لَا یُقَاتِلُونَکُمْ جَمِیعًا إِلَّا فِی قُرًی مُّحَصَّنَةٍ أَوْ مِن وَرَاء جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَیْنَهُمْ شَدیدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِیعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّی ذَلِکَ بأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا یَعْقِلُونَ
آنان در حال همبستگی خویش جز در قریه های دارای استحکامات، یا از پشت دیوارها با شما پیکار نتوانند کرد; صولت آنها میان خودشان شدید است، ایشان را همدل و متّحد می پنداری در حالی که دل هایشان پراکنده است; این بدان سبب است که آنان قومی اند که عقل خود را به کار نمی گیرند.
1 - اطمینان بخشی خدا به مؤمنان درباره ناتوانی منافقان و کافران از رویارویی مستقیم با آنان
لایقـتلونکم جمیعًا إلاّ فی قرًی محصّنة
ضمایر فاعل «یقاتلون» به منافقان و کافران (یهود) ـ که در آیات قبل مورد اشاره قرار گرفته اند ـ باز می گردد و «جمیعاً» نظر به اجتماع این دو گروه دارد.
2 - کافران (یهود)، پس از غزوه بنی نضیر، ناتوان از مقابله رویارو در میدان نبرد با مؤمنان *
لایقـتلونکم جمیعًا إلاّ فی قرًی محصّنة
این آیات، پس از آیات غزوه بنی نضیر، آمده است; ازاین رو می تواند ناظر به برنامه های آینده یهود باشد هر چند آنان در گذشته نیز قدرت رویارویی مستقیم نداشته اند. روشن است که در این احتمال، ضمیر فاعل «یقاتلون» تنها به یهودیان بازگردد; نه آنان و منافقان (چنان که در برداشت قبل آمده است).
3 - وجود زمینه های نگرانی برای مسلمانان از همدستی جامعه یهود علیه آنان (پس از غزوه بنی نضیر)
لایقـتلونکم جمیعًا إلاّ فی قرًی محصّنة
از این که خداوند، همدستی کافران در نبرد و رویارویی با مؤمنان را نفی کرده است; چنین احتمال می رود که نگرانی هایی در میان مسلمانان وجود داشته است.
4 - خبردادن خداوند از درگیری های آینده کافران (یهود) با مؤمنان، از درون دژها و از پس دیوارهای بلند
لایقـتلونکم جمیعًا إلاّ فی قرًی محصّنة أو من وراء جدر
با توجه به معنای مضارع (یقاتلون)، مطلب بالا قابل برداشت است.
5 - اهل کفر و نفاق، تنها متکی بر موانع و استحکامات فیزیکی و مادی در جنگ و نبرد
لایقـتلونکم جمیعًا إلاّ فی قرًی محصّنة أو من وراء جدر
در صورتی که فاعل در «لایقاتلونکم...» کافران و منافقان باشند، به دست می آید که اهل کفر و نفاق، هیچ انگیزه معنوی برای حرکت های خود ندارند و تنها اطمینان از استحکامات مادی است که به آنان جرئت مبارزه می دهد.
6 - ابّهت و هیمنه مسلمانان (پس از غزوه بنی نضیر)، مانع از اقدام جبهه کفر و نفاق به نبردی رویاروی با آنان
لأنتم أشدّ رهبة فی صدورهم ... لایقـتلونکم جمیعًا إلاّفی قرًی محصّنة
7 - وجود برخوردهای پراکنده و انفرادی، میان یهودیان تبعیدی و مسلمانان *
لایقـتلونکم جمیعًا إلاّ فی قرًی محصّنة
ذکر واژه «جمیعاً»، می تواند از آن جهت باشد که یهودیان اخراجی از مدینه، فقط در نبردهای جمعی از برخورد مستقیم با مسلمانان پرهیز می کردند; ولی ممکن است آنان برخوردهای انفرادی مستقیم داشته باشند.
8 - یهودیان، گرفتار تفرقه و دسته بندی های سخت میان خویش
بأسهم بینهم شدید تحسبهم جمیعًا و قلوبهم شتّی
برداشت یاد شده در صورتی است که ضمایر به یهودیان بازگردد و بأس اشاره به عداوت و دشمنی داشته باشد.
