وَیَطُوفُ عَلَیْهِمْ غِلْمَانٌ لَّهُمْ کَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَّکْنُونٌ
و نوجوانانی که ویژه آنانند [برای پذیرایی ]برگردشان می گردند که [از درخشندگی] گویی مروارید نهفته [در صدف]اند.
1 - خدمت کاران جوان و زیبارو، در طواف متقین بهشتی برای پذیرایی از آنان
و یطوف علیهم غلمان لهم
«غلام» (مفرد «غلمان») به نوجوانی گفته می شود که تازه پشت لبش سبز شده باشد.
2 - خدمت کاران زیباروی تقواپیشگان، موجوداتی بهشتی
غلمان لهم
نکره آمدن «غلمان» می رساند که این خدمتکاران، مخلوقاتی بهشتی اند و نه از نوع خدمت کاران دنیوی متقین; و گرنه باید «غلمانهم» گفته می شد.
3 - خدمت کاران بهشتی، چونان مرواریدهای نهفته در صدف
غلمان لهم کأنّهم لؤلؤ مکنون
4 - خدمت نوجوانان زیباروی بهشتی، برای تقواپیشگان از سرشوق و پروانهوار
و یطوف علیهم غلمان لهم
تعبیر «یطوف»، حرکت پروانهوار و مشتقانه را افاده می کند.
بهشت
اشتیاق خدمتکاران بهشت 4; زیبایی خدمتکاران بهشت 1، 4; نقش خدمتکاران بهشت 1; نوجوانی خدمتکاران بهشت1، 4
تشبیهات قرآن
تشبیه به مروارید 3; تشبیه خدمتکاران بهشت 3
قرآن
تشبیهات قرآن 3
متقین
پذیرایی از متقین 1; متقین در بهشت 1; خدمتکاران اخروی متقین 2، 4; خدمتکاران متقین در بهشت 2