أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَی
امّا آن کس که خود را [از ارشاد] بی نیاز می بیند،
1 - برخی از حاضران مجلس پیامبر(ص) در ماجرای ابن ام مکتوم، خود را از پند و اندرزهای الهی بی نیاز می دیدند و از فرجام خود نگرانی نداشتند.
أمّا من استغنی
به قرینه «جاءک» و «یخشی» ـ در آیات بعد ـ مراد از جمله «استغنی»، احساس بی نیازی نسبت به حضور در مجلس وعظ و ارشاد و نیز بی خطر دیدن عاقبت خویش است.
2 - پیامبر(ص)، حتی کسانی را که به معارف دینی احساس نیاز نمی کردند، به حضور می پذیرفت و از ارشاد آنان دریغ نمیورزید.
أمّا من استغنی
با توجه به شأن نزول و جملات آیه شریفه، چنین بر می آید که پیامبر(ص) در مجلسی به ارشاد کسانی پرداخته بود که برخی از افراد حاضر در آن، خود را از تعالیم آن حضرت بی نیاز می پنداشتند. فردی از مسلمانان نیز با شرکت در آن مجلس، خود را در مقام وعظ و ارشاد آنان قرار داده بود. پس از حضور ابن ام مکتوم، آثار ناخرسندی در قیافه و رفتار او نمودار گشت و این آیات با نکوهش از دوگانگی برخوردش، وی را فردی نامناسب برای ارشاد معرفی کرده است.
3 - ثروت و امکانات مادی، زمینه ساز بازماندن از تلاش برای درک معارف الهی و غافل سازنده انسان از عاقبت خویش*
أمّا من استغنی
مراد از «استغناء» ممکن است داشتن مال و ثروت باشد. در این صورت ـ به قرینه «جاءک یسعی و هو یخشی» در توصیف جبهه مقابل ـ می توان گفت ثروتمندان در معرض ترک حضور در مجالس دینی و خودداری از تلاش برای آموختن دین و دچار محرومیت از خشیت هستند.
امکانات مادی
نقش امکانات مادی 3
ثروت
نقش ثروت 3
دین
آسیب شناسی دینی 3; موانع درک دین 3
عبدالله بن ام مکتوم
قصه عبدالله بن ام مکتوم 1
غفلت
زمینه غفلت 3
محمد(ص)
بی نیازی حاضران در مجلس محمد(ص) 1; شرایط حضور در مجلس محمد(ص) 2; فرجام حاضران در مجلس محمد(ص) 1
موعظه
بی نیازی از موعظه 1