9 - جبهه کفر و نفاق، درگیر تعارضات سخت و دشوار میان خویش
بأسهم بینهم شدید تحسبهم جمیعًا و قلوبهم شتّی
برداشت بالا، بر پایه این احتمال است که ضمایر «هم» به کافران و منافقان بازگردد.
10 - کافران، در نبردهای قومی و قبیله ای خود جنگاور و سخت کوش; ولی در برابر جبهه حق، ضعیف و ناتوان
بأسهم بینهم شدید ... و قلوبهم شتّی
برداشت یاد شده در صورتی است که واژه «بأسهم» اشاره به جنگ هایی باشد که در میان قبایل خود کافران آن روزگار متداول بوده است.
11 - جبهه کفر و نفاق، به ظاهر مجتمع و متحد; اما در درون، آکنده از تشتت و تفرقه
تحسبهم جمیعًا و قلوبهم شتّی
12 - وحدت های غیر متکی به ایمان، پوشالی و همراه با ناهمسازی ها و ستیزها
بأسهم بینهم شدید تحسبهم جمیعًا و قلوبهم شتّی
از آن جا که آیه شریفه در مقام بیان حالات و رفتار کافران و منافقان است; مطلب بالا استفاده می شود.
13 - فروپاشی اتحاد منافقان و یهودیان، پس از غزوه بنی نضیر، به رغم ظاهر متحد آنان *
تحسبهم جمیعًا و قلوبهم شتّی
احتمال می رود که جملات آیه شریفه، حکایت از آینده داشته باشد; بدین معنا که از تحولات پس از غزوه بنی نضیر خبر می دهد و از آن جمله در هم ریختن اتحاد میان منافقان و یهود قبل از غزوه بنی نضیر است.
14 - اعتماد کافران به استحکامات مادی و همبستگی های صوری و ناپایدار، نشانه بی خردی آنان است.
لایقـتلونکم جمیعًا إلاّ فی قرًی محصّنة ... ذلک بأنّهم قوم لایعقلون
15 - خردورزی و فهم درست، راهنمای جامعه به همدلی و همبستگی و پرهیز از تفرقه و تشتّت
و قلوبهم شتّی ذلک بأنّهم قوم لایعقلون
16 - یهود، مردمانی دور از اندیشه و خردورزی *
ذلک بأنّهم قوم لایعقلون
با توجه به بازگشت ضمیر «هم» به یهودیان، اسناد عدم تعقل به «قوم»; می تواند اشاره به خصوصیت این «قوم» داشته باشد.
اتحاد
عوامل اتحاد 15; عوامل استحکام اتحاد 12
اتکا
اتکا به استحکامات بشری 14
اختلاف
موانع اختلاف 15
اسلام
تاریخ صدر اسلام 2، 3، 6، 7، 13
ایمان
آثار ایمان 12
بنی نضیر
اتحاد ظاهری بنی نضیر 13
تعقل
آثار تعقل 15
غزوه بنی نضیر
آثار غزوه بنی نضیر 2، 3، 6
قرآن
پیشگوییهای قرآن 4
کافران
اتحاد ظاهری کافران 11، 14; اتکای کافران 5; اختلاف باطنی کافران 11; اختلاف کافران 9; جنگهای قبیله ای کافران 10; عجز کافران 1، 10; موانع توطئه کافران 6; نشانه های بی منطقی کافران 14; نقش استحکامات کافران 5
مؤمنان
جنگ با مؤمنان 1، 2
مسلمانان
آثار عظمت مسلمانان صدراسلام 6; نگرانی مسلمانان صدراسلام 3
منافقان
اتحاد ظاهری منافقان 11; اتکای منافقان 5; اختلاف باطنی منافقان11; اختلاف منافقان 9; عجز منافقان 1; موانع توطئه منافقان 6; نقش استحکامات منافقان 5
منافقان مدینه
اتحاد ظاهری منافقان مدینه 13
هدایت
عوامل هدایت 15
یهود
اختلاف یهود 8; بی عقلی یهود 16; پیشگویی جنگ با یهود4; جنگ یهود با مسلمانان 7; صفات یهود 16; عجز یهود2; نگرانی از اتحاد یهود 3