قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَلَکِن قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبکُمْ وَإِن تُطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا یَلِتْکُم مِّنْ أَعْمَالِکُمْ شَیْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
آن اعراب صحرانشین گفتند: ما ایمان آورده ایم، بگو: ایمان نیاروده اید ولی بگویید: تسلیم شده ایم در حالی که هنوز ایمان در دل های شما داخل نشده است و اگر اطاعت خدا و رسول او کنید از اعمالتان چیزی کم نمی کند همانا خداوند بسیار آمرزنده و رحیم است.
1 - برخی از بادیه نشینان صدراسلام، مدعی ایمان با وجود عدم باور قلبی آنان به حقیقت دین
قالت الأعراب ءامنّا قل لم تؤمنوا
2 - برخی از بادیه نشینان، مدعی ایمان به امید برخورداری از امتیازات آن *
قالت الأعراب ءامنّا قل لم تؤمنوا
با توجه به این که اعراب، خود را مؤمن معرفی کرده اند، ولی قرآن سخن آنان را رد کرده است; این احتمال جان می گیرد که اظهار ایمان اعراب، به خاطر آن بوده است که از امتیازات ویژه مؤمنان برخوردار شوند.
3 - شناخت سطحی و صوری برخی از بادیه نشینان صدر اسلام، از ایمان و دین داری
قالت الأعراب ءامنّا قل لم تؤمنوا و لـکن قولوا أسلمنا
احتمال می رود که ادعای بادیه نشینان، نه از آن جهت بوده که به امتیازی دست یابند; بلکه واقعاً قادر نبودند که فرق اسلام و ایمان را تشخیص دهند و گمان می کردند که صرف تسلیم در برابر نیروی مسلمانان، ایمان به شمار می رود.
4 - بادیه نشینی، از عوامل کندی نفوذ فرهنگ و معارف عمیق دین در میان اعراب*
قالت الأعراب ءامنّا قل لم تؤمنوا
از این که خداوند وصف بدویت [اعراب] را مورد اشاره و موضوع سخن قرار داده است، احتمال معنای یاد شده می رود.
5 - پیامبر(ص)، مأمور رد ادعای ایمان بادیه نشینان، در عین پذیرش اسلام آنان
قل لم تؤمنوا و لـکن قولوا أسلمنا
6 - وجود تفاوت واقعی میان «اسلام» و «ایمان»
قل لم تؤمنوا و لـکن قولوا أسلمنا
7 - ایمان، مرتبه ای عالی تر و عمیق تر از اسلام
قل لم تؤمنوا و لـکن قولوا أسلمنا
8 - «ایمان»، ره یافتن دین در قلب و باور آدمی و «اسلام» صرف تسلیم و ترک مخاصمه با دین است.
و لـکن قولوا أسلمنا و لمّا یدخل الإیمـن فی قلوبکم
از مقابله اسلام با ایمان و این که برای ایمان تعبیر «فی قلوبکم» آمده است; استفاده می شود که اسلام ـبرخلاف ایمان ـ نشانگر نفوذ دین در قلب نیست.
9 - رد ادعای ایمان اعراب از سوی خداوند، نمودی از علم او به ژرفای قلب آدمیان
إنّ اللّه علیم خبیر . قالت الأعراب ءامنّا قل لم تؤمنوا و لـکن قولوا أسلمنا
با توجه به ارتباط این آیه با ذیل آیه قبل، برداشت بالا به دست می آید.
10 - لزوم باز گذاشتن راه اصلاح و تعالی، در عین نقد اندیشه ها و ادعاها
قل لم تؤمنوا و لـکن قولوا أسلمنا و لمّا یدخل الإیمـن فی قلوبکم
خداوند، در ابتدا ادعای اعراب را نقد و رد کرده است; ولی با بیان جنبه ای دیگر و پذیرش اسلام آنان، راه را بر روی آنان برای رسیدن به ایمان، باز گذاشته است.
11 - تضمین قطعی پاداش اعمال، در صورت سر نهادن به اطاعت خدا و رسول
و إن تطیعوا اللّه و رسوله لایلتکم من أعمـلکم شیئًا
12 - ضایع نشدن کمترین تلاش انسان مؤمن، در پرتو اطاعت از خدا و رسول
و إن تطیعوا اللّه و رسوله لایلتکم من أعمـلکم شیئًا
13 - اطاعت کامل از خدا و رسول او، نمود ره یافت ایمان در قلب
و لمّا یدخل الإیمـن فی قلوبکم و إن تطیعوا اللّه و رسوله لایلتکم من أعمـلکم شیئًا
با توجه به ارتباط «إن تطیعوا...» با جمله قبلی ـ که در زمینه ایمان قلبی بود ـ مطلب بالا استفاده می شود.
