مَن کَانَ یُرِیدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعًا إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ وَالَّذینَ یَمْکُرُونَ السَّیِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدیدٌ وَمَکْرُ أُوْلَئِکَ هُوَ یَبُورُ
هر که عزّت می خواهد عزّت یکسره مختص خداوند است، سخن پسندیده تنها به سوی او بالا می رود و عمل شایسته آن را بالا می برد و کسانی که حیله های بد به کار می برند، برای آنان عذابی سخت خواهد بود و حیله اینان خود نابود می گردد.
1 - همه عزت ها از آنِ خدا و تنها به دست او است.
من کان یرید العزّة فللّه العزّة جمیعًا
«ال» در «العزّة» جنسیه و مفید استغراق است; یعنی، «کلّ عزّة للّه». تقدیم خبر (للّه) بر مبتدا (العزّة)، مفید حصر است.
2 - عزت طلبان، باید عزت خود را تنها از خدا خواسته و در اسلام جویا شوند.
من کان یرید العزّة فللّه العزّة جمیعًا
برداشت یاد شده به این خاطر است که جواب شرط «من کان...» مقدر است. تقدیر آن چنین می تواند باشد: «من کان یرید العزّة فلیطلبها من عند اللّه» یا «فلیستجب إلی دعوة الإسلام ففیها العزّة».
3 - اسلام و تعالیم آسمانی، مایه عزت و سربلندی است.
من کان یرید العزّة فللّه العزّة جمیعًا
4 - توجه و اعتقاد به عزت آفرین بودن خداوند، موجب عزت طلبی و آزاداندیشی و سبب دوری از ذلت پذیری و پستی است.
من کان یرید العزّة فللّه العزّة جمیعًا
جمله «فللّه العزّة جمیعاً» تعلیل برای جواب مقدر «من» می باشد; یعنی، هر کس طالب عزت است، از خدا جویا شود; زیرا همه عزت ها از آن او است. این معنا می تواند اشاره به مطلب یاد شده باشد.
5 - عزت و سرافرازی، آرزو و آرمان انسان ها
من کان یرید العزّة فللّه العزّة جمیعًا
6 - عزت و ذلت انسان ها، به انتخاب و به دست خود او است.
من کان یرید العزّة فللّه العزّة جمیعًا
برداشت یاد شده، از واژه «یرید» به دست می آید.
7 - انسان، موجودی مختار و انتخاب گر
من کان یرید العزّة
8 - تنها سخنان، اندیشه ها و عقاید پسندیده و درست، به سوی خدا صعود کرده و مورد پذیرش او قرار می گیرد.
إلیه یصعد الکلم الطیّب
طبق نظر مفسران، مقصود از صعود کلام طیّب به سوی خداوند، قبول شدن و اجر داشتن آن در پیشگاه خداوند است; گو این که کلام غیر طیّب، شایسته صعود به بالا و به پیشگاه خداوند نیست.
9 - سخنان، اندیشه ها و عقاید اسلامی و قرآنی، سازگار با طبع آدمی و موافق با عقل و فطرت او است.
إلیه یصعد الکلم الطیّب
«طیّب» به معنای چیزی است که مطابق با طبع انسان و لذت بخش باشد; مثل غذای مطلوب و لذیذ. بنابراین کلام طیّب ; یعنی، سخنی که عقل و فطرت آدمی آن را پسندیده و برای او لذت بخش و دل نشین باشد. گفتنی است که مقصود از آن در این آیه، تعالیم آسمانی و وحی الهی می باشد.
10 - عمل صالح، موجب ارزشمندی ایمان، عقاید و اندیشه های درست و سبب باروری آنها است.
إلیه یصعد الکلم الطیّب و العمل الصـلح یرفعه
برداشت یاد شده، مبتنی بر این احتمال است که ضمیر فاعلی (در «یرفع») به «عمل صالح » و ضمیر مفعولی (یرفعه) به «الکلم الطیّب» بازگردد. گفتنی است «رفع» (مانند «صعود») در این آیه، کنایه از ارزشمندی و باروری می باشد.
