لَا یَصْلَاهَا إِلَّا الْأَشْقَی
[آتشی] که جز انسان بسیار بدبخت به آن نمی سوزد.
1 - شقاوت زمینه ساز گرفتاری به حرارت طاقت فرسای آتش جهنم است.
لایصلیهاإلاّ الأشقی
«صلی النار»; یعنی، با رنج و مشقت حرارت آن را تحمل کرد و «شقاوة»; یعنی، شدّت و دشواری (قاموس). این واژه نقطه مقابل سعادت است. (مفردات راغب)
2 - شقاوت، دارای مراتب گوناگون است.
الأشقی
3 - خلود در آتش جهنم، ویژه کسانی است که در بالاترین مرحله شقاوت اند.
لایصلیها إلاّ الأشقی
«صَلی»; یعنی، ملازم و همراه شد (لسان العرب، از قول زجاج) و ملازمت با آتش به جاودانگی در آن است. حصر موجود در آیه مربوط به ملازمت است; یعنی، جاودانگی در آتش، مخصوص کسانی است که در آیه بعد اهل تکذیب و اعراض معرفی شده اند و در بدترین نوع شقاوت به سر می برند.
4 - امکان خلود همه شقاوتمندان در آتش جهنم*
لایصلیها إلاّ الأشقی
تقابل «أشقی» و «أتقی» می تواند، قرینه بر حصر اضافی باشد; یعنی، اگر گفته می شود که تنها «شقی ترین مردم» در آتش جاودان است، مراد نفی خلود از دیگر شقاوتمندان نیست; بلکه تنها از فرد «أتقی» نفی خلود شده است.
5 - رنج کافران و منکران هدایت های الهی در آخرت، سرآمد تمام رنج های دیگران در دنیا است.
الأشقی
«أشقی»، اسم تفضیل است و در این که مراد برتری شقاوت در مقایسه با چه کسی است; گفته های چندی ابراز شده است; از جمله این که «أشقی» تعبیری دیگر از «کافر» است. چه آن که تمام سختی های مردم در دنیا (از قبیل فقر و مرض و...) در برابر سختی و شقاوت حاصل از کفر، اندک است.
6 - تفاوتِ درجات آتش در جهنم
نارًا تلظّی . لایصلیها إلاّ الأشقی
حصر در این آیه، ممکن است ناظر به نوع آتشی باشد که در آیه قبل مطرح شد. بر این اساس، نکره بودن «ناراً» برای تنویع است; یعنی، نوع خاصی از آتش است که به شقی ترین افراد، اختصاص می یابد و باقی اشقیا در انواع دیگر آن معذب اند.
7 - شقاوت، برخاسته از بی تقوایی است.
الأشقی
به قرینه مقابله «أشقی» با «أتقی» (در آیات بعد)، مراد از «شقاوت» فاصله گرفتن از تقوا است.
تقوا
آثار بی تقوایی 7
جهنم
جاودانان در جهنم 4; جاودانگی در جهنم 3; زمینه جهنم 1; مراتب آتش جهنم 6
خدا
رنجهای اخروی مکذبان هدایتهای خدا 5
رنج
سختی رنج های اخروی 5
شقاوت
آثار شقاوت 1; مراتب شقاوت 2; منشأ شقاوت 7
شقاوتمندان
شقاوتمندان در جهنم 3، 4
کافران
رنجهای اخروی کافران 5