أَن رَّآهُ اسْتَغْنَی
همین که خود را بی نیاز ببیند.
1 - دل خوشی به ثروت زیاد، مایه روی آوردن انسان به طغیان و شکستن حریم دیگران
أن رءاه استغنی
«أن رءاه...» ـ به تقدیر لام تعلیل ـ مفعول له و بیانگر سبب طغیان است.
2 - احساس بی نیازی ـ حتی در صورت کاذب بودن آن ـ زمینه گستاخی و تجاوزگری انسان
أن رءاه استغنی
فعل «رآه» دلالت دارد که عامل طغیان، این است که شخص خود را بی نیاز ببیند. بنابراین، درک یا توهّم بی نیازی، عامل طغیان است; نه وجود حقیقی آن.
3 - احساس بی نیازی از خداوند، زمینه ساز سرکشی از خواسته های او است.
ربّک الأکرم . الذی علّم ... إنّ الإنسـن لیطغی . أن رءاه استغنی
آیات آغازین سوره، قرینه بر متعلق «یطغی» و «استغنی» است و نشان می دهد که طغیان در برابر خداوند و استغنا از او، از مصادیق مورد نظر آن است.
4 - فراهم بودن زمینه های افراط در گناه برای ثروتمندان
أن رءاه استغنی
5 - بینش انسان، رفتارساز و شکل دهنده کردار او است.
لیطغی . أن رءاه استغنی
6 - گرفتاری به طغیان، برای کسانی که در سایه کرم خداوند و به کمک علوم خدادادی، به ثروت رسیده و خود را بی نیاز می بینند، خلاف انتظار و واکنشی ناشایست در برابر نعمت های الهی است.
الأکرم . الذی علّم ... کلاّ إنّ الإنسـن لیطغی . أن رءاه استغنی
انسان
بینش انسان 5
بی نیازی
آثار احساس بی نیازی 2
تجاوز
زمینه تجاوز 2
ثروتمندان
زمینه گناه ثروتمندان 4; طغیان ثروتمندان 6; کفران ثروتمندان 6
حقوق
زمینه تجاوز به حقوق دیگران 1
خدا
آثار بی نیازی از خدا 3; کرامت خدا 6
طغیان
زمینه طغیان 1، 2، 3
علایق
آثار علاقه به ثروت اندوزی 1
عمل
عمل ناپسند 6; عوامل مؤثر در عمل 5
کفران
کفران نعمت 6
نعمت
نعمت علم 6