لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَی مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بمَا آتَاکُمْ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ
[این را گفتیم] تا بر آنچه از دست شما رفت محزون نشوید و به آنچه به شما داد شادمان (مغرور) نگردید، همانا خداوند هیچ متکبّر فخرفروشی را دوست نمی دارد.
1 - انسان، به خاطر چیزی که از دست می دهد، نباید ناراحت و غمگین شود.
لکیلاتأسوا علی ما فاتکم
2 - انسان، در برابر برخورداری ها و بهره مندی ها، نباید شادمانی کند.
و لاتفرحوا بما ءاتیکم
3 - ایمان و اعتقاد به تقدیر الهی (هر چیزی در زندگی بشر از قبل تعیین و در کتابی نوشته شده است)، باعث می گردد که آدمی در مقابل رویدادها ـ چه خوب و چه بد ـ خود را نبازد.
ما أصاب من مصیبة ... لکیلاتأسوا علی ما فاتکم و لاتفرحوا بما ءاتیکم
جمله «لکیلاتأسوا...» تعلیل برای آیه پیشین است; یعنی، ما این حقیقت را (هر حادثه ای از پیش مکتوب و مقدر شده است) بازگو کردیم; بدان جهت که معرفت و آگاهی به آن، باعث شود تا شما در برابر ناملایمات، غمگین نشوید و نیز در مقابل برخورداری ها، شادمانی نکنید.
4 - خداوند، آدم های خودپسند و فخرفروش را دوست ندارد.
و اللّه لایحبّ کلّ مختال فخور
در جایی که شخص، گرفتار عجب و خودپسندی گردد، گفته می شود: «اختال الرجل» (مصباح المنیر). بنابراین «مختال»; یعنی، فرد خودپسند.
5 - عجب و خودپسندی، زمینه صفت فخرفروشی است.
و اللّه لایحبّ کلّ مختال فخور
تقدیم «مختال» بر «فخور»، می تواند بیانگر مطلب یاد شده باشد.
6 - بی اعتقادی به تقدیر الهی، باعث می شود که رویدادهای تلخ و ناگوار برای انسان، امری غیرمنتظره باشد و وی را از پای درآورد.
ما أصاب من مصیبة ... لکیلاتأسوا علی ما فاتکم
7 - باورنداران به تقدیر الهی، برخورداری ها و امکانات را نشانه شایستگی های خود پنداشته و دچار خودپسندی و فخرفروشی می شوند.
لکیلا ... و لاتفرحوا بما ءاتیکم و اللّه لایحبّ کلّ مختال فخور
8 - غمگین شدن در ناملایمات و شادمانی کردن در برخورداری ها، نشانه بی اعتقادی به تقدیر الهی است.
لکیلاتأسوا علی ما فاتکم و لاتفرحوا بما ءاتیکم
«أسی» (مصدر «تأسوا») به معنای اندوهگین شدن و «فرح» (مصدر «لاتفرحوا») به معنای شادمانی کردن است. بنابراین «لاتأسوا»; یعنی، غمگین نشوید و «لاتفرحوا»; یعنی، شادمانی نکنید; زیرا آنچه به شما می رسد ـ چه خوب و چه بد ـ قبلاً تعیین شده است.
9 - «حفص بن غیاث عن أبی عبداللّه(ع) قال: قلت: جعلت فداک فما حدّ الزهد فی الدنیا؟ قال: فقال: قد حدّ اللّه فی کتابه فقال عزّوجلّ: «لکیلاتأسوا علی ما فاتکم و لاتفرحوا بما آتاکم»;(1)
حفص بن غیاث می گوید: به امام صادق(ع) گفتم: فدای شما گردم، حدّ زهد در دنیا کدام است؟ امام(ع) فرمود: خداوند حدّ آن را در قرآن بیان نموده و فرموده: لکیلاتأسوا علی ما فاتکم و لاتفرحوا بما أتاکم».
استقامت
زمینه استقامت 3
امکانات مادی
سرزنش سرور برای امکانات مادی 2; سرور برای امکانات مادی 8
اندوه
سرزنش اندوه 1
ایمان
آثار بی ایمانی به مقدرات خدا 6، 8; ایمان به مقدرات خدا 3
تفاخر
زمینه تفاخر 5
خدا
بینش مکذبان مقدرات خدا 7; تفاخر مکذبان مقدرات خدا 7; مکذبان مقدرات خدا و امکانات 7
روایت 9
زهد
محدوده زهد 9
عجب
آثار عجب 5
گذشته
اندوه بر گذشته 1
مبغوضان خدا 4
متکبران
مبغوضیت متکبران 4
مصایب
اندوه بر مصایب 8
هلاکت
عوامل هلاکت 6
پی نوشت ها :
1. تفسیر قمی، ج 2، ص 148; نورالثقلین، ج 5، ص 248، ح 90.