11 - لزوم توأم ساختن ایمان، اندیشه و عقیده درست دینی با رفتار مناسب و عمل صالح
إلیه یصعد الکلم الطیّب و العمل الصلح یرفعه
12 - ایمان، اندیشه و عقیده درست همراه با عمل صالح، موجب تقرب به خداوند است.
إلیه یصعد الکلم الطیّب و العمل الصـلح یرفعه
برداشت یاد شده از آن جا است که صعود کلام طیب به پیشگاه رفیع خداوند و پذیرفته شدن عمل صالح در سایه این کلام، به معنای صعود معنوی صاحبان این کلام و تقرب آنان به درگاه الهی است.
13 - ایمان و عقیده درست همراه با عمل صالح، وسیله تحصیل عزت و سربلندی است.
من کان یرید العزّة فللّه العزّة جمیعًا إلیه یصعد الکلم الطیّب و العمل الصـلح یرفعه
برداشت یاد شده، با توجه به ارتباط میان جمله مورد بحث با صدر آیه شریفه (مسأله عزت و صعود کلام و عمل صالح) می باشد.
14 - مکرها و توطئه های سوء کافران، موجب عذاب شدید آنان است.
و الذین یمکرون السیئات لهم عذاب شدید
15 - همه مکرها و توطئه های سوء کافران و دین ستیزان، رو به کسادی و نابودی است.
و الذین یمکرون السیئات ... و مکر أُولـئک هو یبور
«ال» در «السیّئات» برای جنس و مفید استغراق و به معنای انواع مکرهای بد است. «بوار» (مصدر «یبور» هم در معنای هلاکت به کار رفته و هم به معنای کسادی مفرط آمده است (لسان العرب). در هر صورت در این آیه، کنایه از عدم تأثیر و بی نتیجه بودن مکرهای کافران می باشد.
16 - ناکامی انسان، در تلاش برای کسب عزت از غیر خدا
من کان یرید العزّة ... و مکر أُولـئک هو یبور
به قرینه صدر آیه شریفه ـ که از عزت خواهی انسان و انحصار عزت ها در پیشگاه خداوند سخن گفته بود ـ به دست می آید که یکی از مصادیق شکست مکر کافران، عزت طلبی آنان از غیرخدا است.
17 - عزت و پیروزی در عرصه جدال و ستیزش اندیشه ها و عقاید، از آن اندیشه و عقیده ای است که بر عقل، فطرت و طبع آدمی استوار باشد.
فللّه العزّة جمیعًا إلیه یصعد الکلم الطیّب ... و مکر أُولـئک هو یبور
برداشت یاد شده، با توجه به این حقیقت است که مکر شکست خورده کافران، در مقابل کلام طیب خداوند و صعود و موفقیت آن قرار گرفته است.
ارزشها
ملاک ارزشها 10
اسلام
آثار اسلام 2، 3; عقلانیت اسلام 9; فطریت اسلام 9
انسان
آرزوی انسان 5; اختیار انسان 6، 7; عزت طلبی انسان 5; فطریات انسان 9
ایمان
آثار ایمان 12، 13; اهمیت ایمان 11; ملاک ارزش ایمان10
پیروزی
عوامل پیروزی 17
تقرب
عوامل تقرب 12
خدا
اختصاصات خدا 1; درخواست عزت از خدا 2; عزت خدا 1
دین
بی تأثیری مکر دشمنان دین 15
ذکر
آثار ذکر عزت خدا 4
ذلت
عوامل ذلت 6; موانع ذلت 4
سخن
ملاک قبول سخن 8
عذاب
عذاب شدید 14; مراتب عذاب 14
عزت
اهمیت عزت 5; درخواست عزت از غیرخدا 16; عوامل عزت 3، 4، 6، 13; منشأ عزت 1، 2
عقل
آثار عقل 17
عقیده
آثار عقیده صحیح 12، 13; اهمیت عقیده صحیح 11; عقیده صحیح 8; ملاک ارزش عقیده 10; ملاک برتری عقیده 17; ملاک قبول عقیده 8
عمل صالح
آثار عمل صالح 10، 12، 13; اهمیت عمل صالح 11
فطرت
اهمیت فطرت 17
کافران
آثار مکر کافران 14; بی تأثیری مکر کافران 15; موجبات عذاب کافران 14