14 - تجلی ایمان، در عمل و رفتار آدمی
و لمّا یدخل الإیمـن فی قلوبکم و إن تطیعوا اللّه و رسوله
در آیه شریفه پس از بیان این که ایمان واقعی، در قلب راه می یابد، نمودها و نشانه های ایمان ـ به عنوان اطاعت از خدا و رسول او ـ یادآوری شده است.
15 - قلب، جایگاه ایمان
و لمّا یدخل الإیمـن فی قلوبکم
16 - اطاعت از خدا و رسول او، امری متلازم و تفکیک ناپذیر
و إن تطیعوا اللّه و رسوله لایلتکم من أعمـلکم شیئًا
17 - خداوند، «غفور» (بسیار آمرزنده) و «رحیم» (مهربان) است.
إنّ اللّه غفور رحیم
18 - اطاعت از خدا و رسول او و قرار گرفتن انسان در مسیر اصلی حق، زمینه بخشش لغزش های وی
و إن تطیعوا اللّه و رسوله ... إنّ اللّه غفور رحیم
19 - پاداش کامل اعمال مؤمنان، جلوه رحمت خاص الهی به اهل ایمان
لایلتکم من أعمـلکم شیئًا إنّ اللّه ... رحیم
20 - غفران و چشم پوشی از لغزش های اهل ایمان، جلوه رحمت خاص الهی به مؤمنان
إنّ اللّه غفور رحیم
با توجه به این که واژه «رحیم» به معنای رحمت خاصه الهی در حق مؤمنان است; از ارتباط «غفور» و «رحیم» می توان به مطلب بالا ره برد.
21 - «عن حمران بن أعین عن أبی جعفر(ع) قال سمعته یقول: الایمان مااستقرّ فی القلب و افضی به إلی اللّه عزّوجلّ و صدّقه العمل بالطاعة للّه و التسلیم لأمره و الإسلام ما ظهر من قول او فعل ... قال اللّه عزّوجلّ «قالت الأعراب ءامنّا قل لم تؤمنوا و لـکن قولوا أسلمنا و لمّا یدخل الإیمان فی قلوبکم...;(1)
حمران بن اعین می گوید: از امام باقر(ع) شنیدم که می فرمود: ایمان عقیده ای است که در قلب قرار دارد و انسان بهوسیله آن به قرب خدای عزّوجلّ می رسد و عمل به طاعت خدا و تسلیم امر او، آن را تصدیق می کند. اسلام عقیده ای است که در گفتار و کردار انسان ظاهر می شود [اگرچه در قلب نباشد] خدای عزّوجلّ فرمود: «قالت الأعراب آمنّا قل لم تؤمنوا و لـکن قولوا أسلمنا...»...».
آمرزش
زمینه آمرزش 18
اسلام
ارزش اسلام 7; تاریخ صدر اسلام 2; تفاوت اسلام با ایمان 6، 7; حقیقت اسلام 8، 21
اسماوصفات
رحیم 17; غفور 17
اصلاح
اهمیت اصلاح 10
اطاعت
آثار اطاعت از خدا 11، 12، 18; آثار اطاعت از محمد(ص) 11، 12، 18; اطاعت از خدا 13، 16; اطاعت از محمد(ص) 13، 16
انتقاد
اهمیت انتقاد 10
ایمان
آثار ایمان 21; ادعای ایمان 5; ارزش ایمان 7; جایگاه ایمان 21; حقیقت ایمان 8، 21; خاستگاه ایمان 15; مدعیان ایمان 1، 2; نشانه های ایمان 13، 14
بادیه نشینان
ادعاهای بادیه نشینان صدراسلام 1; بادیه نشینان صدراسلام و ایمان 3; بادیه نشینان صدراسلام و دین 3; رد ادعای ایمان بادیه نشینان صدراسلام 5، 9; سطحی نگری بادیه نشینان صدراسلام 3; فلسفه ادعای ایمان بادیه نشینان صدراسلام 2; قبول اسلام بادیه نشینان صدراسلام 5
بادیه نشینی
آثار بادیه نشینی 4
پاداش
پاداش کامل 19; مراتب پاداش 19; موجبات پاداش 11
حق
زمینه حق پذیری 18
خدا
نشانه های رحمت خدا 19، 20; نشانه های علم غیب خدا 9
دین
آسیب شناسی دینی 4
رحمت خدا
مشمولان رحمت خدا 19، 20
رفتار
پایه های رفتار 14
روایت 21
عمل
آثار عمل 21
فرهنگ
آسیب شناسی فرهنگی 4; موانع رشد فرهنگی 4
قلب
نقش قلب 15
مؤمنان
آمرزش مؤمنان 20; پاداش مؤمنان 19; حتمیت پاداش مؤمنان 12; فضایل مؤمنان 19، 20
محمد(ص)
رسالت محمد(ص) 5; محمد(ص) و بادیه نشینان صدراسلام 9
پی نوشت ها:
1. کافی، ج 2، ص 26، ح 5.