صبح و شام آنها بر او دیکته می شود.
1 ـ کافران، مدعی بودند که قرآن، افسانه های مکتوب پیشینیان است که پیامبر(ص) از روی آنها نسخه برداری کرده و به آنها سامان بخشیده است.
و قالوا أسـطیرالأوّلین اکتتبها
2 ـ کفرپیشگان بر این داعیه بودند که پیامبر(ص) برای ساختن قرآن، از برخی از اشخاص درخواست استنساخ از اسطوره های پیشینیان را کرده است.
و قالوا أسـطیرالأوّلین اکتتبها
برداشت فوق، مبتنی بر این است که فعل «اکتتبها» در معنای حقیقی خود (نوشتن و نسخه برداری پیامبراسلام) استعمال نشده باشد; زیرا به گواه تاریخ پیامبر(ص) آشنا به نوشتن نبوده است. بنابراین مقصود از آن، درخواست نوشتن از دیگران است; چنان که نوشته های بزرگان را دیگران می نویسند، ولی به آنان نسبت می دهند.
3 ـ در عصر نزول قرآن، داستان ها و افسانه های گوناگون مکتوب وجود داشت.
و قالوا أسـطیرالأوّلین اکتتبها
4 ـ کافران، مدعی بودند که قرآن همان افسانه های پیشینیان است که گروهی در هر صبح و شام و به صورت مخفیانه، بر پیامبر(ص) دیکته کرده و می خوانند.
و قالوا أسـطیرالأوّلین اکتتبها فهی تملی علیه بکرة و أصیلاً
مراد از صبح و شام، می تواند وقت هایی باشد که مردم در منظر و مرأی نیستند و به طور معمول، کسی که می خواهد متن مقدسی را بسارد، آن را به صورت پنهانی انجام می دهد تا کسی خبردار نشود.
5 ـ کافران مدعی بودند که گروهی با استنتاخ از افسانه های پیشینیان و املای آن بر پیامبر(ص)، آن حضرت را در ساختن قرآن کمک می کنند.
و أعانه علیه قوم ءاخرون ... و قالوا أسـطیرالأوّلین اکتتبها فهی تملی علیه بکرة و أصیلاً
6 ـ کافران، در عصر بعثت منکر هر گونه نوآوری در قرآن بودند.
و قالوا أسـطیرالأوّلین اکتتبها فهی تملی علیه بکرة و أصیلاً
این که کافران، قرآن را افسانه های پیشینیان می شمردند، حاکی از آن است که آنان نه تنها منکر اصالت قرآن بودند; بلکه آن را فاقد هر گونه نوآوری نیز می دانستند.
قرآن
تهمت افسانه به قرآن 1، 2، 4، 5; مکذبان نوآوری قرآن 6
کافران
ادعای کافران 4، 5; تهمتهای کافران 1، 2، 4، 5; کافران صدر اسلام و قرآن 6
محمد(ص)
تهمت امداد به محمد(ص) 5; تهمت به محمد(ص) 2; تهمت املای قرآن به محمد(ص) 4
مقارن بعثت
افسانه های مقارن بعثت 3