وَمَا عَلَیْکَ أَلَّا یَزَّکَّی
در حالی که پاک نشدن او، [گناهش] بر تو نیست.
1 - مسلمانان برای تزکیه کسانی که خود را از تعالیم الهی بی نیاز می پندارند، هیچ تکلیف و مسؤولیتی ندارند.
و ما علیک ألاّ یزّکّی
ما در «و ما علیک ألاّ یزّکّی» می تواند نافیه باشد که با تقدیر مبتدای محذوف معنای آیه چنین می شود: «نیست بر تو باکی در مورد اقدام نکردن او به تزکیه خویش» و نیز ممکن است استفهامیه و مفاد آن چنین باشد: «چیست بر تو در مورد اقدام نکردن او به تزکیه خویش»؟ در هر صورت مراد این است که بی توجّهی شخص کافر به تزکیه خویش، برای تو مسؤولیت آفرین نیست که هدایت او را بر پذیرش مؤمن مقدم می داری!.
2 - کسانی که شایستگی ارشاد دیگران را ندارند، مسؤول ناپاکی آنان نیز نیستند.*
و ما علیک ألاّ یزّکّی
این احتمال وجود دارد که مفاد جمله «و ما علیک...»، بستن راه عذر بر اعتراض کننده به حضور ابن ام مکتوم باشد. با این بیان که اگر خود را در برابر ناپاکی کافران مسؤول می دانی خطاکرده ای; زیرا همین برخوردی که با آن نابینا داشتی، نشان می دهد که نمی توانی عهده دارِ مقام ارشاد دیگران باشی و این تکلیف از تو برنمی آید.
3 - اعتراض کننده به حضور ابن ام مکتوم در مجلس پیامبر(ص)، شایستگی لازم را برای ارشاد و هدایت دیگران نداشت.*
و ما علیک ألاّ یزّکّی
سرزنش فردی که در مجلس پیامبر(ص) به ارشاد کافران پرداخته بود و حضور ابن ام مکتوم را در آن مجلس مانع کار خود می دید، از دو جهت بوده است; 1ـ ترش رویی برای حضور مسلمانی که ممکن است برای تزکیه شدن یا شنیدن تذکرات پیامبر(ص)، خود را به مجلس آن حضرت رسانده بود; 2ـ پرداختن به کاری که در شأن او نبوده و شایستگی آن را نداشته است.
4 - وظیفه تزکیه و پاکسازی دیگران از آلودگی های معنوی، تکلیفی سنگین و نیازمند برخورداری از کمالاتی ویژه است.
و ما علیک ألاّ یزّکّی
نفی تکلیف از مخاطب، در مورد تزکیه کافرانی که در مجلس پیامبر(ص) حضور داشتند، بیانگر آن است که وی در مقامی نبود که این تکلیف از او ساخته باشد و خداوند، از چنین افرادی انجام دادن آن را نخواسته است.
5 - معارف و تعالیم دین، مایه پاکی انسان از پلیدی ها است.
و ما علیک ألاّ یزّکّی
براساس شأن نزول آیه شریفه، حضور کافران سرشناس در مجلس پند و اندرز، مایه برخورد ناهنجار فرد مسلمان با ابن ام مکتوم بوده است. این که آیه از اسلام نیاوردن آنان، با تعبیر «تزکیه نخواستن» یادکرده است، گویای ثمربخشی تعالیم دین در تزکیه است.
6 - بی نیاز دیدن خویش از تعالیم دین، مصداق بارز ناپاکی و محرومیت از تزکیه است.
أمّا من استغنی ... و ما علیک ألاّ یزّکّی
7 - استقبال مردم از مجالس وعظ و ارشاد، زمینه ساز تکلیف مبلغان به پذیرش آنان و روی گردانی مردم از آن مجالس، مایه رفع تکلیف از ارشادگران است.
أن جاءه الأعمی ... لعلّه یزّکّی ... من استغنی ... و ما علیک ألاّ یزّکّی
8 - ثروتمندان، در خطر محرومیت از تزکیه و تصفیه باطن*
أمّا من استغنی ... ألاّ یزّکّی
برداشت یاد شده براساس احتمالی است که در معنای «استغنی» داده شده که مراد غنی و ثروتمند بودن است.
انسان
تزکیه انسان ها 1، 4; مسؤول تزکیه انسان ها 2
پاکی
عوامل پاکی 5
پلیدیها
عوامل پلیدیها 6
تبلیغ
سختی تبلیغ 4; شرایط تبلیغ 3، 4
تزکیه
زمینه محرومیت از تزکیه 8; محرومان از تزکیه 6
ثروتمندان
ثروتمندان و تزکیه 8
دین
آثار بی نیازی از دین 6; نقش دین 5
عبدالله بن ام مکتوم
ویژگیهای معترض به عبدالله بن ام مکتوم 3
مبلغان
زمینه مسؤولیت مبلغان 7; نیازهای معنوی مبلغان 4
مسلمانان
تکلیف مسلمانان 1; محدوده مسؤولیت مسلمانان 1
موعظه
آثار اعراض از موعظه 7; آثار قبول موعظه 7
نیازها
نیاز به تکامل 4
هدایت
آثار هدایت 2