إِلاَّ الَّذینَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِکِینَ ثُمَّ لَمْ یَنقُصُوکُمْ شَیْئًا وَلَمْ یُظَاهِرُواْ عَلَیْکُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّواْ إِلَیْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَی مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ
[پیمان پیمان شکنان مُلغی است]امّا مشرکانی که با آنان پیمان بسته اید، سپس از [پیمان[ شما چیزی نکاسته و از هیچ کس بر ضدّ شما پشتیبانی نکرده اند، پیمانشان را برای آنان تا پایان مدتّشان تمام کنید. همانا خدا تقوا پیشگان را دوست می دارد.
1 ـ وجود پیمانهای عدم تعرض میان مسلمانان صدر اسلام و مشرکان
إلاّ الذین عهدتم من المشرکین
2 ـ بستن پیمان عدم تعرض با جوامع غیر مسلمان، جایز است.
الذین عهدتم من المشرکین
3 ـ پایبندی جمعی از مشرکان معاهد صدر اسلام بر عمل به تمام مواد و شرایط پیمان خود با مسلمانان
ثم لم ینقصوکم شیئاً
«نقص» و «نقصان» (مصدر ینقصون) به معنای کم کردن و کاستن از چیزی است. منظور از نکاستن برخی مشرکان معاهد از پیمان خود با مسلمین این است که: آنان در عمل به تمام مواد و شرایط پیمان، هیچ گونه کوتاهی نکردند.
4 ـ وارد شدن هر ضربه ای به جان یا مال مسلمانان از سوی طرف معاهده، نقض پیمان شمرده شده و لغو آن را مجاز می کند.
إلا الذین عهدتم من المشرکین ثم لم ینقصوکم شیئاً
5 ـ کمترین کوتاهیِ معاهدین در عمل به مواد و شرایط پیمان عدم تعرض، نقض پیمان است.
إلا الذین عهدتم من المشرکین ثم لم ینقصوکم شیئاً
6 ـ تهدید مشرکان معاهد صدر اسلام به لغو پیمان عدم تعرض مسلمانان با آنان در صورت مشاهده کمترین کوتاهی در عمل به مواد آن و مشاهده هر گونه کمک به دشمنان اسلام
ثم لم ینقصوکم شیئاً و لم یظهروا علیکم أحداً
7 ـ کمک به دشمنان اسلام علیه مسلمانان، از موارد نقض پیمان از سوی مشرکان معاهد صدر اسلام بود.
إلا الذین عهدتم من المشرکین ... و لم یظهروا علیکم أحداً
8 ـ کمک و پشتیبانی طرف معاهده به دشمنان، علیه مسلمانان، نقض پیمان عدم تعرض است.
إلا الذین عهدتم من المشرکین ... و لم یظهروا علیکم أحداً
9 ـ توصیه مسلمانان صدر اسلام به ادامه پایبندی بر پیمان عدم تعرض خود با مشرکان وفادار، تا پایان یافتن مدت پیمان
إلا الذین عهدتم ... فأتموا إلیهم عهدهم إلی مدتهم
10 ـ محترم شمرده شدن پیمان عدم تعرض مسلمانان صدر اسلام با دسته ای از مشرکان، به خاطر پایبند ماندنشان بر آن و نقض نشدن پیمان از سوی آنان
إلا الذین عهدتم ... فأتموا إلیهم عهدهم إلی مدتهم
11 ـ وفاداری به پیمان عدم تعرض، مادامی که طرف معاهده بر آن پایبند باشد، لازم است.
إلا الذین عهدتم من المشرکین ثم لم ینقصوکم شیئاً ... فأتموا إلیهم عهدهم
12 ـ لغو اعتبار پیمان عدم تعرض، در صورت نقض شدن آن از سوی معاهدان جایز است.
إلا الذین عهدتم من المشرکین ثم لم ینقصوکم شیئاً ... فأتموا إلیهم عهدهم
13 ـ وفاداری به پیمان، نشانه تقواپیشگی است.
فأتموا إلیهم عهدهم إلی مدتهم إنّ اللّه یحب المتقین
14 ـ تقوا، بازدارنده آدمی از شکستن پیمان است، هر چند طرفهای پیمان، دشمنانی حق ستیز باشند.
إلا الذین عهدتم من المشرکین ... فأتموا إلیهم عهدهم إلی مدتهم إنّ اللّه یحب المتقین
15 ـ تقوا، مایه جلب محبّت خداست.
إنّ اللّه یحب المتقین
16 ـ تقواپیشگان، محبوبان خدا هستند.
إنّ اللّه یحب المتقین
احکام: 4، 11، 12
اسلام:
امداد به دشمنان اسلام 7 ; تاریخ صدر اسلام 1، 3
تقوا:
آثار تقوا 14، 15 ; اهمیّت تقوا 16 ; نشانه های تقوا 13
خدا:
توصیه های خدا 9 ; زمینه محبّت خدا 15
دشمنان:
آثار امداد به دشمنان 6، 8 ; معاهده با دشمنان 14
متقین:
محبوبیت متقین 16
محبوبان خدا: 16
مسلمانان:
اضرار جانی به مسلمانان 4 ; اضرار مالی به مسلمانان 4 ; مسؤولیت مسلمانان 9 ; معاهدات مسلمانان صدر اسلام 1، 10
مشرکان:
آثار امداد مشرکان معاهد 8 ; تهدید مشرکان صدر اسلام 6 ; تهدید مشرکان معاهد 6 ; مشرکان معاهد 9، 10 ; مشرکان معاهد صدر اسلام 3، 7 ; معاهده با مشرکان 8، 9، 10 ; معاهده با مشرکان صدر اسلام 1
معاهده:
آثار تخلف از معاهده 5، 6 ; آثار نقض معاهده 12 ; احکام معاهده 2، 4، 11، 12 ; اهمیّت وفای به معاهده 9 ; شرایط وفای به معاهده 11 ; عوامل فسخ معاهده 4، 6 ; معاهده با غیر مسلمان 2 ; معاهده جایز 2 ; معاهده عدم تعرض 1، 2، 5، 6، 8، 9، 10، 11 ; موارد جواز فسخ معاهده 4، 12 ; موارد نقض معاهده 5، 7، 8 ; موانع نقض معاهده 14 ; وفای به معاهده 10، 13