وَجِیءَ یَوْمَئِذٍ بجَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الْإِنسَانُ وَأَنَّی لَهُ الذِّکْرَی
و در آن روز جهنّم را بیاورند، آن روز انسان متذکّر می شود; ولی این متذکّر شدن چه سودی برای او دارد؟
1 - روز قیامت، زمان عرضه جهنم بر حاضران
و جاْیء یومئذ بجهنّم
مراد از «آوردن جهنم به صحنه قیامت»، ممکن است انتقال آن به محشر و یا اظهار آن برای اهل محشر باشد. گفتنی است که در سوره های دیگر از نوع دوم سخن به میان آمده است.
2 - جهنم، قابل مشاهده برای تمام اهل محشر
و جاْیء یومئذ بجهنّم
3 - حاضران در صحنه قیامت، در آغاز برپایی آن جهنم را مشاهده نمی کنند.*
و جاْیء یومئذ بجهنّم
4 - جهنم، مقهور کارگزاران صحنه قیامت و عرضه آن بر اهل محشر بر عهده آنان است.
و جاْیء
مجهول آوردن فعل «جیء»، بر وجود مأمور برای آوردن جهنم دلالت دارد.
5 - قابلیت جهنم برای نقل و انتقال
و جاْیء یومئذ بجهنّم
6 - خطاکاران در قیامت با مشاهده جهنم، فرصت های از دست رفته را به یاد آورده و متوجّه آثار و پیامدهای کردار خویش می گردند.
یومئذ یتذکّر الإنسـن
«ال» در الإنسان»، ممکن است عهد ذکری و اشاره به انسانی باشد که در آیات پیشین، فریفته نعمت ها و شکوه گزار تنگدستی ها معرفی شده است. هم چنین می تواند برای استغراق باشد و تذکر یافتن را به همه انسان ها تعمیم دهد. آیات بعد، احتمال نخست را تقویت می کند.
7 - رفاه زدگان و ذلّت پنداران فقر، تنها به هنگام مواجه شدن با حوادث قیامت، به خطای خویش پی برده، حقیقت را در خواهند یافت.
فأمّا الإنسـن إذا ما ابتلیه ... یومئذ یتذکّر الإنسـن
8 - مال دوستان و حرام خواران، در آخرت به ارزش حقیقی ثروت و لزوم مصرف آن در اطعام گرسنگان و فواید بزرگداشت یتیمان، پی خواهند برد.
لاتکرمون ... و لاتحـضّون ... تأکلون ... تحبّون ... کلاّ ... یومئذ یتذکّر الإنسـن
9 - قیامت، روز آشکار شدن حقایق برای همگان
یومئذ یتذکّر الإنسـن
10 - کوبیده و نرم شدن زمین، احساس حضور در پیشگاه خداوند و صفوف فرشتگان و مشاهده جهنم، برطرف سازنده غفلت های انسان و احیاگر حس پندپذیری در او است.
إذا دکّت الأرض ... یومئذ یتذکّر الإنسـن
«یومئذ»، بدل برای «إذا» در «إذا دکّت الأرض...» و جمله «یتذکّر الإنسان» جزا برای آن است.
11 - برطرف شدن غفلت ها در قیامت، سودی به حال انسان ندارد.
و أنّی له الذکری
به قرینه «یتذکّر الإنسان» ـ که بر تذکّر یافتن انسان دلالت دارد ـ مراد از نفی تذکّر در «أنّی له الذکری» نفی سودمند بودن آن است که برای مبالغه در آن، اصل تذکرپذیری منتفی دانسته شده است; زیرا تذکّری که سودمند نباشد، با نبود آن یکسان است.
12 - در قیامت، هیچ زمینه ای برای تأثیر پند و موعظه وجود ندارد و شناخت حقیقت بی ثمر است.
و أنّی له الذکری
«أنّی»; یعنی، «کیف» و «من أین» (چگونه و از کجا)، (العین). بنابراین استفهام انکاری در آیه شریفه متوجّه زمینه ها و عوامل است; یعنی، «چه عامل تأثیرگذاری وجود دارد که تذکر را برای انسان مؤثّر سازد؟»
13 - «[عن رسول اللّه فی قوله تعالی «و جیء یومئذ بجهنم» انّه] قال: یجیء بها سبعون ألف ملک یقودونها بسبعین ألف زمام;(1)
[از رسول خدا(ص) درباره قول خدای تعالی «و جیء یومئذ بجهنم» روایت شده که ]فرمود: هفتاد هزار فرشته، جهنم را با هفتاد هزار بند می کشند و می آورند».
اعداد
عدد هفتادهزار 13
انسان
حشر اخروی انسان ها 3
ثروت
نقش ثروت 8
جهنم
انتقال جهنم 5; رؤیت جهنم 10; رؤیت جهنم در قیامت 2، 3، 6; عرضه جهنم در قیامت 1، 4، 13; ویژگیهای جهنم 5
حرام خواران
حرام خواران در قیامت 8
خطاکاران
تنبه اخروی خطاکاران 6; خطاکاران در قیامت 6
ذکر
ذکر آثار اخروی عمل 6
روایت 13
زمین
انهدام زمین 10
عبرت
عوامل عبرت 10
غفلت
پایان غفلت 10
فقرا
اهمیت اطعام فقرا 8
قیامت
آغاز برپایی قیامت 3; بی ثمری تنبه در قیامت 11; بی ثمری عبرت در قیامت 12; حشر در قیامت 3; حضور در قیامت 10; رؤیت جهنم در قیامت 2، 3، 6; ظهور حقایق در قیامت9، 10; ویژگیهای قیامت 1، 2، 9، 10
کارگزاران خدا
کارگزاران خدا در قیامت 4; مسؤولیت کارگزاران خدا 4
مال دوستان
مال دوستان در قیامت 8
مرفهان
تنبه مرفهان 7; مرفهان در قیامت 7; مرفهان و حوادث قیامت 7
ملائکه
ملائکه حاملان جهنم 13
یتیم
اهمیت اکرام یتیم 8
پی نوشت ها :
1. مجمع البیان، ج 10، ص 741; نورالثقلین، ج 5، ص 575، ح 24.