وَزَرَابیُّ مَبْثُوثَةٌ
و فرش هایی این جا و آن جا گسترده.
1 - بهشت برین، تزیین یافته با فرش های مخمل باف و گران قدر که همواره گسترده است.
و زرابیّ مبثوثة
«زرابیّ» جمع «زُرْب» (بر وزن قُفْل) یا «زربیّة» ( به فتح، ضم یا کسر حرف اول) است و به فرش هایی گفته می شود که دارای، پرزهای لطیف باشد (نهایه ابن اثیر). اصل معنای آن، لباس هایی با خطوط زیبا است که به یکی از مناطق انتساب دارد (مفردات راغب) برخی از مفسران، «زربیّة» را تخفیف یافته «آذربیّة» می دانند که در انتساب به آذربایجان گفته می شود. (التحریروالتنویر)
2 - مکان های فراوانی از بهشت، برای بزم بهشتیان، همواره مفروش و آماده است.
و زرابیّ مبثوثة
«بثّ»; یعنی، متفرق ساختن و آشکار کردن و «مبثوثة»; یعنی، فراوان و متفرق. (مقاییس اللغة)، مراد از متفرق بودن فرش ها در بهشت، مفروش بودن نقاط مختلفی از آن است.
3 - معاد، جسمانی است.
فیها سرر ... و نمارق ... و زرابیّ مبثوثة
استفاده از پشتی، فرش و تختخواب، نشانگر آن است که استفاده کننده، دارای جسم است.
بهشت
ارزش فرشهای بهشت 1; تزیین بهشت 2; تزیین فرشهای بهشت 1; جنس فرشهای بهشت 1; مفروش بودن بهشت 2; ویژگیهای بهشت 1، 2
بهشتیان
بزم بهشتیان 2
معاد
معاد جسمانی 3