وَأَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْرًا أَبَابیلَ
و پرندگانی را گروه گروه بر آنان فرستاد;
1 - خداوند، پرندگانی فراوان و ناشناخته را بر اصحاب فیل، حملهور ساخت و آنها گروه گروه و پیاپی بر آنان هجوم بردند.
و أرسل علیهم طیرًا أبابیل
نکره آمدن «طیراً» (اسم جمع «طائر») بر ناشناخته بودن آنها دلالت دارد. توصیف آن به «أبابیل» ـ که یا به معنای دسته دسته و یا پی درپی است (قاموس) ـ بیانگر آن است که یورش پرندگان بر اصحاب فیل، تدریجی بوده است.
2 - پرندگان، مطیع فرمان خداوند و در خدمت اهداف او هستند.
و أرسل علیهم طیرًا أبابیل
3 - عوامل طبیعی، در اختیار خداوند و مجرای اراده او در کیفرهای دنیوی مخالفان
و أرسل علیهم طیرًا أبابیل
4 - شکست دشمنان قوی پنجه و آشفته ساختن نقشه های آنان، به وسیله پرندگانی کوچک و ضعیف، نشانه قدرت خداوند و سزاوار تأمل و اندیشه
ألم تر کیف فعل ربّک ... ألم یجعل کیدهم فی تضلیل . و أرسل علیهم طیرًا أبابیل
جمله «و أرسل علیهم...»، هجوم پرندگان را مصداق مطالبی قرار داده که در آیات قبل آمده بود.
5 - «عن أبی مریم عن أبی جعفر(ع) قال سألته عن قول اللّه عزّوجلّ «و أرسل علیهم طیراً أبابیل . ترمیهم بحجارة من سجّیل» قال: کان طیر سافٌّ جاءهم من قِبَل البحر رؤوسهم کأمثال رؤوس السباع و أظفارها کأظفار السباع من الطیر مع کلّ طائر ثلاثة أحجار فی رجلیه حجران و فی منقاره حجر فجعلت ترمیهم بها حتّی جُدِّرَتْ أجسادهم فقتلهم [فقتلتهم خ ل ]بها...;(1)
ابی مریم گوید: از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند عزّوجلّ «و أرسل علیهم طیراً أبابیل . ترمیهم بحجارة من سجّیل» سؤال کردم حضرت فرمود: پرندگانی که در سطح پایین پرواز می کردند از جانب دریا به سوی آنان آمدند. سرهای آنها مثل سرهای درندگان و چنگال های آنها نیز مثل چنگال های پرندگان درنده بود و با هر پرنده سه سنگ [بود]; دو سنگ در پاهایش و سنگی در منقارش با آن سنگ ها [سپاه ابرهه] را هدف قرار می دادند تا این که در بدن های آنان آبله پدیدار شد که با همان سنگ ها آنان را نابود کردند».
ابابیل
صفات ابابیل 5
اصحاب فیل
قصه اصحاب فیل 1، 5; هجوم پرندگان بر اصحاب فیل 1; هلاکت اصحاب فیل 5
اطاعت
اطاعت از خدا 2
پرندگان
انقیاد پرندگان 2; نقش پرندگان 4
تعقل
نشانه تعقل 4
خدا
ابزار کیفرهای خدا 3; مجاری اراده خدا 3; نشانه های قدرت خدا 4
دشمنان
کیفرهای دنیوی دشمنان 3
روایت 5
عوامل طبیعی
نقش عوامل طبیعی 3
کارگزاران خدا 2
پی نوشت ها :
1. کافی، ج 8 ، ص 84 ، ح 44; نورالثقلین، ج 5، ص 672، ح 11.